سئوال 20
موضوع: عدم مسئولیت پذیری والدین
پدرم من و برادرم را به خدا سپرده وهیچ مسئولیتی را نسبت به ما قبول نمیکند ما هم کار میکنیم هم دانشگاه میریم هیچ وقت از ما سوال نکرده چی کاری میکنید و یا چه درسی میخوانید اصلا با ما کار نداره این باعث شده من به مرگ پدرم راضی باشم ازش متنفرم و همه ی اشناهایمان به من و برادرم حسادت میکنن و پدرم قدر ما را نمیداند وهیچ حمایتی نمیکند وتا الان که 22 سالم شده هیچ محبتی به ما نکرده ازتون کمک میخوام ما چیکار کنیم؟ بنظر من او یک حیوان است .
پاسخ مشاور
«مهم نیست چه کسی مقصر است، مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است و در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفتههای مهرآمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم».
دانشجوی گرامی؛ احساس دختری در سن و سال شما را که قطعاً نیازمند حمایت عاطفی بیشتری از سوی افراد خانواده به ویژه پدر میباشد، کاملاً درک مینماییم؛ زیرا در شرایط عادّی نیز دختران به دلیل عاطفی بودن، نیازمند عواطف بیشتری نسبت به پسران در خانواده هستند، چه رسد به اینکه شرایط خانواده به گونهای باشد که آنها با بیمهری والدین به ویژه پدر نیز مواجه باشند.
به هر حال از این که به پرسمان اعتماد کرده و مسأله موجود در روابط خود و پدر گرامیتان را با ما در میان گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم. امیدواریم خداوند آرامشی را به شما هدیه نماید تا آنچه را که نمیتوانید تغییر دهید، بپذیرید و شهامتی ارزانیتان نماید که آنچه را میتوانید تغییر دهید، تغییر دهید و دانشی که تفاوت آن دو را بدانید.
نکته بسیار مهمّی که شایسته است بدان توجّه داشته باشید آن است که باید قبول نمایید ما انسانها در زندگی خود همواره با افرادی نظیر پدر گرامیتان مواجه میباشیم کـه درک کردن و مصاحبت با آنها تا حدودی دشوار است. گرچه ممکن است ایـنگـونـه افراد از دید ما غیر عادی بـه نظر آیـنـد، ولی در همه جا وجود دارند و ما مجبوریم از طریقی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد به نوعی با آنها کنار بیاییم.
در این میان واقعیّت آن است که چون رفتار و روحیّه پدرتان با گذر عمر به صورت یک صفت ثابت شخصیتی در آمده است، سخت تغییر میپذیرد و متحوّل ساختن چنین فردی آن هم زمانی که خودش مخاطب مستقیم ما نیست و چه بسا به اشتباه بودن رفتارهای خود اعتقادی ندارند، دشوار مینماید؛ اما امری شدنی است، بنابراین نیازمند صبر، حوصله و همین طور تدبیر، هوشیاری و ظرافتهای رفتاری خاصی از طرف شما، مادر گرامیتان و سایر اعضای خانواده است؛ بنابراین:
1- به نظر میرسد مهمترین ویژگی پدرتان این است که به اندازه کافی نسبت به امورات زن، فرزند و خانواده حس مسئولیّتپذیری ندارد.
همانطور که از واژه مسئولیّتپذیری برمیآید یعنی آنکه اگر کسی وظیفه و یا نقشی را در زندگی خانوادگی و یا اجتماعی خود برگزید همه تلاش خود را در راه انجام موفّق آن بذل نموده و در برابر کم و کیف انجام آن پاسخگو باشد، در حالیکه متأسّفانه پدرتان حتّی با وجود داشتن فرزندانی موفّق که در جمع فامیل زبانزد هستند نسبت به وضعیّت اقتصادی و مالی آنها در زمینه تحصیل و ... غیرمسئولانه برخورد مینماید.
شاید هیچ چیز به این اندازه کمکتان نکند که بهتر است ابتدا واقعیّات زندگی خانوادگی و پدرتان را به عنوان یک خانواده دارای بدسرپرست( بدون احساس مسئولیّت) بپذیرید تا بتوانید متناسب با آن به دنبال راه حل باشید؛ زیرا در این میان نوع و میزان درک شما جهت یاریرسانی به وی با هدف بهبود شرایط بسیار کارساز است.
2- به هر حال اگر بخواهید برچسب« مسئولیّتپذیری» به پدرتان بخورد، ضروری است که وی ویژگیهای زیر را حائز گردد:
1. با حقوق، مسئولیتها و وظایف خود در زندگی آشنا شود.
2. به حقوق دیگران از جمله اعضای خانواده نظیر زن و فرزند احترام بگذارد.
