سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، برترین شرف است . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----772639---
بازدید امروز: ----19-----
بازدید دیروز: ----7-----
پایگاه اطلاع رسانی مباشر

 

نویسنده: موسی مباشری
شنبه 91/12/19 ساعت 10:29 عصر

سئوال 58

موضوع: درگیری واختلاف یک زوج جوان

تحصیلات : فوق دیپلم سن : 27 با سلام

من 2 سال است که ازدواج کردم مادر شوهرم در زندگیم بسیار زیاد دخالت میکند.همسرم کمی دهن بین است.به من میگوید تو نه فکر کن نه حرف بزن. عروسه 2ماهه بودم همسرم به خاطر تاثیرات حرفای مادرش، در خانه مادر شوهرم مرا کتک زد و بعد به مادرش گفت این عروسی که تو میخاستی تحویل بگیر.من یک جاری دارم که تا به حال ندیدمش ورفت و آمدش را کامل با خانواده شوهرم قطع کرده و خانواده شوهرم میخواهند من مثل او نشوم برای همین هر کاری میکنند.در این اواخر بر سر مساله ی بسیار کوچکی همسرم طوری مرا کتک زد که بینی ام شکست وخیلی زجر کشیدم.خودش هم کلی گریه وزاری کرد و اظهار پشیمانی،من هم وقتی پشیمانی اش را دیدم به خانواده ام هیچی نگفتم.و او قول داد مرد ایده آل زندگی شود و دیگه هرگز مرا اذیت نکند عصبی نشود و...
ولی فقط 1ماه توانست به حرفش عمل کند در نهایت 1ماه پیش بر سر دخالتهای مادر شوهرم با همسرم بحثم شد و او به من گفت تو همسر ایده آل من نیستی و من هرگز از تو بچه دار نمیشوم.من هم گفتم پس برای چی باید در این خانه بمانم؟مرا به خانه ی پدرم ببر.او مرا به خانه ی پدرم آورد و کلید های خانه را هم ازم گرفت.
الان یک ماه و نیم است که خانه ی پدرم هستم نه شوهرم ونه مادر شوهرم هیچ سراغی از من نگرفتند.
مادرم دو بار به شوهرم زنگ زد قرار شد شوهرم باهاش تماس بگیره که تماس نگرفت.بعد هم دیگر تلفن مادرم را جواب نداد. آیا ادامه این زندگی فایده دارد؟الان من باید چیکار کنم؟لطفا راهنمائیم کنید

پاسخ مشاور

سلام به خاطر داشته باشید که داشتن اختلاف با همسر و یا خانواده وی آن­هم در چند سال اوّل زندگی که اختلاف سلیقه­ها و ... بیش از هر زمانی نقش خود را در زندگی طرفین نشان می­دهد، امری کاملاً طبیعی است و یک مشکل لاینحل محسوب نمی‌شود، بلکه شیوه حل اختلاف است که همواره می‌تواند مشکل‌ساز باشد؛ لذاست که اگر اندکی به ماجرای بین خود و همسرتان بیندیشید، درخواهید یافت که متأسّفانه این خود شما بودید که پیشنهاد دادید او شما را به خانه پدری­تان ببرد، در حالی­که اگر امروز و الآن و به دور از احساسات حوادث آن روز به تفکّر بنشینید، مطمئناً درخواهید یافت که راه حل­های مؤثّری به ذهنتان راه خواهد یافت.

گرچه در متن ارسالی خود از رفتار ناشایست شوهرتان نظیر کتک­کاری وی صحبت به میان آورده­اید؛ امّا اگر دقّت نمایید وی ابتدائاً و بدون هیچ عامل تحریکی دست به چنین عملی نزده، بلکه همانطور که احتمال دارد تحریک وی از سوی مادرش او را به چنین عملی در قبال شما وادار نموده باشد به همان میزان نیز احتمال می­دهیم مشکلات ارتباطی او با شما نظیر به کار بردن جملات و لغات حساسیّت برانگیز در قبال وی و یا خانواده­اش و بسیاری مسائل ریز و درشت دیگر باعث شده باشد که وی نتواند بر اعصابش کنترل داشته باشد و متأسّفانه به روی شما دست بلند نماید.

ای کاش در مورد مسأله­ای که با عنوان« دخالت مادر شوهر» در متن ارسالی خود بدان اشاره نمودید، بیشتر برایمان توضیح می­دادید تا با درک بیشتری از ماجرا در خدمت شما می­بودیم؛ زیرا در بسیاری از مواقع این حساسیّت و کم­تجربگی خود نوعروسان است که هر ابراز نظر و خیرخواهی والدین شوهر را به پای دخالت در زندگی مستقل خود گذاشته و با عکس­العملی ناپخته باعث به وجود آمدن مشکلاتی می­گردند.

 از سوی دیگر چه بسا حقّ با عروس خانواده باشد و خانواده شوهر از جمله مادر شوهر اهل دخالت باشند که باید دید این دخالت­ها به چه شکلی و در چه زمینه­ای است تا به تناسب، داروی هر دردی تجویز گردد.

