سئوال 17
موضوع : تحقیر فرزند توسط افراد خانواده
با سلام من شیلا از مشهد هستم متاسفانه با اینکه در سن 27 سالگی ام باز در ارتباط با دیگران دچار مشکلم اینهم بگویم که خجالتی نیستم بیشتر از عکس العمل دیگران می ترسم من در خانواده پر جمعیتی که و فرزند سوم که دو برادر از خودم بزرگتر هستند.البته نا گفته نماند من از همان اوان زندگی متاسفانه همیشه مورد تحقیر و سرزنش مادرم قرار گرفته ام چرا که به علت جثه ی کوچکی که داشتم مادرم از معرفی کردنم بعنوان دختر بزرگتر یه جوری اکراه میکندبرای دو تاا خواهرن کوچکترم راحتر و از همراهی با خودش لذت می برد گاهی حس میکنم دختر او نسیتم این مسئله من را بیش از هر وقت دیگر حساس تر و عصبانی میکند .باید اعتراف کنم محبت کردن را یاد نگرفتم از نظر استدلال مادرم من باید اشتباه و تحقیر برادر بزرگ تر را ببخشم و نسبت به گوچکترها کذشتی اضافی را داشته باشم هیچ وقت کلاسهای فوق برنامه ای هم نمیرفتم و کنکور را بدون کلاس و آزمون خاصی بر خلاف خواهر و برادرهای دیگرم نرفتم و از بدشانسی روزگار پیام نور یکی از شهرستانها قبول شدم واین اول مشکل که با هر ترم رفتن و افتادن واحدی سر گفت پول شهریه را تحمل کنم و به دلیل نداشتن شغل و خواستگاری تحت فشار خانواده قرار گرفته ام متاسفانه فکر کردم گذشت زمان مشکل را حل می کند. اما نشد. چه کار کنم.؟
پاسخ مشاور
- پرسشگر گرامی؛ با توجه به توصیفاتی که از خود و زندگی تان مطرح کردید، باید گفت که این مشکل شما ابعاد گسترده ای دارد و به صورت مکاتبه ای نمی توان به حل آن پرداخت. بهترین کار برای شما این است که به صورت حضوری پیش مشاوری حاذق بروید و پس از تشخیص دقیق مشکل تان، به راهکارهای درمانی ای که در اختیارتان گذاشته می شود،عمل کنید.
اگر محل زندگی شما در استان اصفهان می باشد می توانید به مرکز مشاوره وخدمات روانشناختی رهنما واقع در شهر زرین شهر- خیابان شهید رجایی -کوچه آینده سازان یک -جنب هنرستان تربیت مراجعه ویا با تلفن 2211515- 0334 تماس حاصل فرمائید
حال توجه شما را به مطالبی در خصوص محبت وروش های محبت کردن جلب می کنم :
محبّت یکی از اجزای وجودی انسان است که با او متولّد میشود و تحت تأثیر عوامل گوناگون اجتماعی شکل میگیرد. اگر این عوامل مثبت باشد، محبّت ماندگار و پایدار میماند در غیر این صورت اثر وجودی خود را از دست میدهد .
محبّت در راه خدا و برای خدا، پاکترین و پر ارزشترین محبّتها است. و رسیدن به این درجه محبت از توفیقات بندگان خداجو می باشد. زیرا اینان به دنبال آن هستند که تمام جنبه ها و جلوه های زندگیشان رنگ و بوی الهی بگیرد. امام صادق علیه السّلام درکلامی نورانی می فرمایند: به راستی که از محکمترین رشته و ریسمان های ایمان اینست که محبت تو، بغض تو، عطا و بخشش و منع تو در راه خدا باشد پس اضافه کردند: دوست دشمن خدا، دشمن خداست .