3. منظم بوده و سعی نماید کارها و ظایفی را که بر عهده میگیرد به موقع انجام دهد.
4. برنامهریزی کوتاه مدّت و بلند مدّت در مورد امورات مربوط به خود و زن و فرزند داشته باشد.
5. از میزان پیشرفت کارهای خود و انجام صحیح امور ارزیابی واقعبینانه داشته باشد.
6. انعطافپذیر باشد.
7. با اطرافیان خود در خانواده و اجتماع سازگار باشد.
8. از رشد فکری خوبی برخوردار باشد.
9. همه مراقبتها را در این نکته مصروف سازد که اشتباهی در انجام مسئولیّت خود نداشته باشد، اگر هم اشتباهی رخ داد از زیر بار پذیرش آن شانه خالی نکند، بلکه با تمام توان در اصلاح آن بکوشد.
در سایه اعتقاد شما و پدرتان برای زمینهسازی و کمک به احراز چنین شرایطی است که شایسته است شما و اطرافیانتان کاری نمایید که وی برای نجات روابط خود با فرزندان و ... از این وضعیّت کاری انجام دهد.
3- با توجّه به اینکه افرادی نظیر پدرتان تحمل قبول مسئولیت را ندارند و از زیر بار مسائل شانه خالی میکنند جا دارد اعتماد بنفس خود را در مقابل وی از دست نداده و مراقب سلامت روانی خود، مادر و سایر اعضای خانواده باشید.
4- تناسب تکلیف با توان وی و عمل به تکالیف از جمله نکات مهم در جهت افزایش مسئولیت در پدرتان است؛ زیرا این موضوع از بروز احساس شکست(احساسی که منجر به تسلیم شدن و سلب مسئولیت فرد میشود) در او جلوگیری میکند؛ بنابراین متناسب با توان وی از او انتظار داشته باشید و بسیار مراقب باشید که خواسته و یا ناخواسته متأثّر از حس کمالگرایی ایام نوجوانی و جوانی از جانب شما توقعاتی به وی منتقل نگردد که نتواند از عهده انجام آن برآید؛ زیرا وی را نسبت به امورات خانواده و فرزند دلسردتر مینماید.
5- قرار گرفتن در دایره «آرزوها»، به بیاعتنایی نسبت به پذیرش مسئولیت و سلب اختیار و در نتیجه، «شکست» میانجامد؛ شکستی که احساس بیارزشی را در پی دارد؛ بنابراین از هر طریقی پدرتان را به عمل وادارید؛ زیرا در حوزه عمل قرار گرفتن موجب افزایش حس مسئولیت شده، یک احساس ارزشمند را در دل وی پدید خواهد آورد؛ لذاست عملاً شرایط را به گونهای مهیّا سازید که مثلاً برای تأمین بخشی از هزینه تحصیلتان پیشقدم گردد.
6- از روش مواجهه با نتایج اعمال و تکیه بر قضاوت وی نسبت به عملکرد خود بهره گیرید و خود و یا افرادی از فامیل و آشنایان که احتمال تأثیرگذاری وی بر پدرتان محتمل است در فضایی مناسب واقعیّتهای زندگی پدرتان را از جنبههای مختلف اقتصادی و ... به او بنمایانید تا وی دریابد که به عنوان مثال عدم اهتمام وی به تدمین هزینه تحصیل فرزندانش چقدر جلوی ترقّی فرزندان و خانوادهاش را در زندگی گرفته!.
*در مورد نوع روابط عاطفی خود و پدرتان و آرزوی شما جهت جلب مهربانی وی که متأسّفانه متأثّر از نوع برخوردهای پدرتان با عبارات تند و ناشایستی عنوان گردیده، نیز گفتنی است که به یاد داشته باشید قاعده کلّی در روابط خانوادگی آن است که اینگونه روابط دو طرفه است و هیچکدام از طرفین نمیتوانند مدّعی گردند که در تخریب جریان رابطه، تنها دیگری مقصّر است.
دانشجوی گرامی؛ خوب بیندیشید که آیا امکان دارد نوع رفتارتان با پدرتان به گونهای باشد که زمینه ارتباط ناسالم را بین شما و او فراهم سازد؟! زیرا به عنوان مثال ممکن است خدای ناکرده در مقابل وی بهگونهای برخورد کرده باشید که این زمینه را فراهم میسازد که وی خود را مستحق بداند به شیوهای که اشاره نمودید با شما رفتار نماید و یا از لحاظ عاطفی از شما کناره بگیرد.
خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتارى که انجام مىدهند مورد سؤال قرار مىدهد و پدرتان نیز باید پاسخگوى اعمال و رفتار خود در قبال شما باشد؛ بنابراین توجّه داشته باشید که این موضوع به هیچ عنوان از وظیفه دختر متدیّنی همچون شما نسبت به وی نمیکاهد.