موضوعات مختلفی نظیر این­که آیا عروس خانواده با خانواده شوهر و در یک مکان و یا نزدیکی یکدیگر زندگی می­کنند، خواسته­ها و توقعات خانواده شوهر بر خلاف توافقات اولیه دو خانواده با یکدیگر است یا خیر و بسیاری مسائل ریز و درشت دیگر در این­گونه ماجراها وجود دارند که ما را در شناسایی مسائل موجود در روابط زوجین، رابطه هر یک از طرفین با خانواده و فامیل یکدیگر و ... یاری خواهد رساند.

بدون شک قصد تبرئه کردن شوهر شما را نداریم؛ امّا نقش زن خانواده در کنار آمدن با همسر و خانواده وی را بسیار تأثیرگذار و تعیین کننده می­دانیم تا جایی که انتظار داریم بر اساس راهکارهایی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد، شاهد عکس­العملی متفاوت­تر از قبل از شما باشیم.

توضیح این­که بسیاری از ما برایمان مشکل است که نقش خودمان در بروز یک رویداد تنیدگی­زا را در زندگی خود بپذیریم. در واقع اغلب افراد سعی می­کنند دست آویزی یافته و تمام تقصیرها را بر گردن این و آن  بیندازند و به اصطلاح فرافکنی کنند؛ امّا خواهشمندیم شما زیرک باشید و لطفاً نقش خویش را نیز به عنوان بخشی از ماجرا در بروز مشکلاتی که در زندگی­تان به وجود آمده، بپذیرید و برخوردی مسئولانه و همراه با مسئولیت­پذیری در برابر آن داشته باشید.

به عنوان مثال خواهشمندیم در مورد درگیری خود و همسرتان خوب فکر کنید که:

1.         آیا به نظر شما شوهرتان کلاً فردی عصبانی و پرخاشگر است؟

2.         آیا گمان نمی­کنید رفتار و یا صحبت شما در عصبانی شدن شوهرتان نیز نقش دارد؟

3.         آیا امکان ندارد کلمات و جملاتی که در گفتگو با وی به کار می­گیرید باعث تحریک و عصبانیّت بیشتر شوهر شما شده باشد و ماجرای کتک­خوردن شما هیچ ربطی به مادر شوهرتان نداشته باشد و چه بسا او نیز از پسر خود گله­مند باشد.

4.         به نظر شما اگر از جملات مناسب و عاطفی در روابط خود و شوهرتان استفاده می­کردید باز هم همسرتان آن­قدر عصبانی می­شد که بخواهد به شما کتک بزند و یا مدّتی شما را به خانه پدرتان برده و از احوال شما جویا نگردد.

راهکارها

1-   بهترین راه برای از بین بردن خشم و عصبانیّت چنین شوهری که متأسفانه از مهارت کافی برای ابراز عواطف و هیجانات خود برخوردار نیست، از بین بردن محرکات آن و فراهم نمودن زمینه مناسب برای تخلیّه آن است.

خداوند متعال در وجود زن توانایی عظیمی برای تأثیرگذاری عاطفی بر همسر خود قرار داده است، به گونه­ای که به آسانی می­تواند فضای گفتگو با همسر را آرام و دل­نشین کند.

یک زن می­تواند با رعایت احترام شوهر و با گفتگوی محترمانه از عصبانیّت همسر خود جلوگیری کرده به جای مقابله و لجبازی با وی، قدری به علّت عصبانیّت او فکر کند تا با استفاده از رفتار ملایم و آرام عصبانیّت او را کنترل کند. امام صادق علیه السلام می­فرمایند:« بهترین زنان شما کسی است که اگر عصبانی شود و یا شوهرش بر او خشم بگیرد، به شوهرش بگوید دستم را در دست تو می­گذارم و خواب به چشم راه نمی­دهم تا وقتی از من راضی شوی».

2-   شاید با مطالعه متن ارسالی پرسمان احساس ­کنید اندکی نوک پیکان را در این ماجرا به سمت شما نشانه رفته­ایم که جا دارد بگوییم لطفاً از ما نرنجید؛ زیرا عقیده بر این است که وقتی رابطه­ای آسیب می­بیند، گرچه ممکن است افرادی مثل شما به عنوان زن خانواده «آدم بدِ داستان نباشند» اما انتظار می­رود که با احساس مسئولیّت بیشتری با ماجرا برخورد کرده و فرد مقابل خود اعم از شوهر خود و یا مادرش را بیشتر درک نمایید؛ زیرا نباید هرگز از یادمان برود که اولین اقدام برای حل مشکلات خانوادگی تمایل زوجین به حل مشکل و علاقه و وابستگی آنها به همدیگر می­باشد. در شرایطی که پیش آمده اندکی با واقع­بینی بیشتر و بر اثر تجربیاتی که در زندگی با شوهر خود و خانواده وی به دست آورده­اید، ماجرای زندگی مشترک­تان را حلاجی نمایید و به نقاط و قوّت ضعف خود، همسرتان و خانواه­هایتان بیندیشید. حقیقت آن است که راهکار شما برای مقابله با دخالت­های مادر شوهرتان تا به امروز کارساز نبوده و چه بسا ممکن است که در ارزیابی اصل ماجرا نیز دچار اشتباه شده باشید و همه آن­چه که شما نام دخالت بر آن نهاده­اید صرفاً یک ابراز نگرانی مادرانه باشد که اگر دقّت نمایید عیناً همین ماجرا البتّه با شکلی متفاوت در والدین شما نیز نسبت به زندگی­تان وجود دارد؛ لذا به خاطر داشته باشید که در انتقال انتقادات خود نسبت به والدین همسرتان نیز به گونه­ای عمل ننمایید که شوهرتان گمان کند بدون منطق هستید، بلکه جا دارد با درایت و زیرکی ابتدا رابطه خود و همسرتان را از لحاظ سطح عاطفی و اعتماد به مرحله­ای برسانید که او خود و شما را در یک جبهه ببیند، نه این­که گمان کند اگر شما نکته­ای را در مورد خانواده­اش به وی متذکّر می­گردید یعنی این­که می­خواهید تلاش کنید او و خانواده­اش را ناقص جلوه داده و قصد تخریب آن­ها را داشته باشید.

