سلام.مدت دوسال هست که ازدواج کردم يه فرزند پسرم هم دارم ولي بااين حال شوهر من هنوز به همسر قبليش فکر ميکنه وهمش منو بااون مقايسه ميکنه بخاطر چشم چراني بيش ازاندازه اون تو خونه ماندن به بيرون رفتن بااون ترجيح ميدم باماندن تو خونه افسردگي شديد گرفتم. زندگي کردن برام پوچ وبي ارزش شده بي توجهي شوهرم وتعريف زيادي از زنان ديگر کفرم درآورده من هيچي براش کم نميذاره از نظر ظاهري هم به خودم تا ميتونم ميرسم. ديگه نميدونم چکار کنم. خسته شدم يه راهي پيش پام بگذاريد ممنون.