روش درمان
غذاهای مفید عبارتنداز:با توجه به تحقیقات انجام شده می توان گفت برای کاهش شیطنت کودکان بیش فعال (ADHD) که خیلی پُر جنب و جوش هستند، و به اصطلاح خیلی شلوغ می کنند، مصرف مواد مغذی زیر مفید است :اسیدهای چرب ضروری: تحقیقات بسیاری نشان داده اند که غلظت اسیدهای چرب "امگا-3" و "امگا-6" در این افراد به مقدار زیادی پایین تر است واین کودکان، علائم کمبود اسیدهای چرب ضروری مانند تشنگی زیاد را نشان می دهند. کنجد، تخمه ی کدو تنبل و تخمه ی آفتابگردان منابع خوبی از اسیدهای چرب امگا-6 و ماهی آزاد و ساردین، از منابع خوب اسیدهای چرب امگا-3 می باشند. ویتامین B6: ویتامین B6 یک کوفاکتور ضروری برای اغلب مسیرهای متابولیکی اسیدهای آمینه، شامل مسیرهای دکربوکسیلاسیون برای دوپامین، آدرنالین، وسروتونین می باشد. از این طریق، ویتامین های گروه B سبب بهبود رفتار در برخی کودکان مبتلا به ADHD شده است. در برخی کودکان بیش فعال، سطح سروتونین خون پایین است، در نتیجه دوز بالای ویتامین B6 با افزایش میزان سروتونین خون سبب بهبود علائم می شود. آهن: کمبود آهن، دقت و توجه را به میزان قابل توجهی کاهش داده و به مکمل یاری پاسخ مثبت می دهد. برخی مطالعات نشان داد که با مکمل یاری آهن، 30 درصد بهبود در این کودکان مشاهده شده است. منیزیم:برخی بررسی ها نشان داده اند که کمبود منیزیم اغلب در ADHD دیده می شود و با دریافت منیزیم، بیش فعالی به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. روی: چندین مطالعه نشان داده است که این ماده ی معدنی در سرم افراد مبتلا به بیش فعالی کم است که می تواند ناشی از کاهش دریافت یا جذب آن باشد. بر طبق دیگر مطالعات دریافت روی از طریق تغذیه ممکن است در پاسخ این کودکان به دکستروآمفتامین موثر باشد. برخی داروهای گیاهی، به دلیل خواص آرام بخش و ضد اضطراب در درمان این کودکان بسیار رایج است، زیرا کودکان بیش فعال،مکررا دچار مشکلات خواب می شوند.از جمله رایج ترین این گیاهان آرام بخش می توان به سنبل الطیب و گل ساعتی اشاره نمود.
غذاهایی که باید از خوردن آن ها اجتناب نمود عبارت اند از: شکر و غذاهای حاوی آن مانند: بیسکویت، کیک، شیرینی، شکلات و نوشابه های شیرین. اگرچه اغلب شکر به عنوان علتی برای بیش فعالی ذکر می شود،اما مطالعات کنترل شده، تاثیرات منفی آن را بر روی رفتار اثبات ننموده اند. گرچه شواهد اندکی موید تاثیر شکر بر روی رفتار است، اما باید فواید کاهش مصرف شکر را مد نظر داشت. غلات صبحانه، نان جو، برنج، ماکارونی و سیب زمینی از مواد غذایی نشاسته ای هستند که عوارض جانبی ندارند. بادام، سیب، زردآلو، کشمش، هلو، آلو، پرتقال، توت، گوجه فرنگی و خیار (حاوی سالیسیلات های طبیعی( رنگ ها مانند تارترازین (نوعی رنگ غذایی به رنگ نارنجی) که در غذاهای آماده بسته بندی شده، آدامس، شکلات، آب لیمو، سس ها، کمپوت ها، کنسرو نخودفرنگی، نوشابه های گازدار وجود دارد. اسید بنزوئیک (نوعی نگهدارنده مواد غذایی)، در مرباها،پوره میوه ها، آب میوه ها، ترشی ها و سس های سالاد استفاده می شود. نوشابه های گازدار که به دلیل محتوای بالای فسفر آن ها و برهم زدن تعادل کلسیم و فسفر بدن می توانند منجر به بیش فعالی شوند. - قهوه، چای، کولا و سایر نوشیدنی های حاوی کافئین می توانند علائم بیماری را تشدید نمایند.
