• وبلاگ : پايگاه اطلاع رساني مباشر
  • يادداشت : سئوال 2: راهکارهاي درمان زود عصباني شدن
  • نظرات : 26 خصوصي ، 17 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + دينا 
    سلام. خانه دار هستم. متاسفانه شوهرم خيلي زود عصبي ميشود. با کوچکترين حرغي که ميزنم. و خودم خيلي احساساتي و کم طاقت هستم. و اخلاق بدي هم که دارد بيش از اندازه در زمان عصبانيت فحش ميدهد. به نظر شما من چه کنم که ايشان عصباني نشود. و اين مشکل عصبانيت از کوچکي داشته ولي مدوا نشده. لطفا مرا راهنمايي کنيد. چون از اينجور زندگي هيچ لذتي نميبرم

    + مهدي 
    سلام پسري 23 ساله هستم من چند سالي هست كه خيلي زود و خيلي شديد عصباني ميشوم و به براي مسائل كوچك اطرافيام (دوستام-مادر پدرم-همسرم و بقيه....) رو ناراحت ميكنم در صورتي كه بعداز اعصبانيت پشيمان ميشوم ولي بازم اشتباه هم رو قبول ندارم و معمول باعث اين عصبانيتم خودم هستم البته در جريان باشيد كه من پس از تصادفي 3 دفعه بي هوش شدم در ضمن موقعي كه اعصباني ميشم سردرد شديد ميشم و رنگ صورتم قرمز ميشه تو رو خدا راهنمايي كنيد.
    + فرشته 
    سلام خسته نباشيد
    من خانم 25 ساله هستم 4 سال ازدواج کردم يک پسر 9 ماهه دارم از همون عقد شوهرم زود جوش و زود عصبي بود تا همين الان منم کم طاقت و زود رنج هستم سر هر مساله کوچکي کار به دعوا ميکشه من حرف بد ميزنم شوهرم کتک ميزنه اخلاق هامون اصلا با هم جور نيست تو رو خدا کمکم کنيد من بعد زايمان يکم افسرده شدم دارم روز به روز بدتر ميشم به خاطر پسرم الان موندم کمکم کنيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    + ثمين 
    در ضمن بايد بگم اين رفتارهاي مادرش و خواسته هاي نا بجاش تو زندگي خواهر همسرم هم تاثير گذاشته جوري که شوهر خواهرشوهرم ديگه اجازه رفت وآمد به خواهر همسرم نميده به طور مثال من براي احترام اوايل ازدواج يک روز در ميان به مادر شوهرم تلفن ميکردم ولي يک هفته چند روز به طور متوالي نتونستم سر اين مسئله يه دعواي بزرگ به وجود آورد در مورد رفت و آمد هم به همين شکل هست که مشکل خواهر همسرم هم همين بود . حالا همسرم داره رفت و آمد من با مادر شوهرم رو زياد ميکنه حتي بعضي وقت ها بهش ميگه بياد پيش ما بمونه که من ميدونم اين دردسر ساز ميشه چون نه من دوسش دارم نه اون منو هر چي کمتر هموببينيم بهتره ولي من اگه اين حرف و به همسرم بزنم مثل هميشه ميگه تو نميخواي با خانواده من در ارتباط باشي در ضمن همسر من تو دعوا بدترين فحش هارو به مادر من ميگه و حتي به خواهر برادرم در حالي که اونا باهاش رفتار بدي نداشتن فحش هايي که تا به حال به عمرتون نشنيدين و اين باعث شده من از همسرم بدم بياد در ضمن بايد بگم همسرم قبل ازدواج به من گفته بود که خانواده من جورين که تو شايد خوشت نياد و حتي خودش اون زمان زياد باهشون در ارتباط نبود و منزل هم نميرفت 2 سال اول زندگيمون هم رفت و آمدمون در حد همون يک هفته بود و خودشم اينجوري راضي بود ولي الان نميدونم چرا رفته سمت رفتارهاي بد خانوادش
    + مامان مبينا 
    سلام من يه مامان شاغلم(دبير)که همزمان دارم ازشد ميخونم دخترم سه سالش خيلي لجباز اصلا حرف گوش نميده دوست داره هرچي ميخواد سريع بدست بياره به هيچ صراطي مستقيم نيس حتي به بي اعتنايي روزي يکي دوبار از دستش عصبي ميشم و حتي ميزنمش خودشم خيلي گريه ميکنه نه از بابت زدن به خاطر اينکه کاري را که ازش خواستم انجام نده آخرشم سردرد ميگيره خيلي از اين وضع ناراحتم چون هم به من فشار مياد و تا يکي دو روز رو روحيه ام اثر ميذاره هم خودش خيلي اذيت ميشه تمام اين سختگيري هاي من واسه اين که درست تربيت بشه اما نميدونم شايد زياد ازش توقع دارم شايدم اين بچه بدقلقي(البته همه به لجباز بودنش واقفند) خواهش ميکنم کمکم کنيد خيلي کلافه م
    + صابر 
    باسلام‌وتشکر.پسري24ساله هستم که زودعصبي ميشوم وزودازکرده خودپشيمان ميشوم وبه همه شک دارم وبه همه بدبين هستم‌ومجازمجاز‌هستم‌واصلا‌تحمل‌‌حرف زوروبي‌عدالتي‌ندارم‌بي‌صبروحوصله‌هستم‌اماازرفتارهاي‌خودبدجوررنج‌مي‌برم‌‌وشاکي‌شدم.لطفا‌براي‌رضاي‌خداراهنماييم‌کنيدزندگيم‌نابودشده‌وهمه بدشون‌ازم‌مياد.باتشکر.ياعلي
    + نگين 
    سلام من دختري چهارده ساله هستم.من خيلي زودعصباني ميشوم وکنترل اعصابم دست خودم نيست باهرحرف کوچکي ازطرف اطرافيانم زود ازکوره درميروم وفرياد ميزنم خيلي براي ترک عادتم تلاش کردم اما نتيجه نگرفتم ممنون ميشوم که کمکم کنيد.
    + ثريا 

