ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ مريم 31 ساله 
سلام من مشکلي که با همسرم دارم اينه که نميتونم بهش اعتماد کنم دليلشم اينه که با يه خونواده رفت وآمدداشتيم خانمش با همسر من ميرفت کارهاش رو انجام ميداد شوهرش هم خونه نبود ازاون موقع به بعدديگه هرکاري ميکنم نميتونم بهش اعتماد کنم ازصبح که ميره سر کار تا وقتي مياد خونه همش توفکراينم بهم خيانت ميکنه ديگه دارم ديوونه ميشم خيلي مهربونه ولي اصلا نميگه دوستم داره هرچي بخوايم براي منو بچه ها ميخره ميگه دوست داشتن به گفتن نيست اگه دوستت نداشتم باهات ازدواج نميکردم تورو خدا راهنماييم کنيد من چيکار کنم