سئوال36
موضوع: بیش فعالی کودک 8 ساله
فرزند پسری دارم که 8سال سن دارد از رفتار او عاصی شده ام معلم مدرسه می گوید اوبیش فعال است ورفتار او هم در مدرسه خوب نیست راهنمایی کنید برای درمان او چکار کنم؟
پاسخ مشاور
مادر گرامی اگر فرزند شما دارای اختلال بیش فعالی است باید حتما به یک مرکز مشاوره مراجعه ودر صورت ضرورت به پزشک نیز برای درمان مراجعه کنید اما برای آشنایی شما توضیحاتی برای این اختلال به شرح زیر داده می شود که رعایت نکات آن کمک موثری به شما خواهد کرد .اختلالADHD یا اختلال بیش فعالی و فقدان توجه، یک اختلال رفتاری شایع است که حدود 10-8 درصد کودکان را مبتلا می کند. احتمال تشخیص این اختلال در پسران سه برابر دختران است ولی علت این تفاوت هنوز مشخص نشده است. کودکان بیش فعال بدون فکر کردن عمل می کنند، بیش از اندازه فعالند و در تمرکز کردن مشکل دارند. غالباً متوجهاند که والدین چه انتظاری از آنان دارند اما برای برآورده ساختن این انتظار برای آنان مشکل است چون نمیتوانند آرام بنشینند، دقت کنند یا به جزئیات توجه کنند. البته بیشتر بچه ها در سنین خردسالی خصوصاً اگر مضطرب یا هیجان زده باشند چنین رفتارهایی می کنند. امادرکودکان بیش فعال این علائم مدت زمان طولانی وجود دارند و در شرایط و محیطهای مختلف روی می دهند. این اختلال به عملکرد خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی کودک آسیب میرساند. با درمان مناسب کودکان میتوانند بیاموزند که چگونه با این مشکل کنار بیایند و علائم خود را کنترل کنند. درزیر علائم بیش فعالی بیان می شود
علائم بیش فعالی کدامند؟
اختلال بیش فعالی و فقدان توجه سه نوع دارد که هر کدام الگوی رفتاری خود را دارند.
1- علائم بیش فعالی در نوع بی توجه:
ناتوانی در توجه به جزئیات و بی دقتی در تکالیف مدرسه یا سایر فعالیتها- مشکل در ادامه دادن توجه و حفظ دقت در طی فعالیتها-مشکل آشکار در گوش دادن- مشکل در پیروی از دستورات- بی نظمی- اجتناب از کارهایی که به تلاش ذهنی و تفکر نیاز دارد- گم کردن اسباب بازیها کتابها و وسایل- واکنش بیش از حد به محرکها- فراموشی در فعالیتهای روزانه.
2- علائم بیش فعالی در نوع بیش فعال- برانگیخته:
بی قراری و ناآرامی- مشکل در حفظ حالت نشسته- دویدن بیش از حد و یا بالا و پایین پریدن- ناتوانی از بازی کردن در سکوت- به نظر می رسد که همیشه در حرکت و آمادهی رفتن هستند- زیاد صحبت میکنند- قبل از اینکه سوال تمام شود پاسخ میدهند- منتظر ایستادن و در صف ایستادن برایشان سخت است- حرف دیگران را قطع میکنند و فضولانه وارد بحث دیگران میشوند.
3- نوع سوم بیش فعالی که شایعتر نیز هست شامل ترکیبی از علائم بیش فعالی نوع اول و دوم است.
اگرچه بزرگ کردن کودک بیش فعال کار سادهای نیست اما باید به خاطر داشت که این بچه ها بد نیستند و غرض ندارند. کودکان مبتلا به بیش فعالی بدون درمان دارویی و یا رفتار درمانی نمیتوانند رفتار خود را کنترل کنند.
بیش فعالی چگونه تشخیص داده میشود؟
بسیاری از موارد بیش فعالی توسط پزشک عمومی درمان میشود. آزمون یا آزمایشی که بیش فعالی را تشخیص دهد وجود ندارد. تشخیص، به یک ارزیابی کامل نیاز دارد. اگر تشخیص قطعی نشده باشد تشخیصهای دیگر مانند سندرم تورت، ناتوانی در یادگیری یا افسردگی مطرح می شود. ممکن است کودک به متخصص اعصاب، روانپزشک و یا روانشناس ارجاع دادهشود. در نهایت علائم و اطلاعات جمع آوری شده وتشخیص داده میشود و درمان آغاز میگردد.
برای تشخیص بیش فعالی باید:
1- کودک رفتارها و علائم گفته شده را قبل از سن 7 سالگی نشان دهد.
2- این رفتارها در مقایسه با کودکان همسن و سال آنان شدیدتر باشد.
3- علائم حداقل باید 6 ماه ادامه داشته باشند.
4- این علائم بر روی حداقل دو زمینه زندگی کودک مانند مدرسه، خانه،، پرستار کودک، دوستان و... تاثیر منفی داشته باشد.
علائم نباید در اثر فشار روانی و استرس ایجاد شده باشد. کودکانی که طلاق، جدایی، بیماری، تغییر مدرسه یا تغییر ناگهانی در زندگی را تجربه می کنند ممکن است بی توجه یا فراموشکار شوند. برای تشخیص اختلال باید این عوامل در نظر گرفته شود. همچنین زمان شروع علائم درست بعد از این وقایع در تشخیص درست کمک کننده است.
