سئوال 25
موضوع : رابطه نامناسب با مادرشوهر وخواهر شوهر
سلام خسته نباشید ببخشید وقتتان را میگیرم من 11سال است که با همسرم زندگی می کنم و 2 تا بچه دارم خیلی به همسرم علاقه دارم همینطور زندگی و بچه هامو دوست دارم من واقعا به کمک شما نیاز دارم لطفا راهنماییم کنید در زندگیم مشکلاتی هست که دیگر نمی توانم تحمل کنم مادر شوهر و خواهر شوهری دارم که زندگی گرم و صمیمی منو به جهنم تبدیل می کنند اونا با حرفهای کنایه و زخم زبون منو دیونه می کنند وقتی میشینم با شوهرم در مورد اونها حرف بزنم باهاش درددل کنم تا ارام بشم اولین حرفی که میگه ،حرف نزن دروغ نگو همه اش تقصیر خودت تو مریضی اون حرفها را از خودت میگی با این حرفهای اون من دیگه به زندگی ناامید میشم چکار باید بکنم زندگیم نپاشه من اگه با خانواده همسرم هم قطع رابطه بکنم اون تو خونه در هر کاری با من لجبازی میکنه من چه راهی برم که اون هم راضی باشه شما هر سوالی هم دارید من جواب میدم خواهش میکنم راهنماییم کنید بی نهایت ممنون امید به خدا
پاسخ مشاور
امام على(علیه السلام) مىفرماید:« ضرب اللسان اشد من ضرب السنان؛ زخم زبان از زخم نیزه بدتر است».
مطمئناً ایـن کـه مادر شوهر و یا خواهر شوهرتان با نیش زبان شما را برنجانند، هنر نیست؛ زیرا اینگونه کارها عقوبتش در همین دنیا دامن آدمى را مـىگـیـرد و کسى بر آنها مسلط میشود که همین بلا را بر سرشان در خواهد آورد؛ زیرا دنیا دار مکافات است و نباید از مکافات عمل غافل شد.
در ادامه مطالبی بیان خواهد شد که شاید احساس کنید در بیان راهکارها اندکی نوک پیکان را در این ماجرا به سمت شما نشانه رفتهایم، لطفاً از ما نرنجید؛ زیرا 1. عقیده بر این است که وقتی رابطه¬ای آسیب می¬بیند، گرچه ممکن است افرادی مثل شما «آدم بدِ داستان نباشند» اما انتظار میرود که با احساس مسئولیّت بیشتری با ماجرا برخورد کرده و فرد مقابل را بیشتر درک نمایید؛ زیرا این شما بودید که با احساس مسئولیّت اقدام به مشاوره نمودهاید. 2. بهتر است به دنبال ایجاد تغییر در خود باشید تا تأثیرات دلخواه را بر همسر، خواهر شوهر و یا مادرشوهرتان داشته باشید؛ زیرا آنطور که از ماجرا برمیآید شما کنترلی بر آنها ندارید؛ بنابراین موفقیت زمانی است که به این واقعیت برسید که با ایجاد کمترین تغییر در خود میتوانید تأثیر بزرگ و تغییرات مثبتی لااقل در همسرتان به وجود آورید.
در این زمینه گفتنی است هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند زندگی مشترکتان را نجات دهد، مگر آنکه شما خود چنین چیزی را از صمیم قلب بخواهید و در همان راستا عمل نمایید؛ زیرا نمیتوان بد عمل نمود و انتظار نتیجهای خوب داشت.
در حقیقت میتوان گفت « نجات زندگی» به عنوان هدف شماست، حال جا دارد به گونهای تفکّر و عمل ننمایید که شما را به جای نزدیک شدن به هدف، فرسنگها از آن دور نماید. به عنوان مثال جا دارد در همین ابتدای کار درخواست نماییم فراموش نکنید مادر هر کسی «منحصربه فردترین» افراد زندگیاش است؛ زیرا هیچکس نمیتواند بیشتر از یک مادر داشته باشد؛ لذاست که افرادی نظیر شوهرتان متأسّفانه حتّی تحمّل شنیدن برخی واقعیّتها را در مورد مادرشان ندارند و حتّی ممکن است بیعلاقگی شما نسبت به مادر خود را به صورت غیرمستقیم به بیعلاقگی شما نسبت به خود تفسیر نمایند.
یادتان باشد برای احساس رضایت از زندگی احتیاج به تغییر واقعیّتها در مورد شوهرتان و یا مادرش نیست، بلکه باید انتظار و نگرش خود را متناسب با واقعیّتهای زندگی و چنین افرادی تنظیم نمایید.
توضیح اینکه اگر شوهرتان آدم خوبی است و از آنهایی نیست که کارش با شما به طلاق و جدایی بکشد و از افرادی نیست که نبایستی از اوّل با وی ازدواج میکردید، جا دارد انتظارات خود را با واقعیّتهای خود و خانوادهاش متناسب سازید؛ زیرا خالی از لطف نیست که به خاطر داشته باشید که زندگی مثل فیلم سینمایی نیست که در آن، افراد به همه خواستههایشان برسند و همسر ایدهآل و کاملاً مطابق میل خود را پیدا کنند.
هر انسان، خانواده و فامیلی مجموعهای از نقاط ضعف و قوت است و زندگی هر انسان نیز آمیختهای از شادیها و رنجها، شکستها، پیروزیها، غمها و ناکامیهاست؛ بنابراین ارزش و قیمت زندگی و همسر خود را بدانید و اجازه ندهید هر چیزی بتواند زندگی شما و شوهرتان را متشنج و بحرانی کند.