این مسأله آنقدر اهمیت دارد که حتی ریشه ایمان را نیز، در حبّ و بغض دانسته اند . امام صادق علیه السّلام فرموده اند: آیا ایمان جز حبّ و بغض است؟ پس این آیه را تلاوت فرمودند که (حبّب الیکم الایمان)(حجرات 7)یعنی(ایمان را برای شما دوست داشتنی قرار داد
پاره ای از روایات در بیان فضیلت کسانی که یکدیگر را در راه خداوند دوست می دارند وارد شده است که آنها در سایه عرش الهی جای دارند و تمام ملائک مقرّب و اولیاء الهی به مکان و منزلت اینان غبطه می خورند و آنها بدون حساب به سوی بهشت می روند و در قیامت به ایشان جیران الله یعنی همسایگان خدا گفته می شود.( سفینه البحار، ج 2 ،ص 11 و 12)
پرواضح است که ریشه و محور محبّت در این گونه از دوستی ها، خداوند متعال و علاقه به مخلوقات و منسوبات اوست. گذشت و ایثارها، بخشش ها و تمام روابط بین این دوستان به واسطه محبت به خدای متعال می باشد. هم چنین آثار این دوستی بسیار متفاوت با دوستی های غیر الهی است. یکی از این بدست آوردن قلوب دیگران است. البته دوستان الهی برای توجّه و جلب قلوب دیگران به دوستی نمی پردازند ولی از آثار این نوع دوستی که جلب قلوب دیگران است نیز بهره مند می باشند .
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: وقتی مسلمانان به هم می رسند و به یکدیگر دست می دهند، خداوند گناهانشان را می ریزد همان گونه که برگ از درخت می ریزد
امّا درباره چگونگی محبّت به دیگران لازم است به این نکته مهم توجه نمائید که اساساً در امور و کارهایی که انگیزه و هدف الهی است، باید از مسیری گذر نمود که مورد تأیید و تکمیل کننده آن هدف باشد. بنابراین لازم است شکل محبّت ما نیز برگرفته از راهنمایی های خداوند متعال و اولیای او باشد و الّا اگر بخواهیم از مسیر دیگری به سوی این هدف حرکت نمائیم، قطعاً به آن مطلوب نخواهیم رسید .
در روایات و سنّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السّلام توضیحات مفصّلی در این باره آمده است که به پاره ای از آنها اشاره می نمائیم . 2
1ـ محبّت زبانی : لازم است به کسانی که دوستشان داریم، بگوئیم که به شما علاقه داریم .
2ـ محبت رفتاری : محبّت رفتاری نشانه صداقت محبّت گفتاری است که جلوه هایی دارد؛
الف ـ هدیه؛ امام صادق علیه السّلام فرمودند: به یکدیگر هدیه دهید و از این راه به هم محبّت کنید که هدیه، کینه ها را از بین می برد .
ب ـ خوش رویی و خوش اخلاقی؛ امام باقر علیه السّلام فرمودند:انجام کار نیک و خوش رویی مایه جلب محبّت است .
ج ـ خوب صدا زدن : رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: سه چیز محبت انسان به برادر مسلمان خود را صفا داده و یک رنگ می کند؛ اوّل؛ هرگاه او را می بیند با گشاده رویی برخورد کند. دوّم؛ وقتی برادرش خواست نزد او بیاید برای او جا باز کند. سوّم؛ با اسمی که بیش از همه دوست دارد او را صدا بزند .
د ـ مصافحه؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: وقتی مسلمانان به هم می رسند و به یکدیگر دست می دهند، خداوند گناهانشان را می ریزد همان گونه که برگ از درخت می ریزد .
امام صادق علیه السّلام فرمودند: به هم دست دهید که دست دادن کینه ها را از بین می برد.
هـ ـ سخاوت؛ امام رضا علیه السلام فرمودند: انسان با سخاوت به خدا، بهشت و مردم نزدیک است و بخیل از خدا، بهشت و مردم دور می باشد.
و ـ تواضع؛ امام علی علیه السّلام فرمودند: ثمره تواضع، محبت است.
ز ـ صداقت؛ وقتی انسان کسی را دوست دارد به او دروغ نمی گوید. امام علی علیه السّلام فرمودند: انسان صادق با صداقتش سه چیز را به دست می آورد؛ حسن اعتماد، محبت، ابهّت.
ح ـ حسن ظنّ؛ امام علی علیه السّلام فرمودند: کسی که به مردم حسن ظنّ دارد از آنان محبّت دریافت خواهد کرد.
ط ـ انصاف؛ امام علی علیه السّلام فرمودند: انصاف موجب تداوم محبت است.
ک ـ احترام ؛قطعاً اینگونه است که احترام به دنبالش احترام می آید.