سابقهی پزشکی کودک و خانواده بسیار مهم است زیرا تحقیقات نشان داده است بیش فعالی زمینهی ژنتیکی داشته و اغلب سابقهی خانوادگی ابتلا دیده می شود. معاینهی فیزیکی باید انجام شود و شنوایی، بینایی و سایر تواناییها بررسی شوند. برخی از بیماریهای دیگر مانند استرس، افسردگی و اضطراب میتوانند مانند بیش فعالی تظاهر کنند. ممکن است از والدین سوالاتی در مورد این بیماریها و نیز در مورد سیر رشد و تکامل کودک، رفتار کودک در خانه، در مدرسه و در بین دوستان، پرسیده شود.
از سایر افرادی که کودک شما را مرتب میبینند نیز باید در این موارد سوال شود. معلمان معمولا اولین کسانی هستند که متوجه علائم بیش فعالی می شوند. ارزیابی سیر آموزش کودک نیز باید انجام شود. اما این نکته نیز اهمیت دارد که این افراد باید صادق و مورد اعتماد باشند و از نقاط قوت و ضعف کودک شما تا حد امکان آگاهی داشته باشند.
سئوال 35
موضوع: ترس ودلهره از مسائل ازدواج
با عرض سلام و خسته نباشید.من یک ساله که برای ازدواج با پسرعموم رابطه دارم.چند روز پیش زن عموم با مامانم صحبت کرد.و منو خواستگاری کردن.حالا گاهی احساس میکنم شدیدا دوستش دارم و گاهی حس میکنم علاقم داره کم میشه.از این احساساتم میترسم.سریع ناراحت میشم.زود میرنجم.عصبی میشم.میترسم بخاطر این رفتارام ازم زده بشه.کمکم کنید.دوست دارم زودتر نامزد کنیم که رابطه مخفی نداشته باشیم همین موضوع خیلی فکر منو مشغول کرده.من 18 سالمه و امسالو دارم واسه کنکور میخونم اما این موضوع فکر منو درگیر کرده.نمیتونم کاری کنم چون سنمون کمه.من هجده سال و پسرعموم بیست سال داره.کمکم کنید که چه کنم.ممنون
پاسخ مشاور
خواهر خوبم! مطمئنًا با فردی معتقد با فطرتی پاک و طالب پاکی و نورانیت روبرو هستیم و این صفات خوب شما را می ستاییم. امیدواریم راهنمای خوبی برای شما باشیم.
همانگونه که می دانید، نیازهاى عاطفى و غرایز ایام جوانى، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق مىدهد که البته این یک امر طبیعى و غریزى است و کمتر مىتوان راهى براى گریز از آن پیدا کرد. از آنجا که جاذبه بین دو جنس مخالف (زن و مرد) مخصوصا در سنین جوانى بسیار شدید است، آنچه مهم مینماید کنترل عقلایى بر احساسات و پرهیز از مخاطراتى است که ممکن است فرد را به گرفتارىهاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
با توجه به این مطلب، قصد شما برای رسیدن به فردی که احساس خوبی نسبت به او پیدا کرده اید امری طبیعی است. به هر حال، هر جوانی دوست دارد با فرد مورد علاقهاش ازدواج کند و عمر خود را در کنار او با سعادت و خوشبختی سپری کند. با این حال، لازم است شما خواهر گرامی، به منظور جهت بخشی مثبت به این حس خود، ارزیابی روشنی از شرایط خود داشته باشید تا برخورد واقع بینانه ای با آن، در جهت امر بسیار مقدس و ارزشمند ازدواج داشته باشید. از این رو، توجه شما را به نکات زیر جلب میکنیم:
ازدواج یکی از مسائل مهم زندگی هر انسانی است زیرا در همه ابعاد زندگی تأثیر دارد و ازدواج موفق میتواند باعث پیشرفت انسان در زمینه های مختلف شود کما اینکه اگر ازدواج ناموفق باشد مشکلات زیادی را برای انسان به وجود می آورد و مانع رشد و ترقی می شود. بنابراین باید با این امر مهم سنجیده برخورد کرد و از هر گونه شتابزدگی، یک جانبه گرایی، ظاهربینی و سطحی نگری اجتناب کرد. علاقه پیدا کردن به شخصی خاص از جنس مخالف، پیش از آن که انسان همه جوانب امر را سنجیده باشد کاری کاملا اشتباه است، زیرا، اولا به دلیل شدت این علاقه، در بسیاری از مواقع، انسان نمیتواند خود را کنترل کند و به سوی گناه کشیده میشود؛ ثانیا، این علاقههای شدید فشار شدیدی به فرد وارد میکند به گونهای که توان انجام هر کاری مثل درس خواندن، کار کردن و ... را از او میگیرد و از این جهت به او ضربه شدیدی وارد میکند و سعادت آینده او را به خطر میاندازد (نمی دانیم آسیبی که شما را می آزارد تا چه حد است اما حداقل همین درگیری فکری و روانی مثال مناسبی برای این عوارض است). ثالثا، علاقه شدید و عشق کور و بدون شناخت صحیح به یکدیگر در دوران جوانی که برخاسته از غلیان غریزه جنسی است و هیچگونه پختگی و اندیشهورزی در آن وجود ندارد، قدرت انتخاب صحیح را از انسان میگیرد. و به فرموده امام علی علیه السلام «حب الشیء یعمی و یصم» یعنی دوست داشتن چیزی باعث کور و کر شدن انسان می شود و انسان نمیتواند محاسن و معایب آن را ببیند، زیرا عاشق، معشوق را زیبا میبیند و نمیتواند غیر از زیبایی چیز دیگری ببیند. بنابراین بهتر است از این گونه تمایلات عاشقانه قبل از ازدواج حتی در صورت رعایت موازین شرعی، اجتناب کنید.
