سئوال 4
موضوع:ازدواج
سلام میخوام مشکلمو با شما در میون بذارم.دختری 23 ساله هستم که از 18 سالگی با برادر شوهر خواهرم دوست شدم (همون سالی که خواهرم عقد کرد) و با هم قرار گذاشتیم که بعد از اتمام درس او با هم عقد کنیم.طی این 5 سال اختلافات زیادی مادر این پسر با خواهرم داشتند به حدی که 2 سال است که با هم رفت و آمدی ندارند.با این حال از علاقه ی بین ما کم نشده است.9 ماهی است که موضوع ازدواج ما رو با مادرش در میون گذاشته و مادرش به شدت مخالفت کرده.از طرق مختلف به او نشان داده که ترکش نمی کند و وقتی با من ازدواج کرد با او زندگی می کند.با مشاور صحبت کردیم اما آنها فقط میگویند شما باید بدون رضایت این مادر عقد کنید.خواهر من باردار بود و فرزندش به دنیا اومده..اما با کینه ای که دارد به دیدن اولین نوه پسری اش هم نیامد.در ضمن تمام کدورتی که در دل دارد فقط سوء تفاهمی است که حاضر به پذیرفتن واقعیت موضوعات نیست.پدرش هم میگوید فقط مادرت باید رضایت دهد و من کاری انجام نمی دهم.او حتی گفته که خودش و من را می کشد و.....به نظر شما ما باید چکار کنیم تا او رضایت دهد؟
پاسخ مشاور
خوشحالیم شما مخاطب ما هستید و در مورد مسایل زندگی خود با ما مکاتبه نمودید امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.در ابتدا در مورد اتفاقی که در مسیر زندگیتان صورت گرفته خدمتتان بیان می داریم که فقط شما نیستید که با چنین مسألهای در ازدواج و خانواده خود مواجهید. برخی از هم سن و سالان شما نیز وجود داشتهاند که با شرایط مشابه مواجه بوده ولی توانستند با درایت، چنین مسألهای را به درستی حل نمایند.برای این کار همانطور که خود می دانید شایسته است ابتدا با واقع نگری و به دور از هر گونه مسائل جانبی ، مسأله اصلی خود را شناسایی نموده و توان خود را برای حل آن تجمیع نمایید. در مورد این اتفاق سوالاتی مطرح است که جواب آنها می تواند در روشن شدن موضوع و نحوه مدیریت آن به شما کمک نماید.
1- دلیل اصلی ایجاد این علاقه چه بود؟
2- علت ادامه رابطه شما در این مدت چه بوده است؟
3- پسر چه تلاشهایی در اعتماد سازی مادرش غیر از این صحبتها و تهدیدها انجام داده است؟
4- واقعا دلیل مخالفت مادرش چیست؟6-
5- اگر شما باشید و عقل فارغ از محبت کور و عشق عاری از فهم آیا جوابی برای این برخورد مادرش دارید؟
6- چطور این پسر را ارزیابی نمودید؟
7- آیا عشق و علاقه در حال حاضر شما محصول معیارهای شماست یا رابطه قبلی شما؟
8- فکر می کنید تهدید به کشتن خودش و شما واقعا منطقی است و دلیل بر دوست داشتن است؟
9- اگر بگوییم تجربه در این گونه صحبتها و تهدیدها نشان داده است که این علاقه مناسب زندگی نیست و در آینده هم وضع بدتر می شود و باید فراموش نمایید چه می کنید؟
امیدورایم در خلوت و در فضایی آرام به این سوالات برای خود پاسخی مناسب پیدا نمایید و در کنار آن به مطالبی که در ادامه می آید توجه نماید.
چند نکته مهم
نکته1 :پرسشگر گرامی مطمئنا شما خوب مىدانید که ازدواج بزرگترین و مهمترین حادثه زندگى انسان است و موفقیت یا شکست در آن سرنوشت ساز خواهد بود. ازدواج و زندگى مشترک وقتى ثمر بخش، سودمند و ماندگار است که عقربه روحیهها، غرایز و طرز تفکر دو طرف، همسو و نزدیک باشد. در غیر این صورت، ریسمان وحدت و یگانگى به ضعف و سستى مىگراید و سرانجام گسسته مىشود. ما در زندگى خود شاهد پدیدههاى تلخ و درد آورى هستیم که دختران و پسران و خانوادههاشان را مىآزارد و کاخ زندگى مشترک زوجین را فرو مىپاشد. بىتردید محاسبات غلط، احساسات زودگذر، خیالات و توهمات بىاساس عامل اصلى تحقق این پدیدهها به شمار مىآید.خودتان هم این نکته را لمس نموده اید که این رابطه برای هر دوی شما مخصوصا شما بیشترین آسیب را دربر داشته است.
نکته 2-با توجه به تفاوت موقعیتی و فرهنگی به این نکته توجه داشته باشید ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم زیرا این فرد شاخه ای است از این خانواده و از ریشه های همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی , روحی، عقلی و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و عادات به این فرد منتقل کرده است .لذا موقعیتهای اجتماعی و شغلی خانواده همسر می تواند در انتخاب شما دخیل باشد.دقت نماید اگر خانوادهها بر اثر فشارهای روانی که به آنها وارد نمایید به این ازدواج رضایت دهند تفاوت فرهنگی و نوع شروع رابطه شما می تواند در آینده برای شما مشکل ساز شود لذا از کنار این تفاوت به سادگی عبور نکنید.
نکته 3- همانطور که خودتان می دانید ازدواج بی بهره از سرمایه رضایت والدین در واقع به نوعی ازدواج بی بهره از موفقیت کامل خواهد بود اما آیا مفهوم این سخن آن است که به محض مخالفت والدین با ازدواج خاصی باید از آن دست شست؟ نه بلکه باید در تحصیل رضایت آنها کوشید.
نکته 4- با خود کمی صادقانه برخورد نماید. در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباختهى کسى شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّى که انگیزهاى شود براى انتخاب اشکالى ندارد بلکه لازم است اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادى را دارد از جمله اینکه عشقهاى این چنینی که جنبهى احساسى دارد علیرغم اینکه پایدار نیست اما موجب مىشود که مورد نظر را بخوبى نتوانیم ارزیابى کنیم و جنبههاى مثبت و منفى او را شناسایى نمائیم چنین عشقهایى مىتواند بطور کلى قدرت انتخاب را از انسان سلب کند. بنابراین علاقههاى اولیه را باید مهار کرد اگر بعد از تحقیقات لازم انسان به این نتیجه رسید که مورد مناسب است آنگاه علاقهها را تقویت کرد ولى اگر مورد مناسب نیست یعنى کفو نیست فقط ظاهر او چشم انسان را گرفته اما سایر شرایط ندارد و حتى اعضاء خانواده نیز موافق نیستند. طبیعى است که در این صورت باید آن علاقههاى خام اولیه را نیز از صفحهى دل زدود زیرا دلیلى ندارد به فردى که همسر آینده ما نیست عشق بورزیم و علاقهى او را در دل خود جاى دهیم.
نکته 5- اگر در عمق نهان خانه ی وجدان آنگاه که با خود خلوت می کنید بدون در نظر گرفتن عشق و علاقه به او نگاه نمایید و ببینید آیا او مطابق معیارها و ملاکهای شما هست و یا اینکه این علاقه عاملی برای نادیده گرفتن این اصول در انتخاب شده است.
نکته6- او برای جلب رضایت خانواده خود باید از راهکار محبت، اندیشه، عشق ورزی و مصلحت اندیشی خانوادگی استفاده نمایید و سعی نماید والدین خود را به جبهه موافقین دعوت کند و جملگی یک صدا فریاد موافقت برآورید و آنگاه اقدام نمائید. در راه تحصیل رضایت خانواده خود از همکاری و میانجی گری خیراندیشان و فامیلهای نزدیک و صاحب نفوذ بر روی آنها بهره بگیرد و اصرار و سماجت آمیخته به محبت و فرمانبری و دعا به درگاه حضرت حق را فراموش نکند.
بکارگیری تمام راهکارهای ارائه شده قلب و والدین را به اعلام رضایت خاطر آن هم از صمیم دل نرم می سازد. لازم به یادآوری است که اگر آنها علی رغم سعی و تلاش شما رضایت ندادند به مصلحت شماست که از این ازدواج دست بکشید و حتی در برخی موارد از گذر زمان به عنوان یک عامل مؤثر و هموار کننده و مسیر نیل به هدف بهره بگیرید. به هر حال بدون رضایت مادر اقدام نکنید؛ مگر آنکه مخالفت آنها را برطرف ساخته و به رضایت بکشانید زیرا تجربه قبلی خواهر شما می تواند نشان دهد که وضعیت آینده نامناسب است.