ذ- محبّت کتبی؛ امام علی علیه السّلام فرمودند: نامه، گویاترین سخنگوی تو است.
نامه، دارای خصوصیات منحصر به فردی است مانند گویایی و ماندگاری زیرا بارها می توان آن را خواند و دیگر اینکه می توان آن را در خلوت خواند که موقعیت بسیار خوبی است. بنابراین اثر و ماندگاری بیشتری دارد. ( با اقتباس از نشریه نامه جامعه)
سئوال 16
موضوع: سوء ظن به نامزد (بخاطر اس ام اس)
سلام من واقعا به کمک شما نیاز دارم راستش من متاسفانه نسبت به کسی که عاشقشم دچار سوء ظن وشک شدم انقدر که توی حرف هام بهش تعنعه می زنم من قرار بود با او ازدواج کنم اون پسر چهار سال ازمن کوچکتر است درضمن پسر خاله دختر خاله هستیم ورابطه خیلی نزدیک داشتیم بعد ازمدتی تغییر کرد بطوری که حتی نمی گذاشت صدای من را بشنود یکبار که من اس ام اس دادم یک دختری اس دادکه من دوست دخترش هستم اما اون قبول نمی کرد حدود یک سال مدام با این دختر دوست شده وهروقت بهش می گویم می گوید کسی در زندگی من نیست ولی حس می کنم دیگه هیچ اهمیتی براش ندارم رفتار خیلی بد شده ومن مطمئنم که با اون دختر اس می دهد بگوئید مکن چکار کنم؟
پاسخ مشاور
با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با ما سخن می گوئید خرسندیم و امیدواریم که ارتباط شما با ما تداوم داشته باشد.
روان شناسان خانواده بر این باورند، مهم ترین چیزی که برای تشکیل یک زندگی کارآمد مورد نیاز است، اعتماد میباشد. زمانی که دو نفر به هم اعتماد ندارند نمیتوانند مهمترین متاع خود را (عمر و جوانی) را با فرد مقابل خود به اشتراک قرار دهد. شما باید با دقت بررسی کنید که آیا هنوز به فرد مورد نظر خود اعتماد دارید یا نه؟ چنانچه به هر دلیلی اعتماد شما به او سلب شده باشد، ازدواج شما با او نمیتواند موفق باشد. البته باید با دقت بررسی کنید و ببینید که آیا شواهد کافی درباره مطالبی که ذکر کردهاید، وجود دارد یا نه؟ پس از آن لازم است با دقت به سوالات زیر پاسخ دهید:
- آیا او ویژگی های همسر مناسب را دارد؟
- آیا بعد از گذشت چندی از زندگی مشترک و فروکش کردن احساسات باز هم از این عشق وعلاقه خبری هست؟
- چه ویژگی هایی باعث شده است تا من به او علاقمند شوم؟
- آیا برای انتخاب او ملاک های انتخاب همسر را در نظر گرفته ام؟
- آیا انتخاب او به عنوان همسر آینده تصمیمی عاقلانه است و یا اینکه من از روی احساسات تصمیم گرفته ام؟
- آیا علاقه او به من از عشق و علاقه است و یا اینکه هوسی بیش نیست؟ من برای شناخت هوس از عشق چه کرده ام؟ اصلا عشق و هوس چگونه از هم جدا می شود؟
پرسشگر گرامی با توجه به مطالب بالا، چنانچه هنوز اعتماد شما به فرد مورد نظر سلب نشده است و احساس میکنید که او دارای ویژگیهای همسر مناسب میباشد، از او بخواهید به خواستگاری شما بیاید و مقدمات ازدواج با شما را فراهم کند اما چنانچه به هر دلیلی این ازدواج را به صلاح خود نمیدانید و یا اینکه احتمال میدهید، موفق به ازدواج با او نشوید، رابطه خود را با او قطع کنید و ازدواج با فرد دیگری را بررسی کنید.
