سلام يه دنيا به خاطر فعاليتتون تو اين فضا ممنونم
براي دوستم مشکلي پيش اومده ممنون ميشم راهنمايي بفرمايين
دوستم 3 سال هست که ازدواج کرده ، 500 تا سکه مهرشون بود که همه رو بذل کردند به همسرشون، يه روز خانم رو بردند به محضر بهش گفت سه دانگ خانه به نامت ميزنم مهريه ات رو ببخش ، بعد گفت ميخوام وام بگيرم چون بانک قبول نميکنه به اسم خودشون زدند ، خانواده آقا به رحمت خدا رفتند و همسرشون ارث بهش رسيده خونه و مغازه و غيره و پولدار شده، حالا آقا فکر ميکنه که از دختر خيلي سر هست و فکر ميکنه چون تنهاست و پدر و مادرش فوت شدند خانم ميخواد سرشو کلاه بزاره ،به خانم ميگه از تو بهتر شو پيدا ميکنم و به خانواده دختر گفته به محبت دخترتون شک دارم ، ايشون رو از خونه انداختند بيرون و نه طلاق ميده و نه خبري ازشون هست ، به نظرتون دوستم بايد چيکار کنه ؟
يه سوال ديگه اي که دوستم داره اين هست که : محبت و دوست داشتن را چطور از ذهنم پاک کنم ..