سئوال 2
موضوع: راهکارهای درمان زود عصبانی شدن
با سلام دختری20ساله هستم.حدودا 2ماه ازدواج کردم،زود عصبانی میشم منظورم در مقابل شوهرم،در صورتی که شوهرم مردی صبور،اما متوجه شدم از زندگیمون 100%راضی نیست خودم هم میدونم مقصر اصلی خودم هستم خیلی هم دوستش دارم ولی نمیدونم چرا در مقابل مسائل جزئی عصبانی میشم،به قول خودمون زود از کوره در میریم اینم هم بگم جر وبحثمون بیشتر مربوط به دیگران. منو راهنمایی کنید ایمیل ندارم ساعت 12به بعد جوابم رو بدید.تو صفحه خودتون یه دنیا ممنون.
پاسخ مشاور
*** « وَالْکَاظِمینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ؛ (پرهیزکاران) خشم خود را فرو می برند و از خطای مردم در می گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد» ؛ سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 134) ***
خوشحالیم از اینکه همچنان با فردی هم صحبت هستیم که در مواجهه با دغدغه های ذهنی اش، اقدام به مشاوره خواهی می کند. این را بدانید که یکی از نشانه های افراد عاقل و پویا کسب آگاهی در زمینه های مورد نیاز است. به خاطر این فهم زیبا به شما تبریک گفته و امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
*** پرسشگر گرامی؛ قبل از هر چیز بهتر است بدانید، تفاوت های رفتاری و اختلاف سلیقه بین هر زوجی وجود دارد و این امری کاملا طبیعی است. دنیای دختران و پسران با هم متفاوت است، شما نباید توقع داشته باشید که شوهرتان دقیقا مثل شما فکر کند و مطابق با خواسته هایتان رفتارکند و هر کجا که ایشان سرباز زد، ناراحت و عصبانی شوید. برخی اوقات، زوجین مسائل کوچکی که در زندگی شان می افتد را بزرگ و لاینحل می دانند و فکر می کنند با هم تفاهم ندارند. مثلا اختلاف در پوشیدن لباس، خریدن لوازم، رفتن به مهمانی، مسافرت، صله رحم با خانواده همسر، مسائل جنسی، پاکیزگی و .... اینها مسائلی است که با درایت زوجین حل می گردد و نباید بی جهت بر سر این مسائل به جدل پرداخت و موجبات ناراحتی خود را فراهم نمود. این گونه اختلاف سلیقه ها طبیعی است، و پس از عروسی و شروع زندگی مشترک و گذر زمان و آشنایی کامل تر نسبت به رفتارهای یکدیگر، زوجین می توانند به خوبی زندگی شان را مدیریت کنند. با توجه به اینکه شما تنها 2 ماه است که ازدواج کرده اید، وجود این مسائل عادی است و نباید خود را بی جهت نگران موضوعاتی کنید که به قول خودتان جزیی است و بیشتر هم مربوط به دیگران است و نه خودتان! از شما می خواهیم به این موضوع فکر کنید که رضایت همسرتان از شما مهم است و یا ناراحت کردن ایشان به خاطر بحث هایی که مربوط به دیگران می شود؟ شوهرتان شما را عاشقانه دوست دارد، یا دیگران؟ هنگام مواجهه با مشکلات، شوهرتان به یاری تان می شتابد یا دیگران؟ و ... با توجه به اینکه گفتید شوهرتان را دوست دارید، و خودتان نیز به این موضوع اشراف دارید که سر مسائل جزیی و بی اهمیت عصبانی می شوید و مقصر نیز خودتان هستید، به راحتی می توانید با اراده و همتی که به خرج می دهید و توکل به خدا و کاربست مطالبی که برای کنترل عصبانیت ارائه می کنیم، بر این مشکل فائق آیید. قبل از پرداختن به این مطالب، سه نکته را متذکر می شویم :
1. این نکته را در نظر داشته باشید که نظر شوهرتان نیز در اموری که مربوط به زندگی مشترکتان می شود محترم است و ایشان نیز سهمی مساوی با شما دارند. پس احتمال اینکه حق با او باشد نیز وجود دارد. این را فراموش نکنید که شما دیگر زن و شوهر هستید و دارای منافع مشترکید، پس باید با هم فکری، زندگی خود را به خوبی پیش ببرید و هنگام اختلاف سلیقه، در فضایی منطقی به صحبت و گفتگو بپردازید و برای پیشبرد اهدافتان، به یک نتیجه گیری مطلوب برسید. در برخی مواقع هم که فکر می کنید حق با شماست و همسرتان قبول نمی کند، بهترین کار گذشت و چشم پوشی است و نه عصبانیت و در آتش اختلاف دمیدن. گذشت کردن در زندگی مشترک هم نشان از قدرت روحی بالایتان خواهد بود و هم از جمله عواملی است که به استحکام زندگی مشترکتان می انجامد. تجربه زوجین، به ما می گوید که زندگی بدون گذشت، زندگی شیرینی نخواهد بود.
2. بهتر است بدانید خداوند متعال انسان ها را شبیه به هم خلق نکرده است. برخی از آیاتی که به وجود تفاوت بین انسان ها اشاره می کند عبارتند از ( آیه 22 سوره مبارکه روم، آیه 13 سوره مبارکه حجرات ، آیه 32 سوره مبارکه زخرف و ...).همچنین در روانشناسی اصلی وجود دارد با نام اصل وجود تفاوت های فردی. انسان ها در بسیاری از خصوصیات اخلاقی، رفتاری، جسمی، استعدادها، علایق و خواسته ها و .... با یکدیگر تفاوت دارند. پس ما نباید انتظار داشته باشیم که دیگران دقیقا مطابق با خواسته ما رفتار کنند. از جمله مهارت هایی که هر انسانی باید یاد بگیرد، طریقه سازگاری با محیط و احترام به افکار دیگران و همچنین بالا بردن آستانه تحمل در زمینه های مختلف است. همانگونه که رفتارهای ما مورد پسند همه واقع نمی شود، رفتارهای دیگران هم همیشه باب میل ما نیست؛ هر کسی در شرایط محیطی خاصی بزرگ و تربیت شده است و بسیاری از رفتارهایش ناشی از نوع تربیتی است که دریافت کرده است. اگر ما نتوانیم موفق به تغییر رفتار دیگران شویم، تنها کاری که از دستمان بر می آید این است که خود را با محیط و شرایط موجود تطبیق دهیم. یکی از ویژگی های افراد موفق این است که شرایط موجود را آن چنان که هست قبول می کنند و سعی در تطبیق با آن دارند.
3. این را نیز بدانید که همسرتان شما را عاشقانه دوست دارد، در غیر اینصورت به خواستگاری تان نمی آمد و با شما ازدواج نمی کرد. خواستگاری یعنی اعلام علاقه مندی و منتهی شدن به ازدواج یعنی مصمم بودن در این علاقه مندی. پس بدون دلیل و مدرک اجازه ندهید تفکراتی در ذهنتان شکل بگیرد که به شما اینگونه القا کند که شوهرتان از زندگی راضی نیست. خیلی اوقات زوجین از رفتارهای یکدیگر، برداشت های اشتباه می کنند. اگر در این زمینه دغدغه ای دارید بهترین کار این است که مستقیما و به طور صریح با ایشان در این مورد گفتگو گنید و ذهن خود را با احتمالات منفی ای که ثابت نشده، مشغول نکنید.
کنترل خشم و عصبانیت :
عصبانیت نمود و جلوه خشم و غضب است و غضب در واقع یک حالت نفسانى و درونى است که آدمى را وادار به رفتارى پرخاشگرانه و غلبه و انتقام نسبت به دیگرى مىکند. البته اصل «قوه غضب» در انسان وجود دارد و در حفظ و بقاى وى نقش به سزایى ایفا مىکند؛ اما این قوه نیز مانند سایر قواى نفسانى باید کنترل و در جهت صحیح از آن استفاده شود و از افراط و تفریط نسبت به آن اجتناب گردد؛ زیرا افراط در آن موجب ناکارآمدى فکر و عقل مىشود و خطرات و خسارات جبران ناپذیرى را در پى دارد. تفریط در آن نیز موجب جبن و خوارى مىشود و از پیامدهاى بد آن بىغیرتى و بىتفاوتى نسبت به مسئولیتهاى فردى و اجتماعى است. البته بحث ما در اینجا، بیشتر مربوط به جنبه افراطى غضب و (عصبانیت) است؛ از این رو زیانهایى که ناشى از شعلهور شدن غضب است را به اختصار بیان مىکنیم، سپس به عواملى مىپردازیم که موجب شعله ور شدن غضب و بروز عصبانیت و پرخاشگرى مىشود و در پایان راهکارهایى به منظور کنترل آن بیان مىکنیم.