در حقیقت شما وظیفه دارید در همه حال به وی احترام بگذارید، حتى اگر به شما بىاحترامى کند.
آیا احساس نمیکنید که رفتار وی تا حدّ زیادی میتواند متأثّر از نوع برخورد شما باشد؟!
اشتباه برداشت نکنید ما درصدد متهم کردن شما نیستیم و نمیخواهیم مسئولیّت نوع عملکرد پدرتان را متوجّه شما نماییم، بلکه میخواهیم با تشریح وضعیّت موجود پرده از سرّی برداریم که شما را قادر خواهد ساخت از آن طریق رفتار وی را به شکل صحیح و در جهت مطلوب مدیریّت نمایید.
در حقیقت در پی آن هستیم که بگوییم گرچه ممکن است در بدو امر تغییر رفتار وی نسبت به شما دشوار به نظر آید؛ ولی آیا این را قبول دارید که برای تغییر خود چنین محدودیّتی ندارید.
از سوی دیگر درصد قابل توجّهی از نوع عملکرد دیگران در قبال ما متأثّر از شیوه برخورد ماست؛ لذا راهکار ما این است که با پدرتان به گونهای رفتار نمایید که دوست دارید وی با شما رفتار کند. مطمئن باشید این سرمایهگذاری به زودی نتیجه خواهد داد.
در حقیقت میخواهیم پیشنهاد دهیم که اولین گام را خودتان در برقراری روابط دوستانه و مهرآمیز با پدرتان بردارید. هیچ وقت برقرار کردن ارتباط خواه بین زن و شوهر باشد یا بین والدین و فرزندان کار سادهای نبوده است؛ بنابراین از این مسأله فرار نکنید و با آن رو در رو شوید، به گونهای که اگر میخواهید ارتباط اثربخشی داشته باشید، بایسته است:
1. مایل باشید ارتباط بهتری با وی برقرار کنید؛ البتّه نباید انتظار داشته باشید که این امر یکدفعه رخ دهد؛ بلکه این امر به صورت تدریجی اتفاق میافتد؛ بنابراین از هرگونه کمصبری اجتناب نمایید.
2. معتقد باشید که میتوانید ارتباط خود با پدرتان را بهبود بخشید؛ لذا هر روز به خود تلقین کنید که میتوانید و به دنبال جستجوی راههایی باشید که با پدرتان سر گفتگو را باز کنید، مهم نیست چه میگویید، بلکه حتّی از کارهای روزانه خود با یکدیگر بگویید و در مورد علاقهمندیهای پدرتان پرسش نمایید.
3. جهت کمتر شدن مشکلات در خانواده تا جایی که میتوانید کاری کنید که از ایجاد بحران در روابط با پدرتان از سوی خود و خانوادهتان جلوگیری نمایید؛ امّا اگر چنانچه بحران به پا شد، سعی کنید یا سکوت کنید یا از جمله «شاید حق با تو باشد» در برابر وی استفاده کنید.
4. او را با دیگران مقایسه ننموده و سرزنشش نکنید؛ زیرا طعنه زدن، تمسخر کردن، زخم زبان، توهین، تحقیر و... فقط شرایط را بدتر میکند.
5. خواهشمندیم در کنار همه ناملایماتی که از سوی پدرتان بر شما و خانواده تحمیل میشود، سعی کنید بیش از پیش به خوبیهای پدرتان اندیشیده و سعی کنید خوبیهای وی را نیز ببینید تا روابط بهتری با وی برقرار سازید. از زوایهای دیگر به ماجرا نگریسته و مهارت خود را برای کشف خوبیهای پدرتان به عنوان تسهیلگر روابط مؤثّر با وی ناکافی بدانید؛ زیرا قطعاً وی خوبیهایی نیز دارد که نخواسته و یا نتوانستهاید ذهن خود را بر آن متمرکز سازید؛ در حالیکه پیش شرط برقراری روابط خوب با دیگران آن است که از ابتدا از این طریق احساسی خوش در خود نسبت به آنها ایجاد نمایید.
6. بیش از پیش کارها و اخلاق شایسته پدرتان را در حضور وی برجسته سازید تا انگیزه تکرار آنها در وی افزایش یابد. به عنوان مثال اگر تنها و تنها یک بار معجزهای رخ داد و پدرتان رفتاری محبّتآمیز با شما داشت به این دلیل که احساس خوشی در شما به وجود آورده در حد مبالغهآمیزی از وی تشکّر نمایید و به وی بگویید که از داشتن چنین پدری به خود میبالید.
7. در حق وی دعا نموده، از خداوند بخواهید که به او کمک کند تا موجبات اصلاح رفتارش فراهم گردد.
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]