گفته اید چند روز پیش زن عموی شما، با مادرتان صحبت کرده و از شما خواستگاری کرده است. به نظر می رسد که این خواستگاری در واقع غیر رسمی و در حد یک صحبت معمولی است و ظاهرا هنوز خانواده شما جواب روشنی به آنها نداده اند. در حال حاضر توصیه می کنیم با دقت و بدور از احساسات و هیجانات ویژگیهای پسر عمویتان را با ملاکهای یک همسر مناسب بسنجید و ببینید تا چه حد دارای این ملاکهاست( در صورت تمایل می توانید این ملاکها را در مکاتبات بعدی از ما بخواهید). چنانچه وی حداقل 60 تا 70 درصد ملاکهای یک همسر مناسب را داراست و می بینید که می تواند همسر مناسبی برای شما باشد از او بخواهید هر چه زودتر به اتفاق خانواده رسما به خواستگاری شما بیاید.
اما از آنجا که تا زمانی که صیغه عقد شرعی بین شما و ایشان، اجرا نشده باشد بر یکدیگر محرم نیستید و حکم سایر نامحرمان را دارید و لذا هرگونه گفتگوی تحریک آمیز و تماس جنسی و بدنی حرام است اگر چه با رضایت خودتان باشد و بدانید که صد در صد با همدیگر ازدواج خواهید کرد؛ توصیه می کنیم فاصله بین خواستگاری رسمی و عقد ازدواج را تا حد ممکن کوتاه کنید.
همچنین تا قبل از اجرای صیغه عقد ازدواج، در برخورد و گفتگو با ایشان، هنجارهای شرعی زیر رعایت کنید:
1ـ از گفتگوهای تحریک کننده پرهیز شود.
2ـ از نگاههای آلوده و شهوانی خودداری شود.
3ـ حجاب شرعی رعایت شود.
4ـ در گفتگوها قصد تلذّذ و ریبه در کار نباشد.
5ـ دو نفر نامحرم در محیط بسته، تنها نمانند.
با توجه به موارد بالا خود شما هم اذعان دارید که چنانچه دو طرف بخواهند حدود شرعی را رعایت کنند نه تنها از روابط خود با یکدیگر لذتی نمی برند بلکه این روابط در دوران نامزدی موجب فشار روانی بر آنان می شود از اینرو بهتر است دختر و پسر در اولین فرصت نسبت به جاری کردن صیغه عقد اقدام کنند و بدون دلیل آن را به تاخیر نیندازند. سن شما برای ازدواج مناسب است و اگر هر دوی شما به بلوغ عقلی و اجتماعی کافی رسیده باشید دلیلی برای به تاخیر انداختن ازدواجتان وجود ندارد. بنابراین مجددا تاکید می کنیم در صورتی که پسر عمویتان رسما به خواستگاری شما آمد هر چه زودتر عقد کنید تا هم از فشار روانی روابط مخفیانه و حرام رهایی پیدا کنید و هم با خیال راحت تر به درسهایتان برسید.
چنانچه وی از لحاظ مالی شرایط برگزاری مراسم جشن را ندارد به یک مراسم ساده خانوادگی اکتفا کنید و برگزاری مراسمات مفصل تر را به آینده موکول کنید.
و توصیه نهایی اینکه حتما قبل از ازدواج به یک مشاور مجرب و متعهد خانواده، (به طور حضوری) مراجعه کنید و پس از ازدواج هم تلاش کنید با بالا بردن آگاهی هایتان زندگی شاد و موفقی بسازید.
سئوال 34
موضوع : ترس یک دختر از ازدواج
سلام مادری هستم 42 ساله دارای دو دختر که فرزند بزرگ من 22 و دختر کوچک من 18ساله و هردو دانشجو برای دختر بزرگ من موقعیتهای خوبی برای ازدواج پیش آمده ولی او از ازدواج می ترسد و حتی حاظر نیست که آنها را حظورا" ملاقات کند حالا از شما راهنمای می خواهم.