اگر محل زندگی شما در استان اصفهان می باشد می توانید به مرکز مشاوره وخدمات روانشناختی رهنما واقع در شهر زرین شهر- خیابان شهید رجایی -کوچه آینده سازان یک -جنب هنرستان تربیت مراجعه ویا با تلفن 2211515- 0334 تماس حاصل فرمائید
سئوال 15
موضوع: حساسیت بیش از حد نسبت به رفتار شوهر
با سلام و خسته نباشید شوهر من آدم خیلی حساسه و زود هم از کوره در میره به حجاب من خیلی گیر می داد چند بار هم گفته بود که اگه تو حجابت رو رعایت نکنی من هم هر کاری دلم بخواد انجام می دم منم حجابمو رعایت کردم ولی چون زیاد تو این مسائل سخت گیر نیستم بعد خیلی جدی نگرفتم تا اینکه متوجه شدم شوهرم سیگار میکشه با این که می دونست من از مرد سیگاری متنفرم باهاش دعوا کردم گفت تو هر کاری دلت می خواد انجام بده منم هرکاری خواستم انجام می دم قبول نکردم الان یکماهی هست که دعوا می کنیم دیگه خسته شدم اصلا نمی تونم با این مسئله کنار بیام حالا که بهش می گم هرطور که تو بخوای من همون می شم می گه نه من اینجوری زندگی رو دوست دارم ، روشنفکر شدم و از اینجور حرفا میگه تورم دوست دارم ولی در کنار این جور زندگی. خیلی باهاش حرف زدم ولی فایده نداشت دیگه به جایی رسید که گفتم اگه دست از سیگار برنداری ازت جدا میشم ما خیلی باهم لجبازی کردیم حالا نمی دونم چیکار کنم من حوصله دعوا و جنگ و جدالو ندارم چون طبیعتا آرومم می خوام ازش جدا شم به نظرتون کار درستی می کنم در ضمن بهتون بگم که خیلی هم عصبی و داد دادی
پاسخ مشاور
« ابهام در ترک رابطه با شوهرتان یا باقی ماندن در آن زمانی به وجود میآید که هنوز گزینههای بهتری برای انتخاب وجود دارند. به همین دلیل است که شما نگران انتخابتان هستید، پس سعی کنید آن گزینهها را دریابید».
اگر احساس میکنید ماندن در رابطه زناشویی با شوهرتان هرروز مشکلات و مسائل حادی برایتان به همراه دارد باید گفت گزینه طلاق فقط یکی از اولین چیزهایی است که به ذهنتان خطور کرده؛ لذا یادتان باشد که تصمیمهای احساسی معمولاً نتایج خوبی در پی ندارند و اگر خدای ناکرده فقط بخواهید با احساساتتان تصمیم بگیرید شاید خیلی زود پشیمان شوید.
توقع نداشته باشید که ما به شما بگوییم زندگیتان را ادامه دهید و یا از شوهرتان جدا شوید؛ زیرا ما فقط میتوانیم شما را راهنمایی کنیم تا تصمیم درست را بگیرید. شما فقط زندگی خودتان را میبینید؛ اما مطمئن باشید مشاوران این مرکز با بررسی چندین مورد مشابه شما میتوانند نتایج تصمیمی که میگیرید را هشدار بدهند و آنها را در اختیارتان قرار دهند.
ماندن یا ترک زندگی زناشویی با شوهرتان، خواندن سرگذشت زندگی دیگران نیست، بلکه خود زندگی است؛ لذا به این باور برسید که شما درون یک رابطه قرار دارید، آنچه از سر گذراندهاید و آنچه در پیش رو دارید همگی واقعی هستند و فقط خود شما هستید که با عمیقتر و دقیقتر نگاه کردن به آن میتوانید درباره آن تصمیم بگیرید.
تصمیم به جدایی از شوهرتان همانقدر مهم و جدی است که برای ازدواج با وی تصمیم گرفته بودید؛ زیرا تمام آینده شما را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بنابراین این نکته را فراموش نکنید که ابهام در ترک رابطه یا باقی ماندن درآن زمانی به وجود میآید که هنوز گزینههای بهتری برای انتخاب وجود دارند. به همین دلیل است که شما نگران انتخابتان هستید.