3-   اگر تا به امروز همه مشکلات موجود در روابط خود و همسرتان نظیر کتک­کاری، بددهنی و ... را برای خانواده خود بازگو نکردید، خواهشمندیم دست نگه داشته و یا از آن­ها بخواهید این مسأله را به فراموشی بسپارند و حداقل در این مرحله از ماجرا پای آن­ها را به روابط خود و همسرتان باز نکنید؛ زیرا کوچکترین گلایه از سوی آن­ها نه تنها کار را از آن­چه هست بهتر خواهد کرد، بلکه ممکن است طرف مقابل­تان را به لج و لجبازی کشانده و کار را از آن­چه هست سخت­تر نماید؛ زیرا به یاد داشته باشید هر فردی برای اینکه بهتر رفتار کند، نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد؛ چون هر روشی که موجب گردد احساسات منفی در طرف مقابل برانگیخته شود، یقیناً او را به سوی رفتار بهتر برنمی­انگیزاند؛ بنابراین به دنبال راه­هایی باشید که با ایجاد هیجانات مثبت در همسرتان وی را به این سو برانگیزانید که برای پیشرفت و شادکامی شما و خود بکوشد.

4-   به یاد داشته باش برنده­ها کاری را انجام می­دهند که بازنده­ها دلشان نمی­خواهد. اگر با زندگی بجنگید، همیشه بازنده می­شوید، پس باید با دیگران کنار بیایید و با زندگی رابطه دوستی برقرار کنید.

5-   از یاد نبرید که حفظ قدرت مرد، رمز خوشبختی زن است. مردان عاشق قدرتند و از آن لذت می¬برند. تا وقتی که به این حس شوهرتان پی نبرده باشید باید خواب خوشبختی را ببینید. اگر قدرت شوهرتان را نادیده بگیرید و یا از آن انتقاد کنید بدانید در جایی در رابطه¬تان مشکل پیش می¬آید؛ چرا که او دنبال کسی است که به قدرت¬هایش ایمان داشته باشد؛ لذا شما نیز به توانایی خود شک نکنید و با صداقت قدم پیش گذاشته و از طریق پیامک و ... با همسرتان تماس برقرار نمایید تا با ابراز عواطف و احساسات نسبت به همسر شرعی خود کاری نمایید که جدایی فیزیکی شما باعث جدایی قلب­تان از یکدیگر نگردد، حتّی او را شُکّه نموده و از واکنش نامناسب خود در قبال مسائل موجود در زندگی­تان به عنوان خامی دوران جوانی و ... عذرخواهی نمایید. به وی بگویید فقط خواستم مدّتی از همدگر دور باشیم تا قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم و حال می­فهمم که زندگی بدون تو چه قدر برایم مشکل است. برایش هدیه­ای بفرستید و او را به کافی­شاپ و یا هر جایی که لحظات خوشی را با یکدیگر در آن­جا سپری نموده­اید، دعوت نمایید.

6-    اگر رفتار همسرتان( بدون دلایل منطقی) ادامه­دار شده و تلاش برای بهبود این وضعیت تأثیر مطلوبی نداشته،  مراجعه حضوری نزد مشاور خانواده بسیار کارساز خواهد بود؛ زیرا گاهی اوقات متخصصان، متوجه جزییاتی در زندگی زناشویی می­شوند که شاید زن و شوهر با ساعتها گفتگو و یا حتی مجادله نیز قادر به یافتن آن نباشند.

وسائل الشیعه، ج 14، ص 22.

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )

  • لیست کل یادداشت های این سایت
  • سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
    پرسشنامه ها
    رمز پیروزى مردان بزرگ
    تکنیک خاموشی
    مشاوره رهنما
    سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
    معرفی کتاب
    آموزش خانواده
    وقتی کسی را دوست دارید
    آیین همسرداری
    مشاوره اینترنتی
    مشاوره مجازی
    سخن روز
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • parsiblog
  • درباره من

  • لوگوی سایت

  • پیوندهای روزانه

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در سایت

  •  
    یاحق
    خدانگهدار