پیامدهاى غضب و عصبانیت :
1. غضب، فکر و عقل انسان را ناکار آمد و زمین گیر مىکند؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «غضب، دل مرد دانا را هلاک مىکند» (بحار الانوار، ج 73، ص 226، ح 20).
2. پیامبر(ص) فرمود: «غضب، ایمان را فاسد مىگرداند ؛ همان گونه که سرکه عسل را فاسد مىکند»(کافى، ج2، ص 303، ح3 ؛ بحار الانوار، ج72، ص 274، ح24).
3. غضب کلید هر بدى است، و شیطان همه وجود فرد غضبناک را تسخیر مىکند و او را به هر عمل زشتى وامىدارد. (همان)
4. از آثار بد غضب این است فرد غضبناک و عصبانى رفتارهاى نادرستى - مانند فحش دادن و پرخاشگرى کلامى، شماتت، مسخره کردن، فاش کردن اسرار و بدگویى از دیگران - را از خود بروز مىدهد. علاوه بر این موجب دشمنى دوستان و شماتت دشمنان، انزواى اجتماعى، افسردگى و بیمارىهاى جسمانى و روانى مىشود. بنابراین کنترل عصبانیت امرى بایسته و اجتنابناپذیر است؛ وگرنه موجب هلاکت انسان و خسارات جبران ناپذیرى مىشود.
عوامل غضب و عصبانیت :
عصبانیت مىتواند عوامل گوناگونى داشته باشد، از جمله :
1. صفات رذیلهاى مانند، حسادت، کبر و غرور، حرص، حب جاه و مال؛
2. کمحوصلگى و کمظرفیتى؛
3. ضعف و ناتوانى مزاج؛
4. عدم اعتماد به نفس؛
5. حساسیتهاى افراطى؛
6. منفىبافى و سوء ظن به دیگران؛
7. همانندسازى و تقلید از والدین، همسالان و همکلاسان؛ 8. یادگیرى از محیط
راهکارهاى کنترل خشم و عصبانیت :
(شما می توانید در تعامل با همسرتان، با توجه به رابطه زن و شوهری و در فضایی محبت آمیز و با حفظ حریم های لازم، به آ ن ها عمل کنید)
دلیل آن - هر چه که باشد - با راهکارهایى که ارائه مىشود، مىتوان تا حدود زیادى از آن پیشگیرى نمود : (به موارد زیر عمل کنید و در طول زمان نتیجه مطلوبش را ببینید)
1. کاملا به خود مطمئن باشید که مىتوانید روحیه خود را تغییر دهید؛ ولى براى نتیجه گیرى عجول نباشید؛ بلکه با خود فکر کنید باید حداقل یکسال بر روى رفتارهاى خود کار کنید و اگر چنین نمودید، حتما پس از آن دگرگونى رفتارى خواهید شد.
2. از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید.
3. همواره در هر مسالهاى، ابتدا از دیگران انتظار بدترین برخورد را داشته باشید و خود را براى تحمل آن آماده کنید. این مساله باعث مىشود برخوردهاى بهتر از مورد انتظار در شما ایجاد خشنودى نماید. در حالى که اگر همیشه انتظار برخورد خوب داشته باشید، چه بسا نتیجه عکس خواهید گرفت.
4. با خود شرط کنید که هیچ گاه و در هیچ شرایطى برخورد تند نداشته باشید و از کوره در نروید؛ اگر ناگهان از شما برخورد تندى سر زد خود را جریمه کنید؛ مثلا تصمیم بگیرید - یا در صورت امکان نذر کنید - که اگر بر سر کسى فریاد زدید، فلان مبلغ را صدقه بدهید، یا نماز شب بخوانید و یا یک روز روزه بگیرید. کارآیى این روش، بسیار بالا است و بسیارى از علماى بزرگ بدین سان تمرین عملى و خودسازى نمودهاند.
5. از تفریحات سالم و تقویت کننده اراده؛ مانند کوهنوردى، شنا، دو و پیادهروى و گردش در طبیعت و... نیز استفاده کنید.
6. در تصمیمگیرىها، حتىالامکان با افراد عاقل و پخته مشورت نمایید و از اقدامات عجولانه و مطالعه نشده بپرهیزید.
7. بیشتر با افراد خوش خلق و غیر عصبى معاشرت کنید.
8. از موقعیتهاى که زمینه تندخویى در آن فراوان است، اجتناب کنید و در موقعیتهایى حضور یابید که رفتار پرخاشگرانه در آنجا دیده نمىشود و از موقعیتهاى که شما را به تندى نمودن دعوت مىکند، دور شوید.
9. قبل از هر عملى، در مورد پیامد آن تفکر و اندیشه کنید و آنگاه اقدام نمایید و با تمرین این راهار و به کارگیرى آن در مورد تمام رفتارها، اندک اندک کنترل خویش را بر تمام رفتارها توسعه بخشید.
10. به برخى رفتارها و حالاتى که از افراد سر مىزند و شما را به عصبانیت دعوت مىکند، توجه نکنید؛ مثلاً اگر کسى با حرف ناروا شما را بر مىافروزد، از شنیدن و گوش سپردن به سخنان وى اجتناب کنید و حتى گوش ندهید یا محیط را ترک کنید. دیگر به گفتههاى او دقت و توجه نکرده و آنها را در ذهن خود مرور نکنید. نسبت به دیگر اعمال فیزیکى و رفتارهاى پرخاشگرانه و تحریک کننده نیز همین طور واکنش نشان دهید و راه بىتوجهى و تغافل را پیش گیرید.
11. سطح شناخت خود را با مطالعه و تفکر از زشتى، ناپسند بودن، غیرقابل جبران بودن اعمال پرخاشگرانه بالا ببرید؛ مثلاً روایات، آیات و داستانهایى را که در مورد این نوع رفتارها و آثار آنها نوشته شده، مطالعه کنید و بعد در مورد آنها فکر کنید. حتى در برخى موارد به آثار رفتار تندى که خود مرتکب آن شدهاید، توجه نموده و آن عمل و زشتى آن را در ذهن خود مرور کنید؛ به گونهاى که به یک حالت خود هشدارى از درون دست یابید و آثار فردى و اجتماعى و پیامدهاى حیثیتى آن عمل زشت را لحظه به لحظه در ذهن خود مرور نموده و قبح آن را براى خود بزرگ جلوه دهید تا از درون از آن عمل متنفّر شوید.
12. به هنگام بروز عصبانیت و تندخویى، سریع حالات خود را تغییر دهید؛ مثلاً اگر ایستادهاید، بنشینید و اگر نشستهاید، دراز بکشید و صورت خود را با آب سرد بشوید و یک لیوان آب خنک بیاشامید و خود را از موقعیت دور سازید.
13. از خواندن قرآن به مقدار زیاد و در نوبتهاى متعدد در طول 24 ساعت هرگز غفلت نورزید؛ چه قرآن تأثیر عظیم در رسیدن به حالت سکینه و آرامش درونى دارد. همین طور عبادتهاى خود، مانند نماز را در اول وقت و با حضور قلب کامل به جا آورید که تأثیر بزرگى در رسیدن به اطمینان خاطر دارد و آدمى را از درون به سکوى آرامش مىسپارد.
14. بعد از استحمام و به هنگام خروج از حمام، دو پاى خود را تا قوزک با آب سرد بشویید.
15. دیگر رفتارهاى عادى و روزمره خود را نیز با تسلط کامل بر رفتار و بدون شتابزدگى انجام دهید و آنها را آرام آرام تعقیب کنید تا نرمخویى و پرحوصلگى، بر تمام رفتارهاى شما حاکمیت پیدا کند.
16. چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچههاى خود را شل کنید تا آرامش عضلانى پیدا کنید و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
17. به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصى نیفتاده است؛ مگر آسمان به زمین آمده؟ بقیه در چنین مواردى چه مىکنند؟ آیا همه عزا مىگیرند؟ هر کسى به کارى مشغول مىشود و اعتنایى به این گونه موارد نمىکند.
18. اگر برخى موارد سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد سریع خود را سرزنش و حتى در لفظ اظهار پشیمانى نمایید و وعدهها و قولى که با خود داشتید را در ذهن خویش حاضر سازید.
19. از خود ارزندگیهاى نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه براى خود اجتناب ورزید و تنها هنجارها را رعایت کنید و لذا به سراغ رفتارهاى متواضعانه همانند تقدم در سلام، همنشینى مناسب با افراد پایینتر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسى با دیگران به خصوص طبقه پایینتر، تفریح و صحبت با دیگران اقدام کنید.
20. ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید و تکرار اذکار: «استغفرالله ربى و اتوب الیه» و «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم».
21. وقتى که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید براى مدتى (حدود 10تا 15 دقیقه) راه دریافتهاى حسى خود را سد سازید مثلاً جلوى گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافتهاى عصبانیت را تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.
22. اگر رفتار و یا صفتى که در شخصى هست موجب عصبانیت شما شده است آن رفتار را شوخى تلقى کرده و به شکلى خود را از تیررس آنها دور در نظر بگیرید یعنى به گونهاى از مخاطب در نظر گرفتن خویش در برابر رفتارهاى دیگران پرهیز کنید مثلاً از مشاهده کسى که فحش مىدهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافتهاى حسى را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید.
23. براى توجیه رفتارهاى خلاف انتظارى که از دیگران سر مىزند توجیه مناسب داشته باشید و آنها را مقصر تلقى نکنید تا موجب شود به خود اجازه عکس العمل بدهید مثلاً بگویید خودم از این فرد بدتر رفتار مىکنم او اشتباه گرفته، مقصر نیست، اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است، حق با اوست و ...
24. به نظرات و عقاید دیگران احترام قائل شوید و به دیده احترام به آنها بنگرید و حتى محترمانه با آنها رفتار کنید.
25. همیشه خودتان و رفتارتان را درست و صحیح تلقى نکنید و احتمال خطا در کارهاى خود را بدهید.
26. سعى کنید به عنوان تمرین گاهگاهى با افرادى که سلیقه آنها را نمىپسندید برخورد کوتاه مدت داشته باشید و با صاحبان دیگر انتظار مراوده کوتاه مدت داشته باشید.
27. شرح موارد فوق را در جدولى بنویسید و موارد انجام شده و یا تخلف از آن را یادداشت کنید و همواره سعى کنید موارد تخلف را کاهش داده و بیش از پیش خود را به انجام آنها مقید سازید و حتى قبل از بروز آن موقعیتها و به صورت مستمر، راهکارهاى فوق را سرلوحه اعمال خود قرار دهید. و از آن به بعد، باید میزان موارد عصبانیت شما کاهش یابد؛ آنها را نیز یادداشت کنید و کم کم از میزان آنها در طول روز، هفته و... بکاهید و خود تنبیهى را به کار بگیرید و همت خود را به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید تا بتوانید هنگام عصبانی شدن خود را کنترل کنید.
*** این نکته نیز لازم به ذکر است که اگر همت و اراده ای پشت بهترین راهکارها و دستورالعمل ها نباشد، موثر واقع نخواهد شد. پس اسب همت و اراده خود را زین کنید و با توکل به خدا و عمل به راهکارهای ارائه شده، تغییرات لازم را در رفتارتان ایجاد کنید و طعم شیرین موفقیت را بچشید ***
***امیرالمومنین حضرت علی (ع) :
آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستین ها را بالا بزن، آن گاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست بکار شده اند.
موفق باشید. این ارتباط با ما را قطع نکنید و همواره با ما مکاتبه کنید.
درضمن اگر محل زندگی شما در استان اصفهان می باشد می توانید به مرکز مشاوره وخدمات روانشناختی رهنما واقع در شهر زرین شهر- خیابان شهید رجایی -کوچه آینده سازان یک -جنب هنرستان تربیت مراجعه ویا با تلفن 2211515- 0334 تماس حاصل فرمائید
سئوال 1
موضوع: کم رویی میان سالان
با سلام و خسته نباشید بنده کارمند 13 ساله یک اداره هستم ، که خواستم از شما سوال کنم ؟ چرا در جلسات عمومی و کلیه جلسات نمیتوانم حرف بزنم ؟ نفسم می گیره نمیتوانم حتی یک جمله کوتاه درجمع بگویم، که این باعث شده که نتونم پیشرفت کنم و پست بالاتر بگیریم و ارتقا پیدا کنم ؟؟ آقای مباشری چه راه حلی پیشنهاد می فرمایید ؟؟
پاسخ مشاور
مشورت ادراک و هشیاری دهد عقل ها مر عقل را یاری دهد
گفت پیغمبر بکن ای رایزن مشورت کالمستشار المؤتمن *
*- (امین و مورد اعتماد) (مثنوی معنوی مولوی)
پرسشگر گرامی؛ معمولا افرادی که نمی توانند در جمع صحبت کنند، با مشکل عدم اعتماد به نفس مواجه هستند. نداشتن اعتماد به نفس، باعث ترس از صحبت در جمع و خوب صحبت نکردن می شود. فردی که می خواهد بدون اضطراب و با فراغ بال جلوی جمع صحبت کند، ابتدا باید اعتماد به نفس خود را در این زمینه تقویت کند تا به نتیجه مطلوب برسد. تظاهرات رفتاری ای که از آن نام بردید (نفسم می گیره، نمی توانم حتی یک جمله کوتاه در جمع بگویم) به علت کمبود اعتماد به نفس در شماست. بر این اساس، ما توضیحاتی در دو بخش «اعتماد به نفس و تقویت آن» و «راهکارهایی برای تقویت مهارت سخن گفتن در جمع» ارائه می کنیم، که امید است مورد استفاده شما قرار بگیرد.
بخش اول؛ اعتماد به نفس و تقویت آن :
علت اصلی اینکه فرد توانایی های خود را دست کم یا نادیده می گیرد عدم اعتماد به نفس در اوست. اعتماد به نفس در هر کاری وقتی در انسان شکل می گیرد که انسان توانایی و مهارت لازم را در آن داشته باشد. این شرط اول وجود اعتماد به نفس است. وقتی این توانایی ها در فرد نباشد اعتماد به نفس معنایی ندارد. عدم اعتماد به نفس که همه جا می شنوید از جایی شروع می شود که ما در زمینه هایی که مهارت و توانایی انجام کاری را داریم و خودمان هم به آن اشراف کامل داریم با مشکل روبرو می شویم و نمی توانیم آن توانایی ها را در عرصه های اجتماعی از خود بروز دهیم .مسأله عدم اعتماد به نفس و دست کم گرفتن توانایی هایمان اینجاست که رخ می نماید. شخصی که توانایی صحبت کردن و ابراز وجود را در خود می بیند ولی آن را نمی تواند در عرصه های مختلف اجتماع به ظهور برساند، معلوم است که اعتماد به نفسش در این زمینه پایین است.اعتماد به نفس ضرورتاً تضمینکننده موفقیت نیست ولی عدم اعتماد به نفس مطمئناً باعث شکست میشود. اگر بتوانید قبل از شروع کار، اراده خود را تقویت کنید و به خود تلقین کنید که قادر بر انجام کاری که تواناییش را دارید هستید، مشکلات شما تا حد زیادى حل مىشود. در اینجا به بعضى از راهکارهای دیگر براى برطرف شدن این مشکل اشاره مىشود. اما قبل از آن توجه به مقدمهاى در این باره بایسته است:
نداشتن اعتماد به نفس ، علل زیادى دارد. یکى از آنها داشتن افکار منفى است و چون زیر بناى احساسات انسان افکار او است، اگر این افکار منفى باشد، احساسات او نیز منفى و تخریب گر خواهد بود. اگر بتوانید افکار منفى را تبدیل به افکار مثبت کنید، ترس شما از بین مىرود. بنابراین ما مىتوانیم با اصلاح افکار منفى خود، بسیارى از احساسات نادرستمان را - که برخاسته از این افکار منفى است - از بین ببریم.
علت دیگر نداشتن اعتماد به نفس ، اضطراب اجتماعى است. اضطراب اجتماعى از عدم یادگیرى مهارتهاى اجتماعى ناشى مىشود. یکى از ابعاد وجودى انسان که باید در محیط خانه ، مدرسه و اجتماع، متناسب با سایر ابعاد رشد کند، بعد اجتماعى است. انسان موجودى اجتماعى است و باید در بستر اجتماع با همنوعان خود زندگى کند. براى اینکه بعد اجتماعى انسان رشد کند و در صحنههاى گوناگون بتواند با دیگران روابط مناسبى داشته باشد باید مهارتهاى اجتماعى را یاد بگیرد. بعضى خانوادهها و یا بعضى از معلمان و مربیان دوران کودکى و نوجوانى، زمینه رشد و شکوفایى کودک را آن طور که باید، فراهم نمىکنند که یا قادر به آن نیستند، یا امکانات لازم را ندارند و یا خودشان نیز در این زمینه دچار مشکل هستند. به هر دلیل، این فرایند اجتماعى شدن و یادگیرى مهارتهاى ارتباطى با دیگران به درستى تحقق پیدا نمىکند. وقتى نوجوان و جوان وارد صحنههاى بزرگ اجتماعى مىشود، فشار و ناراحتىهاى کمرویى را در خود بیشتر حس مىکند؛ زیرا مىخواهد دوستیابى کند، با همکلاسان خود صمیمى باشد، در کلاس درس در مقابل جمع صحبت کند، کنفرانس دهد، مسئولیتی را برعهده بگیرد و .... علىرغم این که توانایى لازم را براى یادگیرى مطالب دارد و آنها را نیز خوب مىداند، ولى از ارائه آنها عاجز است و دچار اضطراب، خجالت و کمرویى و عوارض ناشى از آن مىشود. خوشبختانه یادگیرى مهارتهاى اجتماعى و بر طرف کردن اضطراب و ترس ، کارى است که امکان عملى آن وجود دارد و تجربه نیز آن را ثابت کرده است. بنابراین اگر کسى تصمیم جدى داشته باشد، مىتواند با این مشکل مقابله کند و خود را درمان نماید و از حصار کمرویى رها شود و از توانمندىهایى که دارد، در صحنه اجتماع بهره ببرد.