با همه این اوصاف به شما حق میدهیم که با وضعیت موجود حاکم بر روابط زناشویی در شرایط امروزی جامعه، با مشاهده مصرف سیگار شوهرتان تا این حد از خود نگرانی نشان دهید، اما شایسته است قبل از هر گونه تصمیمگیری در این مرحله که به نظر میرسد بی تأثیر از هیجانات زودگذر و به دور از خطاء و اشتباه نخواهد بود، مقداری واقعبینانهتر به مسائل بنگرید و بعد تصمیم بگیرید تا خدای ناکرده بعدها پیامدهایی نظیر احساس گناه و خطاء به سراغتان نیاید.
تشکیل خانواده بدون گرفتاری هم نیست. مطمئناً شما نیز با آگاهی نسبت به این مسأله اقدام به ازدواج کردهاید.
به هر حال شما یکبار تصمیم بزرگی در زندگی خود گرفته و با شوهر خود ازدواج کردهاید، لذا در زمینه تصمیمگیریهای کلان صاحب تجربه (خوش یا ناخوش) هستید. اگر قرار باشد از تجربه خودتان در زندگی استفاده نکنید و از آن عبرت نگیرید، به نظر میرسد کلام مشاور و ... نیز کارساز نخواهد بود.
مهمترین درسی که شایسته بود بدان رسیده باشید این است که هرگز این اصل مهم یادتان نرود« انسان باید پذیرای تبعات احتمالی گزینشها و تصمیمات خود باشد».
گرچه ما از شرح ماجرای ازدواجتان و اینکه چگونه با هم ازدواج کردهاید، آیا همدیگر را از قبل میشناختید و یا اینکه به اجبار اطرافیان با همدیگر ازدواج کردهاید اطلاعی نداریم؛ اما به هر حال واقعیت کنونی این است که شما با فرد مورد نظر ازدواج کردهاید و متعهّد شدهاید که در شادی و غم، در سختی و گرفتاری در کنارش باشید.
هر زندگی زناشویی مسایل خاص خود را دارد و این یک چیز عمومی است. اگر به درستی به اطراف خود بنگرید بعید به نظر میرسد بتوانید به تعداد انگشتان دست خود خانوادههایی را بیابید که مشکل و مسئلهای هر چند کوچک در زندگی نداشته باشند.
تجربه نشان داده است زوجهای جوان اوائل زندگی مشترکشان به خاطر عدم آشنایی از روحیات و اخلاقیات همدیگر و اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها در مسائل جزئی زندگی دچار تنش میشوند. کمالخواهی، مطلقنگری و ایدهآلگرایی آنها اگر به همراه حلم، بردباری و سعه صدر نباشد شیرینی زندگی را به تلخی تبدیل میکند.
البته اختلاف و تنش در ابتدای زندگی برای دختر و پسری که از خانوادههای مختلف بوده و از روحیات متفاوت برخوردارند زیاد دور از انتظار نیست و مشکل مهمی نیست به شرطی که زود حل شود و طولانی یا مکرر نشود؛ زیرا ازدواج نهال نوپایی است که اگر در معرض مداوم طوفان اختلاف و درگیریها قرار گیرد امکان شکسته شدن دارد. پس باید هوشیار باشید و با حوادث اتفاق افتاده برخورد معقولانه و واقع بینانه داشته باشید. تا آنجا که باید گفت با اهرم احساسات به استقبال مسائل نروید.
از سویی طلاق آخرین دواست نه اولین گام؛ هنر, در حفظ و اداره کردن زندگی مشترک است نه بهم ریختن حیات زندگی. خواهشمندیم بنیان خانواده و زندگی مشترک را با صبر و حوصله محکم نمایید و در مقابل دشواریهای زندگی زانو خم نکنید, تا از اجر معنوی آن بهره ببرید.
به هر حال این مسألهای است که اتفاق افتاده وگریزی از آن نیست. یادتان باشد که گرچه انسان نمىتواند تمام شرائط و امکانات موجود زندگیش را بر وفق مراد خود فراهم نماید ولى مىتواند خود را با شرائط موجود به گونهای مناسب و فعّال وفق داده و هماهنگ سازد که از حالت ناخوشایند موجود با ابتکار، خلاقیت و بهرهمند شدن از توانمندیهاى خود به درآمده و زندگی شاد و با نشاطی را برای خود رقم زند.