پاسخ مشاور
ترس از ازدواج از مسائل عمده و پیچیده ای است که ذهن اغلب جوان ها را به خود مشغول کرده است. تا جایی که این مسئله در بسیاری از موارد باعث سخت گیری های زیادی در زمینه ی ازدواج شده و منجر به بروز مشکلاتی از جمله بالا رفتن سن ازدواج گشته است .
اما آیا این ترس تا چه حد لازم و ضروی است؟ و چگونه می توان بر این ترس غلبه کرد؟
برای پاسخ گویی به این سؤالات ابتدا باید دلایل ترس از ازدواج را بررسی کنیم .
مگر نه این که ازدواج سنت پیامبر اکرم (ص) است؟ مگر نه این که این امر از فرائض دینی و یکی از پسندیده ترین و مؤکد ترین اعمال نزد خداوند است؟ مگر ازدواج کامل کننده ی دین نیست؟ پس چرا از ازدواج می ترسیم؟ !
عواملی که منجر به ترس از این امر مقدس می شوند را می توان به شرح زیر بیان کرد :
- مشکلات و موانعی که بر سر راه ازدواج قرار دارند .
- ترس از سرنوشت سازترین تصمیم زندگی .
- بیش از حد مشغول کار یا تحصیل بودن.
- به دنبال موقعیت بهتری بودن.
- وابستگی شدید به خانواده وترس از جدایی از آنها
علاوه بر اینها گرایش به جامعهگریزی، تنوعطلبی جوانان، مسئولیتگریزی، ترس از طلاق و شکست در زندگی آینده، ترس از خیانت همسر، رواج مردسالاری و زنسالاری و رقابت بین آنها، مهمترین دلایل اجتماعی هستند که تمایل جوانان را به ازدواج کاهش میدهند.
عمده ترین دلیل برای ترس از ازدواج ، ترس از تصمیم گیری و انتخاب شریک زندگی است. انتخاب کسی که تا آخر عمر با ماست و می خواهیم بقیه ی زندگی مان را با وی تقسیم کنیم .
خاستگاه مورد اول بیش از هر چیز رسم و رسومات دست و پاگیر و بدعت هایی می باشد که بر سر راه جوان ها قرار گرفته است. ترس از برآورده کردن توقعات خانوده و اطرافیان، تأمین مبالغ هنگفت برای جشن عروسی، تهیه ی مسکن، فراهم کردن جهیزیه های آنچنانی و... از جمله مواردی است که قدم ها را در راه ازدواج سست می کند .
البته نگرانی برای این موارد تا حدی منطقی است؛ چرا که نمی توان لزوم تأمین احتیاجات و ملزومات یک زندگی معمولی را انکار نمود. اما تا جایی این ترس را منطقی و معقول می دانیم که توقعات نیز معقول باشند .
راه حل این مشکل خود بحثی جداگانه می طلبد ، این که چگونه این بدعت ها را از میان برداریم تا راه ازدواج اندکی هموارتر گردد؟
اما عمده ترین دلیل برای ترس از ازدواج ، ترس از تصمیم گیری و انتخاب شریک زندگی است. انتخاب کسی که تا آخر عمر با ماست و می خواهیم بقیه ی زندگی مان را با وی تقسیم کنیم. در واقع ازدواج تصمیمی است برای باقی مانده ی عمرمان. پس بدیهی است که برای چنین انتخابی سرنوشت ساز، ترس و اضطراب به ما روی می آورد .
اغلب جوان ها به این می اندیشند که اگر ازدواج کنند ممکن است پشیمان شوند ، می ترسند از این که شاید درباره ی طرف مقابل قضاوت اشتباه کرده باشند و تصمیمی بگیرند که آینده شان را تباه کند ، این که ممکن است انتخابشان احساسی باشد و با گذر زمان متوجه اشتباهشان شوند ، و این که شاید عدم تفاهم و اختلاف سلیقه برایشان مشکل ساز گردد. اکثراً از این مسئله در هراسند که شاید طرف مقابل آن کسی نباشد که می خواهند ، و یا می ترسند خودشان نتوانند به خوبی از پس وظائف همسرداری برآیند. حتی بعضی اندکی گام را فراتر نهاده و به بررسی تمام مسائل زندگی آینده می پردازند ، از جمله تربیت صحیح فرزندان، تأمین آینده ی آن ها و... و گاه افراط در این مورد باعث می شود برای قدم گذاشتن در این راه دچار تردید گردند .