* پرسشگر گرامی؛ خوب است به منظور تقویت اعتماد به نفس، به راهکارهاى زیر توجه کنید:
1- توانایىها و استعدادهاى خود را شناسایى کرده آنها را بر روى کاغذى یادداشت کنید. هر روز آن را براى خود بخوانید و هرگاه توانمندى دیگرى در خود یافتید، به فهرست تهیه شده اضافه کنید.
2- خود را مثبت ارزیابی کنید. به خود تلقین کنید که من فردى توانا و با اراده هستم.
3- از منفى بافى درباره خود و اعمال و کارهایتان جدا پرهیز کنید.
4- گذشته ناموفق و شکستها را فراموش کنید. اگر تصورى نامطلوب از گذشته دارید، به دست فراموشى سپارید. تصور نامطلوب اجازه نمىدهد به تغییرات خویش پى برید و حقیقت کنونىتان را دریابید.
5- ریسک کنید. روى تجربیات جدید، با دید یادگیرى بیشتر فعالیت کنید و از شکست نهراسید. شکست ها را پلی برای پیروزی ببینید. چنانچه این گونه عمل کنید، امکانات جدیدى براى شما فراهم مىآید و حس خویشتن پذیرىتان تقویت مىشود.
6- از خواهشهایتان بکاهید. عزّت و سربلندى انسان در گرو عدم درخواستهاى مکرّر از دیگران است. تا مىتوانید به خود متکى باشید و به آنچه هستید و دارید، اکتفا کنید تا اعتماد به نفس بیشتر به دست آورید.
7- خود را با دیگران مقایسه نکنید. هرگز خود یا موفقیتهاتان را با دیگران مقایسه نکنید. همواره به رقابت با خویش بپردازید؛ زیرا هر کس از شرایط و امکانات خاص خود برخوردار است. همچنین هیچگاه نقاط منفی زندگی تان را با نقاط مثبت زندگی دیگران مقایسه نکنید. زیرا آن ها هم نقاط منفی ای دارند که شما از آن ها بی اطلاع هستید.
8- ارتباط با خدا را حفظ و تقویت کنید. مهمترین روش کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند ونیایش با او است. وقتى بتوانید حضور در محضر خالق هستى و کمال مطلق را احساس و به او تکیه و اعتماد کنید و بزرگىاش را دریابید و به او بپیوندید، به بزرگى شخصیت خویش واقف خواهید شد. بنابراین، در نمازها حضور قلب بیشتر پیدا کنید و خود را با ذات اقدس الهى مرتبط بدانید.
9- از هدف های کوچک و متوسط شروع کنید. یکی از علل شکست های مکرر افراد که منجر به احساس خودکم بینی و از دست دادن اعتماد به نفس می شود، در نظر گرفتن هدف های بزرگ و دست نیافتنی است. چنانچه در مثال گفته اند: سنگ بزرگ نشانه نزدن است. برای این که به خودباوری و اعتماد به نفس برسیم، لازم است ابتدا از هدف کوچکتر شروع کنیم تا با دست یافتن به هدف و چشیدن طعم موفقیت، اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندی در ما تقویت شود.
10- خودتان را باور داشته باشید و به جای سرزنش کردن خود سعی در جبران اشتباهات گذشته تان کنید.
11- بر اساس شناختى که از خود دارید، براى خویش هدفى در نظر بگیرید و براى رسیدن به آن برنامه ریزى کنید؛ مثلاً بر اساس شناخت از خود، ارائه یک گزارش برای همکاران را به عهده گیرید؛ براى تهیه و کیفیت ارائه آن برنامه ریزى کنید و با تمرین در خلوت و نیز ارائه آن نزد دوستان صمیمى و گروهاى کوچک خود را براى ارائه آن در جمع آماده سازید.
امیدواریم با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، با همت عالى و بلند، در به کار بستن این راهکارهاى عملى، اهتمام کامل و دقیق و مستمر داشته باشید، تا به هدف نائل آیید. در اینجا باید یاد آور شد، این مقصود اندک اندک به دست مىآید نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجراى پیوسته دستور العملها، تکنیکها و رفتارهای صحیح، در رسیدن به هدف سودمند است. مطمئن باشید با جدیت، پشتکار و تمرین به خوبى مىتوانید بر این مشکل پیروز شوید.
بخش دوم؛ راهکارهایی برای تقویت مهارت سخن گفتن در جمع :
1. قبل از هرچیز باید دانست که کسب چنین مهارتی مشکل نیست و گمان نشود مهارت خوب سخن گفتن بدون اضطراب در برابر دیگران، موهبتی است که به تعداد خاصی از مردم داده شده است؛ بلکه هر فردی که مشتاق آن باشد و تلاش کافی کند، می تواند استعدادش رادر این زمینه پرورش دهد و به آن دست یابد. بنابراین، اصل اول برای مواجهه شدن با این مشکل، باور داشتن خود و پیدا کردن اعتماد به نفس کافی نسبت به موفقیت دراین امر است. تصور نشود که اشکال در خوب و راحت صحبت کردن در برابر جمع، تنها مخصوص شماست؛ بسیاری از سخنران های برجسته و کاهر، در ابتدای کارشان، با بی اعتمادی و تزلزل و حتی با ترس و اضطراب زیادی در برابر جمع حاضر می شدند و به ایراد سخن می پرداختند. در هر حال ممکن است در ابتدای کار، دچار نوعی بی اعتمادی و ترس باشید؛ ولی لحظاتی بعد با استقامت و تسلط بر خود، این ترس و وحشت، زایل خواهد شد. این اضطراب و ترس در ابتدای هر کاری هست. امیرالموءمنین علیه السلام می فرماید: هنگامی که از چیزی می ترسی، خود را در آن بیفکن، زیرا گاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سخت تر است. (نهج البلاغه،حکمت 175 ، ترجمه دشتی). شروع به آن کار و خود را غرق آن نمودن و در وسط آن فعالیت قرار گرفتن، ترس و اضطراب ابتدایی را از بین خواهد برد. کسی که هنوز شنا یاد نگرفته تا خود را وسط آب قرار ندهد، ترس و اضطراب او را رها نمی کند و این ترس، مانع از فراگیری شنا خواهد بود و باید وارد آب شود تا بر اضطراب خود فائق آید. باید هر چه سریعتر دراین راه اقدام نمایید و توفیق یابید و بر شور و اشتیاق شما افزوده شود و هر چه دیرتر پا به صحنه عمل بگذارید، ترس و نگرانی تان بیشتر می شود. پس با قاطعیت و اعتماد به نفس، وارد عمل شوید و جرأت و شهامت واقعی تان را جایگزین ترس و دلهره خود کنید.