1- با واقعبینی روی مسایلی که در متن ارسالی خود بدان اشاره نمودهاید متمرکز شوید. به نظر شما که هنوز بیشتر از چند سال از زندگی مشترکتان نگذشته چه مسأله حادّی رخ داده که صلاحیت آن را دارد زندگی شما را از هم بپاشد؟
2- آیا مصرف سیگار از سوی شوهرتان در همین چند ماه آغاز گردیده و یا اینکه قبلاً نیز مصرف میکرده و متأسفانه شما بدون شناخت کافی تن به ازدواج با وی دادهاید؟ اگر قبلاً نیز اینکاره بوده پس شما باید مسئولیت کمکاری خود را در قبال تحقیقات و ... بپذیرید و نقش فعّالی را در این زمینه بر عهده بگیرید نه اینکه با پیش کشیدن مسأله جدایی و طلاق بار مضاعفی را به وضعیت موجود بیافزایید و به قول خودتان با لج و لجبازی کار را از اینکه هست خرابتر نمایید.
اگر هم بعد از ازدواج، شوهرتان به سمت مصرف سیگار رفته باید دلیل آن شناسایی گردد تا اقدام مقتضی برای ترک آن صورت گیرد. به هر حال هیچ منطقی پذیرای این ایده که بخاطر مصرف سیگار شوهر به دنبال طلاق و ... باشید، نیست. مگر مصرف سیگار از سوی شوهر تا این اندازه پتانسیل دارد که بخواهد بنیان زندگی مقدّس دو جوان را به هم بریزد. (این جمله ما به هیچ وجه تأیید کننده مصرف سیگار از سوی افراد نیست؛ بلکه مراد این است که پتانسیل زشتی این عمل به حدّی نیست که بخواهد و بتواند بنیان مقدّس یک خانواده را که مطمئناً با عشق آغاز گردیده، در هم بریزد).
3- بر فرض که همسرتان همه این بدیها را در حد اعلاء داشته باشد، سؤال این است که چه قدر توانستید برای بهبودی همسرتان نه تلاش بلکه صبر نمایید؟
4- بهتر آن است که در مورد نگرانیهای خود با همسرتان در« شرایط مناسب» با وی به گفتگو بنشینید. چرا شما میخواهید با ضربه زدن به خود و زندگی مشترکتان از طریق پیش کشیدن مسأله طلاق و جدایی نتیجه را با همسرتان مساوی نمایید. آیا اینگونه برخوردها که مطمئناً بعدها شما را به احساس گناه و ... می کشاند راه حل این ماجراست.
5- (طرح این سؤالات هرگز به معنای مؤاخذه از سوی ما نیست، بلکه اینها سؤالاتی است که بعدها خود و یا دیگران از شما میپرسند و شما الآن و قبل از هر اقدامی باید جوابی منطقی برای آن بیابید تا در قبال تصمیمات خود مسئولانه عمل نمایید).
6- همیشه و در تمام مراحل یادتان باشد که طلاق و جدایی آخرین راه حل است و ترک مصرف سیگار و ... همانطور که ممکن است علّتهای گوناگونی داشته باشد، راه حلهای مقتضی و شایسته خود را میطلبد و هیچگاه راه حل آن از مسیر تهدید به طلاق نمیگذرد.
7- یادتان باشد که اگر این مسأله را با عافیت حل نمایید به جرأت میتوان گفت درحل بسیاری از مشکلات زندگی دچار سردرگمی نخواهید شد.
8- مقداری به عقب برگشته و به روزهای اوّل آشنایی خود و مطالبی که رد و بدل میشده، بیندیشید. مگر غیر از این است که به همدیگر قول دادید در بحرانهای زندگی همواره با عشق و امید کنار همدیگر باشید؟ آیا امروز غیر از آن روزهایی است که وعده آن را به همدیگر دادهاید؟
9- سعی کنید طرز برخورد شما با همسرتان رفتار همدلانه باشد. به گونهای با وی برخورد نمایید که وی را عین خود دانسته و خود را با ایشان همراه و هم مقصد ببینید تا وی نیز به این نقطه برسد که شما او را درک کردهاید و یا در صدد درک فهم و شعور او هستید.
10- صفات پسندیده و نقاط مثبت همسرتان را مدّ نظر قرار داده و همواره ایشان را به خاطر آن ویژگیهای مثبت مورد احترام و تکریم قرار دهید تا روابط شایستهای بین شما برقرار گردد.