دربسیاری موارد ترس از ازدواج تنها به انتخاب صحیح ِ یک فرد محدود نمی شود ، گاه افراد از این مسئله در هراسند که ممکن است نتوانند رابطه ی مناسبی با خانوده ی همسر خود برقرار کنند. چرا که ازدواج تنها پیوند دو نفر نیست، بلکه دو خانواده را به هم نسبت می دهد.از دیگر دلایل اضطراب برای تصمیم گیری، ترس از عدم تحقق وعده های طرف مقابل می باشد ، یعنی قول و قرارهایی که ممکن است پس از ازدواج به آن ها عمل نشود. زیرا در خیلی از موارد ، دختر و پسر به ظاهر بر سر موضوعی به تفاهم می رسند ، اما وارد زندگی که می شوند قضیه صورت دیگری پیدا می کند و باعث ایجاد اختلاف می شود. دلیل این عدم تفاهم هم یا به این خاطر است که گاه دختر و پسر خیلی سطحی به یک موضوع فکر می کنند ، ولی در زندگی حقیقی به مشکلاتی برمی خورند که پیش بینی نکرده بودند ، و یا به این دلیل است که در برخوردهای اول اغلب سعی دارند خود را فردی شایسته و مطلوب نشان دهند و بدین منظور گاه وعده هایی به طرف مقابل می دهند که خلاف تفکرات و امیال و اعتقاداتشان است.در واقع ترس از عدم شناخت کامل طرف مقابل احساسی است که به سراغ اغلب افراد می آید و باعث می شود در تصمیم گری دچار تردید شونداما تا چه حد باید به این ترس بها داد؟بدیهی است که افراط در بها دادن به چنین ترسی می تواند مشکل ساز باشد. به خصوص با بالا رفتن سن و دور شدن از هیجانات نوجوانی، فرد بیش از پیش به زندگی و حقایق آن فکر می کند و اگر در این زمینه دچار افراط شود ، همین تفکر زیاد باعث می شود آن شخص دچار وسواس در انتخاب گردد .اما اگر این ترس کنترل شود ، می تواند مفید هم باشد. زیرا این احساس باعث می شود در شناخت طرف مقابل بیشتر دقت کرده و تصمیمی سطحی و غیرمنطقی نگیریم.برای غلبه بر این احساس، باید در درجه ی اول به خدا توکل کرد و از او کمک خواست، و در کنار آن با فکر و صحبت و تحقیق درخصوص طرف مقابل سعی در گرفتن تصمیمی منطقی نمود.در هر صورت انتخاب سخت است، تصمیم گیری برای ادامه ی زندگی دلهره آور است، غلبه بر تردیدها بسیار مشکل می باشد...لیکن تفکر و تحقیق و صحبت کردن و به بحث گذاشتن عادات و اخلاق و سلایق و اعتقادات طرفین، و در کنار آن شناخت متقابل خانواده ها، باعث می شود تا حد زیادی بتوانیم این تردیدها را در خود از بین برده و به شناختی کامل تر نائل آییم تا درنهایت به تصمیمی درست تر نزدیک شویم.
پیشنهادات:
- با فرزندتان در مورد ازدواج وفواید آن صحبت کنید
- کتابهای مربوط به ازدواج ومسائل پیش از از ازدواج را برای او تهیه تا مطالعه نماید
- از او بخواهید که به خدا توکل کند وازخدا کمک بخواهد تا همسری شایسته بدست آورد
- بهتر است او با یک مشاور صحبت کند.
سئوال33
موضوع:درگیری یک پسر ودختر در طول زمان نامزدی
سلام.من 25 سالمه و یک ساله با پسر عموم نامزد شدم که اونم 25 سالشه اما طی این یک سال همش داریم تو جنگ و دعوا بسر میبریم.منم زود عصبی میشم.اوایل زیاد همو میدیدیم بعد گفتیم کمتر همو ببینیم اما بدتر شده.جوری که هفته پیش دست روم بلند کرد.همش حرف خانوادشو گوش میده.اونا هم خیر مارو نمیخوان نه کمک مالی میکنن نه معنوی.میخواستیم وام بگیریم واسه شروع زندگیمون نذاشتن حالا یک سال بدون پس انداز باید بهردری بزنیم.تورو خدا کمکم کنید تا ازین وضعیت راحت شم.
پاسخ مشاور
نکته مهم اینست که فقط شما نیستید که با چنین مسألهای در دوران عقد خود مواجهید. بسیاری از هم سن و سالان شما نیز وجود داشتهاند که با شرایط مشابه مواجه بوده ولی توانستند با درایت، چنین مسألهای را به درستی حل نمایند.برای این کار همانطور که خود می دانید شایسته است ابتدا با واقع نگری و به دور از هر گونه مسائل جانبی ، مسأله اصلی خود را شناسایی نموده و توان خود را برای حل آن تجمیع نمایید. یکى از مشکلات اساسى افراد نوجوان و جوان این است که در ارزیابیهای خود از مسایلی که با آن مواجهند معمولاً دچار نوعى افراط یا تفریط اند, لذا با گذشت زمان دچار ناامیدى و سرخوردگى مىشوند؛ بنابراین، یکى از رمزهاى موفقیت شما در هر امری واقع نگرى خواهد بود.واقعیت اینست که اینگونه رفتارها و برخوردها در ابتدای زندگی بسیاری از افراد صورت می گیرد و شما اولین و آخرین نفر نیستید ونکته مهم این است که نباید این رفتارها را به حساب همسرتان بگذارید و رابطه خود را با او سرد نمایید مطمئن باشید او از این وضعیت راضی نیست و در غیاب شما با خانوداه خود صحبت می کند.در مورد شروع زندگی هم نگران نباشید زیرا شما بعنوان یک زن باید به همسرتان تکیه نمایید و مطمئن باشید او توانایی اداره این زنگدی را دارد و با کلمات خود این توانایی را در او تقویت نمایید.