    با سلام

    زني 33 ساله هستم. وقتي گرفتار يک آدم بي منطق و از زير کار در رو ميفتم به شدت عصباني ميشم. ضربان قلبم بالا ميره و دست و پام ميلرزه. وقتي هم کسي توي کاراي خصوصيم دخالت ميکنه يا کسي حرفي رو چند بار تکرار ميکنه اعصابم به هم ميريزه. در زمان بچگي هميشه توي خونه ما دعوا بود. هنوزم وقتي ميرم خونه پدريم، پدر و مادرم جلوي همسرم با هم دعوا ميکنن.خدا رو شکر همسرم مرد به شدت فهميده ايه و من رو هرگز عصباني نميکنه.اما کافيه توي محل کار، مجتمع مسکوني مون ، توي تاکسي و ... يه نفر به قانون احترام نذاره يا زور بگه يا مراعات حال ديگران رو نکنه. اونجاست که کاسه صبرم لبريز ميشه. به شدت براي خودم نگرانم. آدماي اعصاب خورد کن زيادن اما من بلد نيستم آرامش خودمو حفظ کنم. کمکم کنيد

    + اصغر 
    با سلام و احترام عرض خسته نباشي و تبريک به اين اقدام خداپسندانه.من 16 ساله که ازدواج کردم وحاصل زندگي مان دو دختر 17 و 10 ساله مي باشد.من شب اول به اشتباه به خواستگاري همسرم رفتم ولي نتوانستم به کسي بگويم .البته همسرم از نظر اعتقادات و ايمان عالي است.فقط بد اخلاقه .من هم هيچ کوتاهي برايش نکرده ام .اما با گذشت اين مدت هنوز پنج درصد هم دوستش ندارم . و موضوع را حتي به او نگفتم.يعني هيچ عشقي به او ندارم و به خاطر فرزندانم و موقعيت اجتماعي مان زندگي را ادامه مي دهم .آيا کارم خوبه؟ و آيا به نظر شما عشقي حاصل مي شود ؟ آيا ادامه دهم ؟ آيا روش خاصي را بايد به کار گيرم ؟چون خيلي زود درمقابل کارهايش عصباني مي شوم و حس ميکنم من الان مي بايست با فرد ديگري زندگي مي کردم. در کل ازشما خواهش مي کنم کارم را نقد وبررسي فرماييد و راهنمايي هاي لازم را ارائه فرماييد..با احترام فراوان. انديشه هاي سبزتان همواره پر طراوت باد.
    + الميرا 
    سلام 22 سالمه 2 سال و نيم هست که با هم کلاسيم دوستم
    من زود عصبي ميشم نميتونم خودم رو کنترل کنم،ميدونم خيلي دوستم داره اما ميخواد ازم جدا بشه ميگه رابطمون تثبيت نداره و زياد دعوا ميکنيم،انتظار داره من کاملا شبيه مادرش بشم و کاملا تبعيت کنم.
    انتظار داره به هيچ وجه موقع بحث باهاش يکه به دو نکنم و ساکت باشم.
    نميخوام جدا بشم،زندگيم رو بدون اون نميتونم تصور کتم،خواهش ميکنم راهنماييم بکنين ايميل ندارم اگه امکان داره تو صفحه ي خودتون بذارين،خيلي ممنون
    + اکرم 
    سلام
    من خيلي زود اعصباني مي شوم و عکس العمل نشون مي دهم و خيلي حساس به برخورد و حرف هستم و در همان لحظه نمي توانم پاسخ دهم براي همين عصباني مي شوم
    لطفا من را راهنمايي کنيد با تشکر
       1   2      >