11- در حق او دعا کنید و از خداوند بخواهید که به شما و همسرتان کمک کند و موجبات هدایت زندگی مشترکتان به سوی کمال و سعادت را فراهم نماید.
روش های ترک اعتیاد و درمان بیماران معتاد ین
تاکنون روش های گوناگونی برای ترک و درمان بیماران معتاد به کار گرفته شده است که به اختصار به ذکر چگونگی انجام روش ها پرداخته می شود.
1 . روش کم کردن تدریجی ماده مخدر:
در این روش بیمار معتاد می تواند با یک برنامه ریزی منظم و دقیق و با اراده ای قوی و محکم ، روزانه از ماده مخدری که استفاده می نماید کم کند تا آن را در مدت 2 تا 3 هفته به صفر برساند . در این روش بیمار نیاز دارد که زیر نظر روان پزشک معالج از داروهای تجویز شده استفاده نماید . داروهای تجویز شده اغلب داروهایی است که در رشته روان پزشکی به کار برده می شود و موجب می گردد که علایم وابستگی روانی و جسمی بیمار معتاد به آن میزان کاهش یابد که فرد معتاد احساس نیاز به ماده مخدر نداشته باشد. از خصوصیات این روش این است که فرد می تواند به فعالیت های روزمره خود بپردازد .
2- روش استفاده از داروهای ترک اعتیاد به طور سرپایی :
در این روش فرد معتاد توسط پزشک ، درمان خود را شروع می نماید و داروهایی برای وی تجویز می شود که شامل داروهای اعصاب و داروهایی است که ماده مخدر نیستند ، اما اثراتی شبیه ماده مخدر دارند . در این روش به بیمار توصیه می شود که به هیچ عنوان از ماده مخدر استفاده ننماید . اثرات درمانی داروهای تجویز شده و این که به چه میزان باید تجویز گردد بستگی به نوع ماده مخدر مصرفی و مقدار آن دارد . در این روش اغلب توصیه می گردد که بیمار معتاد به مدت چند روز تا یک هفته در منزل استراحت نموده و بعد به کارهای روزمره خود بپردازد .
3. روش استفاده از داروهای ترک اعتیاد با بستری شدن در بیمارستان :
این روش مانند روش دوم است . با این تفاوت که فرد معتاد در بیمارستان بستری می گردد و کلیه امور درمانی با نظارت پزشک معالج انجام می شود .از امتیازات این روش این است که بیمار معتاد از نزدیک مورد مراقبت های لازم پزشکی و پرستاری قراردارد و چون در بیمارستان بستری است دسترسی او به مواد مخدر بسیار کم و یا غیر ممکن است و اگر گاهی بیمار نیاز به داروهای خاص خوراکی و یا تزریقی داشته باشد ، این داروها به راحتی در بیمارستان به وی داده شده و یا تزریق می گردد و لذا هرگونه علایم ناشی از ترک ، خواه روانی و یا جسمی ، سریع تر درمان می گردد .
4 . روش سم زدایی یا U.R.O.D :
آخرین ، پیشرفته ترین و سریع ترین روش ترک اعتیاد ، در حال حاضر روش سم زدایی یاU.R.O.Dاست . که چند سالی است در کشور ما به کار گرفته شده و می شود . در این روش بسته به نوع ماده مخدر ، طریقه استفاده از آن ، و مدت زمانی که سبب اعتیاد شده است ؛ فرد معتاد بین 4 تا 6 ساعت توسط متخصص بیهوش می شود . در مدت زمان بیهوشی داروهایی به بیمار تزریق می گردد که وی بعد از آن که به هوش می آید بسیاری از علایم جسمی ترک ماده مخدر را ندارد، مگر عوارض معمولی بعد از بیهوشی . همان گونه که بارها اشاره و تأکید گردید ادامه درمان های ضروری به عهده روان پزشک معالج است که با بررسی علایم روانی ، برنامه ریزی درمانی را شروع می نماید . داروهایی که اغلب مورد استفاده قرا رمی گیرند داروهای ضد ماده مخدر و داروهای ضروری برای درمان علایم روانی و برخی علایم جسمی باقی مانده می باشد که ممکن است ضعف ، سستی و ... را در بر داشته باشد . بهتر است که روش سم زدایی در بیمارستان و با نظارت و مراقبت های پزشکی انجام گردد .