پرسشگر گرامی زمانی که شما توانستید موقعیت طرف مقابل خود را بشناسید بجای دفاع و موضع گیری بهتر است به مدیریت انها بپردازید.شما هر چقدر ابراز علاقه و محبت را به همسرتان بیشتر نمایید در این مدیریت موفق تر هستی زیرا همه والدین نسبت به فرزند خود حساس هستند و اگر احساس کند که یک نفر به فرزند آنها علاقه دارد و احترام و محبت را به فرزندشان می کند انها هم در مقابل این محبت را تلافی می کند اما به این نکته توجه نمایید که واقعا ابراز علاقه نمایید و نه برای اینکه آنها تلافی نمایند.در کنار این مطلب توجه داشته باشید که دوره نامزدی از زیبا ترین لحظات شماست و اجازه ندهید با این مسایل به سختی برایتان بگذرد. در ادامه به برخی از فواید این دوره و کارهایی که می توانید انجام دهید اشاره نماییم.
فواید دوران عقد
1. شناخت بهتر و عمیق تر زوجین همراه با تفاهم برای ورود به زندگی مشترک 2. فرصت تجدید نظر در صورت عدم تفاهم جدی و جدایی 3. قطع تدریجی ارتباط عاطفی دختر و پسر با خانواده 4. کسب مهارت های زندگی مشترک برای دختر و پسر 5. آمادگی تدریجی برای پذیرش بار مسئولیت 6. آمادگی والدین دختر برای تهیه جهیزیه و آمادگی پسر برای فراهم آوردن مقدمات ازدواج و ... . به نظر می آید در این دوره چندین کار شما باید انجام دهید تا هم لذت کافی در این دوره ببرید و دچار روزمره گی نشوید و هم آمادگی های لازم را برای ادامه زندگی پیدا کنید.
1- افزایش شناخت نسبت به یکدیگر، برای تفاهم بیشتر:
هر چند دختر و پسر، در مرحله ی گزینش ، باید شناخت کافی نسبت به هم پیدا کرده باشند اما علاوه بر آن شناخت ، باید در دوران نامزدی ، آشنایی ملموس تر و محسوس تر و بیشتری از یکدیگر پیدا کنند و با روحیات و اخلاق و دیدگاه های هم بیشتر آشنا شوند. در حقیقت ، این آشنایی و شناخت در دوران نامزدی ، تکمیل کننده ی شناخت مرحله ی گزینشی است، آن گاه در پرتو این آشنایی نزدیک و کامل ، خود را برای تفاهم و سازگاری در زندگی مشترک ، آماده می کنند. آن شناخت ، برای«انتخاب » بود و این شناخت ، برای « تفاهم و سازگاری».
2- اصلاح و تربیت:
اگر کسی صفت و خصوصیتی را در نامزدش مشاهده کند که مورد پسندش نباشد و بخواهد آن را برطرف و یا اصلاح کند ، یا صفت و حالتی را در او ایجاد کند، بهترین دوران برای این « اصلاح و تغییر و تربیت »، دوران نامزدی است. چون هنوز روابطشان عادی نشده و نسبت به هم احترام و محبت خاصی قائلند . در نتیجه پذیرششان از همدیگر بیشتر است و زمینه ی تحول و تغییر و اصلاح ، مساعدتر. ( اما نباید از یاد برد که نمی توان فردی را که سال ها به شیوه و عادت خاصی خو گرفته ، اساساً و به طور کلی تغییر داد و متحول کرد؛ بنابراین ، منظور اصلاح و تغییر در اصول بنیادین فرد نیست)
3- افزایش محبت:
از شرط های اصلی سعادت در زندگی زناشویی ،« محبت » است و زمینه ی آن باید قبل از عقد فراهم شده باشد. اما دوران نامزدی ، بهترین فرصت برای افزایش و تحکیم محبت است. رفتار و گفتار و تمام اعمال نامزدها، در افزایش محبت و یا کاهش آن ، مؤثر است. بنابراین ، دختر و پسر باید کاملاً مواظب اعمال خود باشند و از هر عمل پسندیده ای که باعث افزایش محبت می شود، کوتاهی نکنند و از کارهایی که موجب دلسردی و کاهش محبت می شود، اجتناب کنند.