2. ایجاد آمادگی نسبت به آنچه که می خواهید بیان کنید یا با دیگران به گفت وگو بنشینید و یا درباره آن سخنرانی کنید، لازم است، در صورتی که ندانید چه می خواهید بگویید، نمی توانید احساس اعتماد به نفس داشته باشید. منظور از آمادگی، نوشتن جملات رسمی، دستوری و تعیین شده بر روی کاغذ یا حفظ کردن عبارات و جملات خاص و مشخص شده نیست؛ بلکه منظور مطالعه و جمع آوری مطالبی از خارج به جهت تأیید و تکمیل اندیشه های شخصی، تکمیل و غنی کردن نقطه نظرات خود و مستند نمودن آنها و افزودن اعتماد به نفس خودتان است. بنابراین اگر می خواهید صرفاً افکار و اندیشه ها و نظرات شخصی دیگران رابرای مخاطبین خود بازگو کنید، چه بسا ناموفق باشید؛ ولی وقتی نظرات دیگران را بازگو کردید و سپس اندیشه و عقاید خودتان را نیز ابراز نمودید، موفق خواهیدشد و یا حداقل آن چه را می خواهید به مخاطب بگویید، به عنوان باورهای شخصی خود مطرح کنید؛ نه این که صرفاً نقل کننده افکار و اعتقادات دیگری باشید و لازمه این امر آن است که به سخنان و نوشته های دیگری باور پیدا کنید و سپس به عنوان نقطه نظرات خود، آنها را با مخاطبین در میان بگذارید و از آنها دفاع نمایید. دراین صورت است که می توانید با اعتماد به نفس کافی، به صحنه گفت وگو و صحبت با دیگران وارد شوید و تزلزل و دلهره را از وجودتان دور کنید. همچنین برای خوب صحبت کردن و برقراری ارتباط سازنده تر، بهتر است همواره دایره واژگانی خود را افزایش دهید تا بتوانید جملات بیشتر و زیباتر بسازید ( با مطالعه کتب ادبی، دیدن فیلم و ...)
3. تمرین کنید. این اصل، مهم ترین مرحله کار است. ترس همیشه از بی اعتمادی ناشی می شود و عدم اعتماد به نفس، نتیجه عدم آگاهی صحیح و شناخت کافی بر توانایی انجام دادن کار است. عدم آگاهی نیز از نداشتن تجربه ناشی می شود. بنابراین در هر کاری تمرین و تجربه موفقیت آمیز، لازم است تا به طور کلی ترس زایل شود. در هرموقعیتی که قرار می گیرید، با اطرافیان خود باب گفت وگو را باز کنید وبه طرح نقطه نظرات خود، درباره موضوعات مختلف بپردازید وهر جمع و گروهی را صحنه عمل و آزمایش قرار دهید و خود را در آن میدان بیازمایید. شکی نیست که سخن گفتن و اظهار نظر کردن درباره موضوعات مختلف، باید متناسب با شرایط زمانی و مکانی و موقعیت موجود باشد؛ همان طور که کودک خردسالی که می خواهد راه رفتن را بیازماید، در هر زمانی سعی می کند بایستد وراه برود لحظه ای آرام ندارد و جست و خیز می کند و از زمین خوردن نیز باکی ندارد. تمرین باید از کارهای کوچک آغاز شود و انتظار نداشته باشید که برای اولین بار بتوانید در یک جمع بزرگ و زیاد سخن بگویید؛ بلکه سخن گفتن را از جمع های کوچک شروع کنید و به تدریج خود را آماده صحبت کردن در جمع های بزرگ تر کنید و این نیازمند زمان است و به تدریج خواهید توانست به هدف نهایی دست یابید. برای این امر می توانید مطالب درسی و آموخته شده خود را برای دوستان خود بازگو کنید و مانند مطالب حوزه های علمیه به مباحثه علمی با دوستان خود بپردازید. این روش، فرد را آماده می کند و تمرینی برای خوب صحبت کردن و سخن گفتن در بین دوستان، همکاران و یا جمع های بزرگتر دیگر می باشد.
4. نکته بعد، تدریجی بودن است. مهارت و توانایی راحت صحبت کردن در جمع، باید به طور تدریجی ایجاد شود و نه در زمان محدود و کوتاه. فردی که هنگام صحبت در جمع دچار اضطراب می شود، نباید توقع داشته باشد پس از چند هفته، معالجه و درمان شود و ممکن است یک سال طول بکشد تا برخی نشانه های رفتاری این ترس و اضطراب کاملاً از وجودش رخت بربندد. مهم این است که ناامید نشد و به تلاش خود، تا رسیدن به موفقیت ادامه داد.
5. هیچ گاه این فکر را در ذهن خود پرورش ندهید که هنگام صحبت کردن، دیگران شما را مسخره می کنند و به صحبت های شما می خندند. این تصور مانع از این می شود که در جمع صحبت کنید. به خود مطمئن باشید که هم می توانید خوب حرف بزنید و هم حرف خوب بزنید. اگر هم هنگام صحبت کردن، سرخ شدید، نفستان گرفت یا نتوانستید ادامه دهید، ناراحت نباشید و در آن لحظه صحبت خود را قطع کنید، ولی مجددا در فرصت های بعدی به اظهار نظر و صحبت در جمع بپردازید. اگر اینگونه عمل کنید مطمئن باشید این مشکلتان حل خواهد شد. ولی اگر از دیگران خجالت بکشید و نگران نظر آن ها باشید، در این زمینه به موفقیت نمی رسید و از دست کسی هم کاری بر نمی آید.
6. نکته دیگر درمان گروهی و برون ریزی اضطراب صحبت در جمع برای دیگران است. در بین همکاران و دوستانتان افرادی را که از این مشکل رنج می برند، شناسایی کنید و در جلسه ای گرد هم آیید و نگرانی و اضطراب خود را اظهارکنید. با این کار متوجه خواهیدشد که شما تنها فردی نیستید که هنکام صحبت کردن در جمع، دچار مشکل می شوید و درخواهید یافت که افراد دیگری هم هستند که شبیه شما می باشند. علاوه بر این، در چنین جلساتی زمینه مناسبی برای راحت صحبت کردن و سخن گفتن در جمع دوستانی که از مشکل واحد و مشابهی رنج می برند، بیشتر فراهم می شود و از آرامش بیشتری برای اظهار وجود برخوردار خواهید شد؛ زیرا تجربه نشان می دهد که ترس و اضطراب این افراد در چنین جمع هایی کمتر بوده، راحت تر به حل مشکل خود می پردازند.
7. اعتماد به نفس خود را تقویت کنید (راهکارهای آن در بالا اشاره شد). همانطور که گفته شد یکی از ریشه های اصلی اضطراب اجتماعی و ترس از صحبت کردن در جمع، ضعف اعتماد به نفس است.
بنابراین، برای فائق آمدن بر این مشکل، باید به سراغ منشأ و ریشه اصلی آن رفت و به حل آن پرداخت. ضعف اعتماد به نفس، ارتباطی با درجه موفقیت فرد ندارد؛ زیرا گاهی افرادی هستند که به درجات عالی نایل می شوند، ولی از عدم اعتماد به نفس رنج می برند و احساس عدم لیاقت می کنند و خود را انسانی نالایق و بی ارزش تصور کرده، حاضر نیستند در حضور دیگران توانمندی ها، شایستگی ها و استعدادهای درونی و بالفعل خود را بروز دهند و در نتیجه کم رو و خجالتی هستند و اگر برای حل آن تلاش نکنند، استعدادها وتوانایی های بالقوه شان شکوفا نخواهد شد. دیل کارنگی که خود یک سخنران موفق و مشهور غرب است،کتابی تحت عنوان «اعتماد به نفس یا آیین سخنرانی» دارد که در مقدمه آن چنین آمده است :
«این کتاب به نام اعتماد به نفس ونحوه تکامل آن از طریق سخن گفتن برای استفاده عموم تهیه شده و بسیاری از قواعد و دستورالعمل های مفید آن جهت غلبه بر ترس و کسب اعتماد به نفس طراحی شده تا با به کاربستن آن قواعد، شخص بتواند باگشاده رویی و آسودگی خاطر بادیگران سخن بگوید». وی رمز اصلی و شاه کلید موفقیت در کاهش اضطراب اجتماعی و ایجاد توانایی جهت راحت صحبت کردن در جمع و حضور دیگران را تقویت اعتماد به نفس دانسته است. شما نیز می توانید با مطالعه این کتاب و به کار بستن راهکارهای عملی، آن به تقویت اعتماد به نفس و نتیجه قطعی آن، یعنی خوب و راحت سخن گفتن در برابر جمع، دست یابید.
مطالعه کتابهاى زیر نیز در زمینههاى فوق سودمند است :
1. اعتماد به نفس راه خوشبختی، ژیلا نینوایی
2. اعتماد به نفس برتر، فیلد گیل لیندن
3. راههای غلبه بر اضطراب، دیل کارنگی
4. قدرت تفکر، ژوزف مورفى، ترجمه هوشیار رزم آرا
5. قدرت اراده، محمد حسین سرورى
6. غلبه بر ترس و خستگى، ادوارد اسپنسر
7. آیین زندگى، دیل کارنگى
8. رمز پیروزى مردان بزرگ، جعفر سبحانى
9. پیروزى فکر، مورفى
*** امیرالمومنین حضرت علی (ع) :
آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستین ها را بالا بزن، آن گاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست بکار شده اند.
موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.