*امّا آنچه که مربوط به نحوه برخورد شما به عنوان یک فردی مذهبی است. در چنین مواقعی:
1- وسط قرار دادن شوهر در مسائل شما و خانوادهاش از سوءاخلاق به حساب میآید؛ بنابراین اگر با وابستگان شوهرتان مشکلی دارید منطقی آن است که این مشکل را بین خودتان حل کنید و با خودشان در میان بگذارید.
2- بیان شکایتآمیز از رفتار و گفتار خانواده همسر و درخواست مقابله با آنها( گرچه شما به چنین نکتهای اشاره ننمودید و گفتید که فقط جهت در دل با شوهرتان مطرح نمودهاید؛ ولی مهم آن است که دریابید شوهرتان از نحوه بیان و ... شما چه چیزی برداشت نموده است) توسّط شوهر فقط رنج و ناراحتی همسرتان را تشدید خواهد نمود و در طول زمان باعث عمیق شدن اختلافها بین شما و او میشود.
3- به جاى توجه به نیمه خالى لیوان به نیمه پر آن توجه کنید. انسان چیزهایی را مییابد که به دنبال دیدن و شنیدن آنها باشد؛ بنابراین شایسته آن است که به دنبال جستجو و شکار موارد خوب در زندگی با خانواده همسرتان بوده و با تشویق آنها به خاطر آن موارد انگیزه انجام کارهای مثبت را در آنها نسبت به خود افزایش دهید؛ زیرا همین نکته کوچک یکی از بزرگترین راهکارهای افزایش رفتار مطلوب در فرد مقابل است که کاربرد زیادی در جلسات مشاوره و درمان دارد. اگر به درستی بنگرید درخواهید یافت که موارد بسیاری از نمونههای توجّه خانواده همسرتان به شما در روابطتان وجود دارد.
4- از خود انتظار معجزه نداشته باشید که بتوانید افرادی نظیر مادر شوهرتان را قانع کنید رفتار خود را اصلاح نمایند؛ زیرا این افراد به ویژه در سنین بالا خیلی قابل تغییر نیستند؛ بنابراین پس از اینکه احساس خود را نسبت به رفتارشان با آنها در میان گذاشتید و مطمئن شدید که رفتارشان از روی غفلت و ... انجام نگرفته با تحمّل چنین رفتاری بدون هیچ دلخوری به امید کسب ثواب صبر نمایید و مطمئن باشید که آنها باید در مورد تبعات رفتار خود پاسخگو باشند.
5- از رفتار اینگونه از افراد عبرت گرفته و سعی نمایید در ارتباط با دیگران به چنین آسیبی دچار نگردید.
6- اجازه ندهید زندگی در جمع خانوادهای که به برخی از ویژگیهای آن اشاره داشتید شما را از عمل نمودن بر اساس تربیت شایسته خانوادگیتان جدا سازد.
7- اگر ما توقّع خود را از دیگران پایین آوریم و این را بپذیریم که هر انسانی دارای میزانی از درک و شعور است، نمیتوانیم از هر کسی انتظار رفتارهای درست و حساب شده داشته باشیم، بدینگونه خودمان راحتتر و آرامتر زندگی خواهیم کرد و از اطرافیان هم احساس گله و نارضایتی نخواهیم داشت.
8- سعی کنید با افرادی نظیر عروسان دیگر همین خانواده و یا دیگران که شرایط شما را داشته و یا دارند ارتباط برقرار نموده و از تجربیّات آنان برای سازگاری با چنین شرایطی بهرهمند گردید.
9- به یاد داشته باشید برندهها کاری را انجام میدهند که بازندهها دلشان نمیخواهد. با توجّه به این اصل در کارهای خود با خواهر شوهر و یا مادر شوهرتان حتّی اگر به پیشنهادشان عمل نمی¬کنید از روی سیاست هم که شده مشورت کنید؛ زیرا مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آنها و آتشی است بر طوفان لجاجتشان با شما.
10- اگر آنها تصمیم گرفتهاند که مثلاً شما را در جلوی جمع خراب کنند، بسیار ساده است که شما آنها را ضایع کنید، به این طریق که اگر بد شما را گفتند، شما خونسرد باشید و حتی اگر لایق آن نیستند با لبخند به سویشان رفته و آنها را بوسیده و در آغوش گیرید. برایشان از این قضیّه داستانسرایی کنید که شما خواهر/ مادر بهترین همسر دنیایید، کسی که من به او افتخار میکنم و ... .
11- سعی کنید با کمی لبخند و طنز کنایهها را با شوخی رد کنید؛ زیرا عصبانیت اوضاع را بدتر میکند. لبخند زدن در جواب کنایههایی که میشنوید باعث میشود کنایهها کمتر گردد. دیری نمی¬پاید که اطرافیان شما آنها را سرزنش خواهند نمود و فشار جمع باعث می¬گردد که دیگر به خود اجازه ندهند شخصیّت شما را نادیده انگارند و با زخم زبان باعث رنجش خاطر شما گردند.
12- بسیار مهم است که حتّی در جمع فامیل خود و در کنار همسر خود نیز از آنها چیزی به بدی نگویید و به آنها بدی نکنید. میدانم که خیلی سخت است؛ ولی ارزشش را دارد.
بحار، ج 71، ص 286.
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]