گاهی شنیده می شود که با این روش در 24 ساعت ( یک روز ) بیماری اعتیاد درمان می گردد و یا در بعضی از درمانگاه ها و یا مطب های اختصاصی در چند ساعت انجام می شود . این شنیده ها تا حدودی اغراق آمیز به نظر می رسد و خود نوعی تبلیغات تجارتی است .
روش سم زدایی بهتر است در بیمارستان صورت پذیرد و لازم است که بیمار بعد از انجام سم زدایی چند روز در بیمارستان بستری باشد تا توسط پزشک معالج علائم جسمی و روانی او به حالتی اطمینان بخش بهبود یافته و بقیه درمان ها به طور سرپایی ادامه یابد . تشخیص و تصمیم گیری در مورد زمان مرخص شدن بیمار معتاد برعهده پزشک معالج است. مهم ترین نکته درمانی این است که بعد از ترخیص ، بیمار باید از داروهایی که توسط پزشک تجویز می شود حتماً استفاده کرده و به توصیه های او عمل نماید و تا زمانی که لازم باشد به درمان خود ادامه دهد .
روش سم زداییU.R.O.D هیچ گونه خطری در پی نخواهد داشت . معهذا لازم است که بیمار مورد آزمایشات و معاینات لازم پزشکی قرار گیرد . اگر به دلیل یک نوع بیماری ، استفاده از روش سم زدایی غیر ممکن باشد بدون شک از روش های دیگر ترک و درمان اعتیاد می توان بهره گرفت .
بنابر آنچه که گفته شد و چنانچه می خواهید در ترک و درمان اعتیاد خود یا نزدیکان خود موفق باشید ، رعایت موارد زیر ضروری است؛ در غیر این صورت احتمال بازگشت به اعتیاد حتمی است :
1- فرد معتاد از دیدگاه پزشکی خصوصاً روان پزشکی بیمار است .
2- فرد معتاد باید بخواهد و مصمم باشد که از بلای خانمانسوز اعتیاد نجات یابد .
3- ارزیابی های روان پزشکی ، روان شناختی ، شخصیتی ، جسمی و ... قبل از شروع ترک و درمان ضروری است .
4- بیمار و خانواده بیمار بهتر است که در حد امکان نظریات و توصیه های روان پزشک معالج را پذیرفته و به آن عمل نمایند .
5- بهتر است فرد معتاد با همراه مورد اعتماد خانواده و روان پزشک معالج در بیمارستان بستری گردد .
6- در صورتی که پزشک معالج صلاح می داند ، بیمار معتاد در مدت زمان مشخصی ممنوع الملاقات باشد و تمام اطرافیان و نزدیکان باید این نکته را رعایت نمایند.
7- نوع و روش ترک یا سم زدایی با توافق بیمار معتاد یا خانواده او و روان پزشک معالج تعیین و انتخاب شود.
8- مدت زمان بستری توسط پزشک معالج تعیین و مشخص می گردد و بیمار و خانواده او نباید بر خلاف آن عمل نمایند .
9- بعد از انجام ترک اعتیاد بیمار باید حداقل به مدت یک سال تحت نظر روان پزشک به درمان خود ادامه داده و از داروهایی که تجویز می شود استفاده و به توصیه های او عمل نماید .
10 – درمان های غیر دارویی مانند روان درمانی انفرادی ، گروه درمانی ، خانواده درمانی و ... اگر لازم باشد بهتر است انجام شود.
11- شروع به کار ، فراهم نمودن کاری مناسب ، و بازگشت سریع فرد به کار قبلی در درمان بسیار مؤثر است
12- فعالیت های ورزشی روزانه و منظم یکی از ضروریات درمان است.
13- در حال حاضر پیشرفته ترین ، سریعترین و بهترین روش ترک اعتیاد ، روش سم زدایی U.R.O.D می باشد که بهتر است با بستری شدن در بیمارستان صورت پذیرد .
به این امید که شاهد روزی باشیم که اعتیاد به مواد مخدر و یا هرگونه اعتیاد دیگری در کشور عزیزمان ریشه کن گردد
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]