درضمن اگر محل زندگی شما در استان اصفهان می باشد می توانید به مرکز مشاوره وخدمات روانشناختی رهنما واقع در شهر زرین شهر- خیابان شهید رجایی -کوچه آینده سازان یک -جنب هنرستان تربیت مراجعه ویا با تلفن 2211515- 0334 تماس حاصل فرمائید
2سئوال:3
موضوع : اختلافات زناشویی
من خانمی هستم که به شغل کارمندی اشتغال دارم مدت 8سال است با یک کارمند دیگر ازدواج کرده ام حاصل زندگی ما یک دختر خانم 7ساله است از حدود 3 سال قبل متوجه رفتار نامناسب شوهرم شدم اکثر اوقات دیر به منزل می آمد ومی گفت در اداره اضافه کاری می کندبعد متوجه شدم قبض های سنگین برای موبایل او می آید حقیقتا به او مشکوک شدم برخی شماره های اورا یادداشت کردم وتماس گرفتم متوجه شدم که خانم هستند خانواده اش با من مرتب درگیر می شدند شوهرم فرد خسیسی بود وپول خرج نمی کرد من دوسال است که خانه را ترک کردم ودر منزل پدرم زندگی می کنم از نظر روحی دچار مشکل شده ام الان در دادگاه علیه من شکایت کرده وموضوع عدم تمکین را مطرح کرده من هم موضوعات دیگری را طرح کرده ام دیگر اورا فرد مناسبی برای زندگی نمی دانم وقلبا او را دوست ندارم اما افراد فامیل موضوع دخترم را مطرح وقصد دارند با وساطت این موضوع را حل کنند همسرم هم افرادی را فرستاده اما مرتب تلفنی مرا تهدید وسرزنش می کند مانده ام چه تصمیمی بگیرم لطفا راهنمایی فرمائید تا درست ترین راه را انتخاب کنم.
پاسخ مشاور:
با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما سخن می گوئید خرسندیم و امیدواریم که بتوانید از فرصت باقی مانده ماه رمضان بویژه شب های قدر کمال استفاده را ببرید و ما را از دعای خیر محروم نکنید.پرسشگر گرامی مشاور مانند چراغی است که راه را برای فرد روشن می کند و مشکلاتی که در راه وجود دارد را برای فرد متذکر می شود و این خود فرد است که با توجه به راهنمایی های مشاور راهی را که باید برود را انتخاب می کند. بدون شک شما بهتر از بنده می توانید درباره زندگی خود قضاوت کنید؛ بنابراین نکاتی را که در پاسخ به آن اشاره می شود را در نظر بگیرید و با توجه شرایط خود تصمیم گیری کنید.
موضوع مورد نظر شما یکی از مسائل بسیار پیچیده ای است که از طریق مکاتبه نمی توان تمام ابعاد آن را بررسی کرد، به همین دلیل از شما می خواهم تا زمانی که با یک مشاور خانواده ماهر در زمینه جدایی خود مشاوره نکرده اید؛ درباره طلاق و جدایی از همسرتان تصمیم گیری نکنید. چنانچه در استان اصفهان زندگی می کنید به مرکز مشاوره وخدمات روان شناختی رهنما (زرین شهر – چهارراه نماز-خیابان شهید رجایی-کوچه آینده سازان یک –جنب هنرستان تربیت-تلفن 2211515) مراجعه کنید.
پرسشگر گرامی متن سوال شما را با دقت و تامل خواندم، بدون شک لحظات سختی را گذرانده اید و تحمل رفتار های ناپسند شریک زندگی ، کسی انسان به او اعتماد دارد و او را در تمام سختی پشتیبان خود می داند، حال اگر این تکیه گاه و مامن خود موجب سلب آرامش انسان شود، انسان شکایت نزد چه کسی برد. آزار و اذیت از طرف هر کسی باشد غیر قابل تحمل است اما اگر این رفتارها از طرف شریک انسان باشد، احساس نارضایتی را در انسان دو چندان می کند. حتما تحت فشار زیادی بوده اید که تصمیم گرفته اید که از خانه شوهر خود خارج شوید و در کنار والدین خود زندگی کنید. یک زن زمانی تصمیم به چنین کاری می گیرد که احساس کند در زندگی همسرش هیچ نقشی ندارد و تمام درها را در مقابل خود بسته ببیند. البته شاید چون به تنهایی به بررسی اوضاع پرداخته اید تمام درها را در مقابل خود بسته دیده اید، اکنون از شما می خواهم به همراه مشاوری آگاه به بررسی شرایط زندگی خود بپردازید، مطمئن هستم که حتما دری را در مقابل خود خواهید یافت. خواهر گرامی تصور کنید برای رسیدن به مقدار زیادی پول لازم است در صندوقچه ای را باز کنید اما قفل بزرگی مانع رسیدن شما به آن پول می شود. شما چه راهی را در پیش می گیرید؟ آیا بعد از مقداری تلاش از باز کردن در صندوقچه منصرف می شوید؟ و یا اینکه برای رسیدن به هدف خود با تمام وجود تلاش می کنید، حتی اگر این تلاش ها ماه ها و سال ها طول بکشد؟ گرچه برای رسیدن به پول باید زحمت و رنج بسیاری را تحمل کنید اما لذت به دست آوردن پول تمام این سختی ها را شیرسن می کند. شما هم برای رسیدن به گنج زندگی خود لازم است با تمام وجود تلاش کنید و هیچ گاه ناامید نشوید. به یاد داشته باشید طلاق پاک کردن صورت مسئله است نه حل آن و به عنوان آخرین راه پیش روی زوجین مطرح می شود و انسان تا زمانی که راه های دیگر را امتحان نکرده است نباید به سراغ این راه برود. در زیر به بررسی راهکارهایی که می تواند باعث اصلاح رفتار همسرتان شود می پردازیم اما قبل از آن ذکر چند نکته لازم است:
1- از آنجا که مرد از لحاظ عاطفی تحت تاثیر همسر خود می باشد، رفتار های زن در بهبود روابط بین همسران بسیار حیاتی است. پس رفتارهای شما در تداوم زندگی شما نقش زیادی دارد. با دقت راهکارهای زیر را به کار گیرید.
2- آیا تا به حال به تفاوت های بین انسان وحیوان توجه کرده اید؟ چه تفاوتی بین انسان وحیوان وجود دارد، قبل از خواندن جواب لحظه ای با خود تامل کنید!چه جوابی به این سوال می دهید؟درست حدس زدید، یکی از تفاوت های انسان و حیوان امید به آینده است. امید به انسان شور و روشنی می بخشد و در سخترین شرایط به فریاد انسان می رسد. مرگ واقعی انسان زمانی فرا می رسد که امید خود را از دست بدهد. شما هم برای موفقیت در این میدان باید امید خود را از دست ندهید. انسان با داشتن امید به آینده خود می تواند بر تمام مشکلات بر سر راه خود فایق آید.شما نیز می توایند بر مشکلی که ذکر کرده اید غلبه کنید به شرط اینکه واقعا و از صمیم قلب خواستار غلبه بر مشکل خود باشید و هیچگاه امید خود را از دست ندهید.
3. انتظار نداشته باشید یک شبه شوهر شما تغییر کند، بلکه همانطور که خود شما هم می دانید تغیییر رفتار به صورت تدریجی صورت می پذیرد، پس در این راه بیش از هر چیز صبر می تواند به شما کمک کند. در زیر به راهکارهایی اشاره می شود که می تواند در حل مشکلتان به شما کمک کند:
1.در گام اول لازم است، به خانه شوهر خود برگردید اما از آنجا که رفتارهای شوهرتان در ترک خانه شما تاثیر مستقیم داشته است، این کار به گونه ای باید صورت پذیرد که او به اشتباه خود پی ببرد و نسبت به جبران گذشته تلاش کند.
2. در گام بعدی لازم است که علت رفتار همسر خود را شناسایی کنید و زمینه های بوجود آمدن چنین رفتارهایی را از بین ببرید. برای این کار با دقت رفتار های او را زیر نظر بگیرید و ببینید چنین رفتارهایی ریشه در چه چیزی دارد، پس از آن سعی کنید این عوامل را از بین ببرید.
3. خاطرات خوش گذشته را یاد آوری کنید، این امر می تواند این نکته را به شما یاد آور شود که همانطور که در گذشته لحظات خوشی را با همسرتان داشته اید، می توانید الان نیز آن خوشی ها را تکرار کنید.
4. نقاط ضعف خود را یاد داشت کنید وسعی کنید آنان را بر طرف کنید.