4- بها دادن به احساسات و عواطف یکدیگر:
نامزدها باید مواظب عواطف و احساسات یکدیگرباشند و به آن بها و جواب مناسب دهند. بعضی از نامزدها، به عواطف و احساسات لطیف نامزدشان ، بهای لازم را نمی دهند و به او «بی اعتنایی» می کنند و خیال می کنند این کارشان باعث عزیزتر شدنشان می شود! حال آنکه کاملاً برعکس است و چنین رفتاری باعث جریحه دار شدن عواطف نامزدشان می شود و در نتیجه کینه ی او را به دل می گیرد و ممکن است لطمه های سنگینی به زندگی شان بزند.
خاطرات دوران نامزدی معمولاً تا آخر عمر در ذهن می ماند و در زندگی آینده تأثیر دارد ( چه خاطرات شیرین و چه تلخ ). بنابراین ، رفتار نامزدها باید کاملاً حساب شده باشد و از اعمالی که به غرور و شخصیت یکدیگر لطمه می زند، اجتناب گردد. بی اعتنایی و سرسنگینی و تکبر در مقابل نامزد، لطمه های سنگینی به عواطف و شخصیت او می زند.
متأسفانه فراوان مشاهده می شود که پسران جوان از بی اعتنایی و سرسنگینی نامزدشان گله و درد دل دارند و – مثلاً – می گویند :« هدیه ای برای نامزدم گرفتم و با هزار امید و آرزو به دیدارش رفتم ، اما او بی اعتنایی و بی احترامی کرد و مرا تحویل نگرفت و با دلی شکسته و پر خون از منزلشان بیرون آمدم...» دختران متدین و با عفت بدانند که این کارها، لازمه ی تدین و عفت نیست ، معنا ندارد که دختر، در مقابل نامزدش که به او محرم است و در حقیقت شوهر اوست ، خود را مخفی کند و به او بی اعتنایی نماید ! بله، این را قبول داریم که : دختران عفیف و با حیا در اوایل دوران نامزدی ، خجالت می کشند و نمی توانند با نامزدشان رفتاری خیلی صمیمی و محبت آمیز داشته باشند؛ پسران هم باید رعایت حال آنان را بکنند؛ اما این حالت و خجالت باید به زودی برطرف گردد و رابطه شان صمیمی و پر محبت ، و در عین حال همراه با احترام متقابل باشد .
5- هدیه دادن:
« هدیه » در جلب دل ها و افزایش محبت ها ، نقش عجیبی دارد. بر نامزدها لازم است که از این نکته ی زیبا و مهم غفلت نکنند. لازم نیست که هدیه ، گران قیمت باشد، بلکه لازم است زیبا و مورد علاقه ی طرف باشد و مهمتر آن که : « با ظرافت داده شود!». هدیه دادن ، ظرافت و سلیقه ی خاصی را می طلبد! این هم فراموش نشود که : هدیه دادن باید از دو طرف باشد، نه این که فقط پسر به دختر هدیه بدهد . البته پسر باید بیشتربدهد!
6- نامه نگاری های محبت آمیز:
نوشتن نامه های پر محبت و با صفا ، تأثیر نکویی در افزایش محبت و استحکام رابطه ی بین نامزدها دارد. حتی اگر دو نامزد به هم نزدیک باشند و همیشه یکدیگر را ببینند، باز هم نوشتن نامه تأثیر خود را دارد. نامزدها می توانند نامه ها را بنویسند و پس از ملاقات و هنگام جدا شدن از هم ، نامه ها را به یکدیگر بدهند. البته هرگاه مسافرتی پیش آمد و از هم دور شدند ، نامه ها باید بیشتر و مفصل تر شود.
7- ملاقات های صمیمانه:
دو نامزد باید در این دوران شیرین و به یاد ماندنی ، دیدارهای دوستانه داشته باشند. این ملاقات ها ، امید و شور و علاقه را درهر دو تقویت می کند. این کار نه تنها خلاف عفت نیست ، بلکه باعث تقویت عفت در هر دو می شود. در این ملاقات ها ، با یکدیگر صحبت های محبت آمیز داشته باشند و به هم عشق و علاقه و محبت نشان دهند و درباره ی زندگی آینده شان گفت و گو کنند ؛ به هم دل گرمی و امید بدهند و باهم به گردش و تفریح و مسافرت بروند.
براى مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجعه کنید: 1- همسردارى، ابراهیم امینى 2- بهشت خانواده، مصطفوى 3- بهداشت ازدواج، مصطفوى 4- خوش زیستن در زندگى، اندره مورا 5- ازدواج مکتب انسانساز، شهید دکتر پاکنژاد.6-روابط صمیمی و عاشقانه با همسر.احمد عشقی
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]