افسردگی و راههای مقابله با آن
مقدمه
غم نوعی احساس طبیعی است که در واکنش به شرایط ناخوشایند و ناملایمات ، مثل وقایع ناراحت کننده و از دست دادن عزیزان پدید میآیِد. این حالت معمولا با اضطراب ، کاهش انرژی ، کسالت عمومی و خواب کم ، همراه است. تقریباً همه افراد ، تغییرات در خلق و خو و روحیه خود را به نوعی تجربه کردهاند. گاهی اوقات ، احساس نگرانی ، سردرگمی یا افسردگی ، واکنشهای طبیعی در برابر برخی رویدادها است. معمولاً حوادث و رویدادها تغییر میکنند، مشکلات حل میشوند و این تغییرات خلق و خویی برطرف میشود. تداوم احساس غمو یاس به افسردگی و ناامیدی میانجامد که از آن گریزی نیست.
علایم
· خلق افسرده مانند احساس غمگینی ، درماندگی و احساس پوچی و همچنین گریه کردنبیمورد
· کاهش قابل ملاحظه علاقه نسبت به تمام فعالیتها یا فقدان احساس لذت
· کاهش یا افزایش اشتها
· بیخوابییا پرخوابی که نوع بیخوابی شایعتر است.
· کندی روانی - حرکتی
· کاهش یا افزایش میل جنسی که کاهش آن شایعتر است.
· خستگی یا فقدان انرژی
· احساس بیارزشی یا گناه بیجا
· کاهش تمرکز و بدنبال آن کاهش قدرت تفکر و تصمیم گیری
· افکار خودکشی تکرار شونده
اگر فردی 5 یا بیشتر علایم ذکر شده را به مدت 2 هفته مداوم داشته باشد بیمار افسرده است و باید به روانپزشک مراجعه کند. البتهباید حداقل یکی از 2 معیار خلق افسرده و از دست دادن لذت را داشته باشد و علایمناشی از تاثیر مستقیم یک ماده (داروی تجویزی یا مورد سو مصرف) و یا نوعی بیماریجسمی مثلکمکاری تیروئیدنباشد.
· بعضی مواقع و بخصوص در فرهنگ ما ، افسردگی با تابلوی فیزیکی بصورت علایمسوماتیک (شکایتهای جسمانی و دردهای متحرک) مراجعه میکنند. علایم سوماتیکشامل مشکلات شکمی ،سوء هاضمه، نفخ ، کاهش اشتها ،تپش قلب،احساس ناراحتی در قفسه سینه ،سردرد، درد گردن، درد پشت و شانهها میباشد.
عللافسردگی
افسردگی حاصل واکنش بین وقایع پراسترس زندگی و عوامل ژنتیکیو تجربیات دوران کودکی میباشد. خطر ابتلا به افسردگی در بستگان درجه اول بیمارمبتلا به افسردگی شدید نسبت به بقیه افراد بیشتر میباشد.
عوامل مساعدکننده افسردگی عوامل ژنتیکی ، نوع شخصیت فرد ، عوامل محیطی و بیماریهای جسمانی ومعلولیت جسمانی میباشد و عوامل تسریع کننده آن غالبا وقایع پراسترس زندگی میباشد.
فرآیندهای بیوشیمیایی واسط
شواهد روز افزونی از اختلالات بیوشیمیایی درمیان بیماران افسرده وجود دارد که ماهیت دقیق آنها هنوز مشخص نیست، قویترین یافتهبه نفع وجود نوعی اختلال در عملکرد سروتونین مغز میباشد و بررسیها نشان داده کهدر مایع مغزی- نخاعی بیماران افسرده غلظت متابولیت اصلی سروتونین پایینمیباشد. بر همین اساس بیشترداروهای ضد افسردگیبا اثر بر این روند ،تاثیر میکنند. همچنین سطح کورتیزول خون در نیمی از بیماران افسرده بالا میباشد.
درمان
روان درمانی
افسردگی اگر خفیف باشد و به ویژه واکنشی نسبت به وقایعپراسترس زندگی باشد ممکن است نیاز به درمان با داروهای ضد افسردگی نداشته باشد وموارد خفیف را میتوان با استفاده از روشهای روان درمانی ، حمایتهای اجتماعی و حلمسئله درمان کرد. برای درمان روان شناختی نباید با گذشته بیمار مبارزه کرد و یا بیشاز حد به گذشته پرداخت، زیرا خلق او را بیشتر سرکوب میکند.
در موردداغدیدگی و از این قبیل مسائل ، بیمار را باید تشویق کرد که در مورد احساسات خودبا دیگران صحبت کند و مشکلات خود را با دیگران در میان بگذارد. و عوامل آزار دهندهاطراف خود را تغییر دهد. بیمار افسرده را باید تشویق کرد که از گوشه گیری پرهیزکرده و فعالیتهای اجتماعی مناسبی داشته باشد ولی نباید او را به فعالیتهای وادارکرد که به علت تمرکز ضعیف یا کندی ، احتمال شکست خوردگی در آنها وجود دارد.
یکی از راههای روان درمانی دیگر تشویق کردن بیمار برای انجام کارهای فیزیکیاز جمله ورزش و استحمام روزانه و مرتب کردن ظاهر و پوشیدن لباسهای مرتب و ... است.
و یک نکته هم اینکه نقش عامل مذهب در پیشگیری و درماناختلالاتروانیبسیار مهم است ودین درمانی Religious therapy یکی ازراههای درمان افسردگی است و بررسیها نشان داده که بیمارانی که اعتقاد به مذهب و دیندارند و مذهبی هستند کمتر به افسردگی مبتلا میشوند و در صورت ابتلا پاسخ خوبی بهدرمان دارند.
درمان دارویی
داروهای ضد افسردگی شامل 3 حلقهایها ، مهار کنندههایاختصاصی باز جذب سروتونین SSRI ، مهار کنندههای مونوآمین اکسیداز MAOI میباشند کهپر مصرفترین آنها گروه داروهاینورتریپتیلینو آمیتریپتیلین و ... وهمچنینفلوکستینمیباشند. اثر درمانی داروهای ضدافسردگی پس از حداقل 2 هفته شروع میشود.
درمان با الکتروشوک ECT
اثر درمانی این روش نسبت به درمان دارویی سریعترآغاز شده و بیشتر در افسردگیهای شدید موثر است و در بیمارانی کهکاهش وزن شدید، بیدار شدن در صبح زود ،کندی حرکتی و هذیان وجود داشته باشد، اثر ECT بهتر خواهد بود. در این روش بعد ازبیهوش کردن بیمار به وی شوک الکتریکی داد میشود.
روند بیماری افسردگی
افسردگی ممکن است در هر سنی شروع شود، ولی میانگین سنشروع 30-25 سالگی است. در اکثر بیماران با اینکه عود شایع است، ولی بیمار در نهایتبهبود مییابد. برخی روانشناسان درمان افسردگی را به معنای تولدی دوباره میشناسندو معتقدند فردی که یک فاز افسردگی را پشت سر گذاشته و درمان شده توان مقابله بامشکلات در این فرد بالا رفته و نگرش او به زندگی واقع بینانهتر میشود.
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]