5. یکی از عوامل بسیار مهم برای استحکام خانواده و رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی، داشتن نگرش مثبت نسبت به همسر و مثبتاندیشی دربارة اوست. مثبتاندیشی به مفهوم پذیرفتن توانمندیها، صداقت، قابلیت اعتماد و صمیمیت یک شخص دیگر است. مثبت اندیشی نسبت به همسر به معنای خوب دیدن همسر، علاقه داشتن به او، و داشتن احساس مثبت نسبت به اوست. تا زمانی که زن و شوهر چنین احساسی نسبت به هم پیدا نکنند همواره در معرض اختلاف و تعارض با یکدیگر قرار دارند. پایة خانواده بر محبت بین زن و شوهر بنا نهاده شده است و این تنها در سایة نگرش مثبت زن و شوهر نسبت به هم امکان پذیر است. حسن ظن و نگرش مثبت یکی از همسران به دیگری، محبت او را به سوی خود جلب میکند. علی(علیهالسلام) میفرماید: «من حسن ظنه بالناس حاز منهم المحبه؛ کسی که نسبت به دیگران گمان نیکو برد محبت آنان را به دست آورد.» از اینرو لازم است برای مدتی هم که شده تمرکز بر ویژگیهای مثبت همسر خود پیدا کنید و از افکار منفی که در مورد او به ذهنتان می آید خود داری کنید.
6. غم و نگرانی را از چهرة خود بزدایید و با رویی باز و چهرهای خندان با او روبهرو شوید. هنگام ورود شوهرتان به خانه به استقبال او بروید، به او سلام و خسته نباشید بگویید، از حالش جویا شوید، به او بگویید که از آمدن او خوشحالید و دلتان برای او تنگ شده بود.
7. زمانی که او را بی حال و بی انگیزه می بینید، شما سر صحبت را باز کنید، و با او حرف بزنید؛ با شوهرتان شوخی کنید و او را بخندانید؛ کنارش بنشینید و با او درد دل کنید؛ از اتفاقاتی که در روز برایش رخ داده بپرسید، به سخنانش با توجه و علاقه گوش دهید؛ کنار شوهرتان بنشینید و با هم فیلم مورد علاقهاش را تماشا کنید.
8. پیش از ورود شوهر، خود را بیارایید، لباسهای زیبا و اغوا کننده بپوشید، عطر یا ادکلن خوش بو استعمال کنید، و به او نشان دهید که همة این کارها را برای او انجام دادهاید. سعی کنید در روابط جنسی که با شوهر خود دارید جذاب و متنوع ظاهر شوید. با مهربانی از او بخواهیدتوقعات خود را در زمینه مسائل جنسی برای شما بگوید و شما هم سعی کنید به توقعات او جامه عمل بپوشانید.
9. به این نکتة مهم توجه داشته باشید که، برای مردان نشان دادن عشق خود از طریق معاشقه و آمیزش بسیار راحتتر از بیان لفظی آن است، بنابراین تمایل شوهرتان را به معاشقه و آمیزش، نوعی ابراز عشق و علاقه به حساب آورید. البته، مرد نیاز دارد احساس کند دوستش دارند نه آنکه تحملش میکنند؛ و این زمانی حاصل میشود که زن با رغبت به این خواستة شوهرش پاسخ دهد. به طور خلاصه، از هر راه و روشی برای باز کردن دریچههای قلب شوهرتان به سمت خودتان استفاده کنید. با انجام این کار، حتی اگر لفظ «دوستت دارم» را از او نشنوید رفتار و گفتارش نشان دهندة نهایت عشق و علاقة او به شما خواهد بود.
10. در حق اودعا کنید و از خداوند بخواهید که مهر و محبت شما و همسرتان را افزایش دهد.
11. در موقعیت های مناسب به او ابراز علاقه و عشق کنید و در مناسبتها براى او هدیه (هر چند ارزان قیمت) تهیه کنید
12. باید به این باور رسید که نحوه رفتار با همسر و مراعات حقوقی که بر گردن دیگری دارد، هم او را محبوب می سازد و هم ضامن توفیق او در امر همسرداری است و در نتیجه فضای زندگی آمیخته به لطف و خوش رفتاری و جاذبه بین یکدیگر می شود.
13. با مطالعه کتابهای مربوط به انتخاب همسر،آیین همسرداری،چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسه های آموزش خانواده ،دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.
14. رفتارهای ناپسند همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید و اشتباهات او را نادیده بگیرید و با کرامت نفس از این رفتارها تغافل کنید.
15. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم ،به جای سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست،به شناسایی مسأله و یافتن راه حل آن بپردازید. همیشه در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت خود و شناخت انتظارات متقابل، به حل و فصل اختلافات رو آورید.
16. هرگز همسرتان رابا زن یا مرد دیگر مقایسه نکنید.
17. اشتباهات خود را قبول کنید و به بگوئید با تمام وجود برای جبران گذشته تلاش می کنید.
18. عشق و علاقه خود نسبت به او را بیان کنید و نشانه های ان را در زندگی برای او یاد اور شوید. به او بگوئید تنها مشکل شما عدم توانایی در ابراز علاقه به او بوده است.
19.به یاد داشته باشید تمام تلاشهایی که شما برای حفظ زندگی خود انجام می دهید، نزد خدا ماجور می باشد و در برابر سختیهایی که در این راه می کشید، ثواب زیادی را می برید. به یاد داشته باشید تصمیم به جدایی تنها زندگی شما را تحت تاثیر قرار نمی دهد، بلکه زندگی دختر هفت ساله شما هم تحت تاثیر منفی قرار می گیرد و او از این جدایی آسیب شدید می بیند، پس به خاطر او هم که شده برای ترمیم زندگی خود دوباره تلاش کنید.
20. از شما میخواهم در برگه ای میزان اعتقاد خودتان را نسبت به قضاوتی که درباره ارتباط همسرتان با خانم های دیگر دارید را یاد داشته کنید، یعنی بنویسید که چند درصد به قضاوت خودتان نسبت به همسرتان اطمینان دارید. هفتاد درصد، هشتاد درصد و یا اعداد دیگر مد نظر شما می باشد، پس آن در همان برگه یک جدول که دارای دو ستون می باشد را بکشید و در بالای یک ستون بنویسید شواهد تائید کنند و در بالای ستون دیگر بنویسید، شواهد رد کننده. در ستون اول تمام شواهدی که فکر و قضاوت شما را درباره همسرتان تائید می کند را بنویسید. سپس با دقت شواهدی که این نوع فکررا رد می کند را بنویسید، به عنوان مثال زمانی که چنین فکری را با خاله خود مطرح کردید، او نظر شما را به شدت رد کرده و معتقد است که همسر شما به اندازه کافی به شما توجه دارد و یا شواهد رد کننده دیگر...پس از این مرحله شواهد تائید کننده و رد کننده را در کنار هم در نظر بگیرید، می بینید که میزان اعتقاد شما نسبت به قبل کاهش پیدا کرده است، الان به جای فکر قبلی فکر جایگزین پیدا کنید: همسر من به دلیل مشغله کاری کمی نسبت به من بی توجه شده و همین موضوع موجب بد بینی من به او شده است و یا فکر دیگری که متناسب با شرایط شما ست. با جایگزین کردن فکر جدید می بینید که اوضاع زندگی شما آنقدر هم که فکر می کنید سخت و غیر قابل درمان نیست و دوباره نسبت به زندگی خود امیدوار می شوید.
20. همانطور که در بالا اشاره شد، گاهی مواقع تلاش زن و شوهر برای حل مشکل خود ره به جایی نمی برد، از اینرو لازم است از همفکری دیگران کمک بگیرند. برای حل مشکل خود از اقوام و نزدیکان خود که راز نگهدار و مورد اعتماد شوهرتان هستند، بخواهید در حل مشکلتان شما یاری دهند. در ضمن استفاده از تجربه مشاوران خانواده می تواند به شما کمک شایانی داشته باشد.
از آنجا که موضوع مورد نظر شما نیاز به مشاوره مداوم دارد، بهتر است برای مدتی راهکارهای بالا را بکارگیرید و پس از آن تاثیرات این راهکارها را برای ما ارسال کنید تا ما بتوانبم بهنر شما را راهنمایی کنیم. در صورتی که احساس می کنید به صورت تلفنی بهتر می توانید نتیجه بگیرید با شماره مرکز ارتباط بر قرار کنید.
جهت مطالعه بیشتر می توانید به این منابع مراجعه نمایید.
1-رابطه دوستی و محبت،احمد مطهری
2-رنگ محبت،فرزانه علاقهبند
3-معجزه محبت،حسین حسینی
4-ازدواج آسان و شیوه همسردارى محمد محمدى اشتهاردى
5-ازدواج پایدار کاظمى حقیقى
6-ازدواج در اسلام مصطفى کاشفى خوانسارى
7-پیوند دو قلب یا راهنماى ازدواج مهدى پاکزاد
8-جوانان و ازدواج - زندگى بهتر سید احمد واحدى
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]