سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مسلمان، برادرِ مسلمان است، به او خیانت نمی کند، او را وا نمی گذارد، بر او خرده نمی گیرد، او رامحروم نمی سازد و غیبتش را نمی کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
کل بازدیدها:----779932---
بازدید امروز: ----124-----
بازدید دیروز: ----109-----
پایگاه اطلاع رسانی مباشر

 

نویسنده: موسی مباشری
جمعه 91/6/31 ساعت 9:1 عصر

سوال :27

موضوع : نحوه ی محرمیت فرزند خوانده

       ما زن وشوهری هستیم که حدود 18 سال است ازدواج کرده ایم وبچه دار نشده ایم البته تمام راههای درمانی را هم طی کرده ایم حالا به نتیجه رسیده ایم که از پرورشگاه یک فرزند بیاوریم لطفا" بفرمائید:

الف آیا این تصمیم ما درست است ؟

ب- نحوه ی محرمیت دختر یا پسری که از پرورشگاه می آورند چگونه است ؟

پاسخ مشاور

حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالاَتُکُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ اللاَّتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَآئِکُمُ اللاَّتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَکُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلاَبِکُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَیْنَ الأُخْتَیْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا(سوره   : النساء آیه   23  )

مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه هایتان و خاله هایتان و، دختران برادران و دختران خواهرانتان و زنانی که شما را شیر داده اند و خواهران شیریتان و مادران زنانتان بر شما حرام شده اند و دختران زنانتان که درکنار شما هستند ، هر گاه با آن زنان همبستر شده اید بر شما حرام شده اند ولی اگر همبستر نشده اید ، گناهی مرتکب نشده اید و نیز زنان پسرانی که از پشت شما هستند بر شما حرام شده اند و نباید دو خواهر را در یک زمان به زنی گیرید ، مگر آنکه پیش از این چنین کرده باشید هر آینه خدا آمرزنده و مهربان است

      سئوال کننده عزیز تصمیم شما اگر با نظر موافق همسرتان صورت گرفته کار بسیار خوب وخداپسندانه است لیکن لازم است شرایط قانونی گرفتن فرزند خوانده را دقیقا بدانید که فعلا از حوصله بحث خارج است اما نحوه محرمیت یک موضوع شرعی است که باید نظر مرجع تقلید خودتان را جویا شوید برای اطلاع شما نظر مراجع محترم را در زیر بیان می نمایم امید است مورد استفاده قرار گیرد:

نوزادی که از پرورشگاه گرفه می شود بعد از اینکه به سن بلوغ رسید ایا محرم می شود ؟
خیر ، به صرف اینکه این نوزاد در خانه شما پرورش یافته است دلیل بر محرمیت نخواهد بود.
البته برای محرمیت راههایی وجود دارد که بهتر است به مرجع تقلید خود مراجعه کنید.
ولی بعنوان نمونه می توانید به سوال و جوابهای زیر توجه کنید:
س :برخی از خانواده ها به علت نداشتن فرزند بچه ها ی بی سرپرست را به فرزندی گرفته وبزرگ می کنند آیا برای محرمیت آنها به مرد یا زن چه راههایی وجود دارد ؟
حضرت ایت الله خامنه ای :
می توانند آن دختررا درصورت وجود مصلحت واذن حاکم شرع یا وکیل او به عقد موقت پدر خود درآورند ونسبت به محرمیت پسر غیر از طریق شیر دادن به نحوی که در رساله حضرت امام (ره) ذکر شده راه دیگری وجود ندارد.
حضرت ایت الله بهجت :
راههای مختلف دارد به یکی از علما مراجعه نمائید .
حضرت ایت الله صافی گلپایگانی :
راههای متعدد دارد مثل اینکه قبل از تمام شدن دو سال کودک ، رضاعی که موجب محرم شدن آنها به مرد یا زن است حاصل شود.
حضرت ایت الله تبریزی:
اگر قبل از دوسالگی او باشد می تواند خواهر آن زن اورا شیر دهد وپس از تمامیت رضاع با شرایط آن ، آن زن خاله رضاعی او می شود ونیز خواهر آن مرد اورا به همان نحو شیر دهد تا آن مرد دائی رضاعی او شود .
حضرت ایت الله سیستانی:
اگر شیرخوار باشند با شیر خوردن از خواهر یا زن برادر ومانند آن محرمیت حاصل می شود واگر شیرخوار نباشند با ازدواج با پدر یا مادر به شرط مقاربت با او ومانند آن تحصیل محرمیت ممکن است ولی متوقف بر اجازه پدر یا پدر بزرگ بچه می باشد وبدون آن عقد صحیح نیست .
حضرت ایت الله مکارم شیرازی:
اگر دختر باشد وپدر آن مرد درحیات باشد می تواند عقد موقت آن دختررا با اجازه حاکم شرع برای پدرخویش بخواند تا حکم زن پدرپیدا کند ومحرم شود واگر خواهر آن مرد شیر داشته باشد واز شیر آن خواهر بخورد با شرایط لازم حکم خواهر زاده اش را پیدا می کند ومحرم می شود ، ودرصورتی که پسر باشد راه محرمیت همانست که از شیر خواهر یا مادر آن زن فاقد فرزند بخورد تا آن زن خاله یا خواهر رضاعی آن پسر شود ومحرم گردد واگر دوران شیرخوارگی پسر بچه گذشته باشد راهی برای محرمیت او نیست .
حضرت ایت الله فاضل لنکرانی:
اگر کودک ، دختر شیرخواره باشد ، از راههای زیر بین او ومرد (پدرخوانده ) محرمیت ایجاد می شود.
1- شیرهمسر انسان را بخورد ، که دراین صورت دختر رضاعی مرد می شود .
2- شیرمادر مرد را بخورد که دراین صورت خواهر رضاعی مرد می شود .
3- شیر خواهر مرد را بخورد که دختر خواهر رضاعی مرد می شود ویا شیر دختر خواهر مرد را بخورد .
4- شیر زن برادر مرد را بخورد ، که برادررضاعی او می شود ویا شیر دختر برادر اورا بخورد .
5- اگر شیر خوارنباشد یا اگر شیرخوار است وشیر موارد فوق وجود ندارد می توان بوسیله صیغه نکاح موقت بین دختر وپدر مرد پدربزرگ او محرمیت ایجاد کرد که دراین صورت این دختر ، زن بابای مرد می شود ، ولی باید توجه داشت که اگر دختر نابالغ باشد نکاح مذکور باید به اذن ولی شرعی او باشد ودرصورت نبودن ولی ، باید از مجتهد جامع الشرایط اذن گرفت ودرهرصورت نباید صیغه محرمیت برای دختر بچه مفسده داشته باشد بلکه رعایت مصلحت او لازم است. کما اینکه اگردختر بالغ باشد اذن پدر یا جد پدری به احتیاط واجب معتبراست.
واگر کودک پسر وشیرخوار باشد ، از راههای زیر می توان بین او وزن (مادر خوانده ) ایجاد محرمیت کرد:
1- شیرهمان زن را بخورد ، که فرزند رضاعی او می شود.
2 - شیرمادرزن را بخورد که برادر رضاعی زن می شود.
3- شیر خواهرزن را بخورد ، که پسر خواهررضاعی زن می شود یا شیر دختر خواهرزن را بخورد .
4- شیرزن برادر زن را بخورد که پسر رضاعی زن می شود یا شیر دختر برادر زن را بخورد .
5- اگر پسر شیرخوار نباشد ومادرخوانده ، مادربدون شوهرداشته باشد واورا به عقد دائم یا موقت پسردرآورند ، پس از دخول به او مادر خوانده ، ربیبه او می شود وبه او محرم می شود.
البته راههای دیگری هم وجود دارد ، که فعلا محل ذکر آنها نیست.
جامع المسائل ج1 ص 434
حضرت ایت الله مکارم شیرازی:
زن وشوهری صاحب اولاد نمی شوند ، اگر بخواهند بچه ای از شیرخوارگاه اختیارکنند برای محرم شدن با مرد وزن چه راه شرعی وجود دارد؟
اگر دختر باشد وپدر آن مرد درحیات باشد می تواند عقد موقت آن دختر را با اجازه حاکم شرع ، برای پدر خویش بخواند تاحکم زن پدررا پیدا کند ومحرم شود واگر خواهر آن مرد شیر داشته باشد وآن بچه شیرخوار باشد واز شیر آن خواهر بخورد ( با شرایط لازم ) حکم خواهر زاده اش را پیدا می کند ومحرم می شود . ودر صورتی که پسر باشد راه محرمیت همان است که از شیر خواهر یا مادر آن زن فاقد فرزند بخورد تا آن زن ، خاله یا خواهر رضاعی آن پسر شود ومحرم گردد واگر دوران شیرخوارگی پسر بچه گذشته باشد راهی برای محرمیت او نیست .
راههای محرمیت
محرمیت فرزند خوانده
نحوه محرمیت دختر یا پسری که از پرورشگاه می آورند به پدر خوانده ویا مادرخوانده درصورتی که ولی او مشخص نباشد ویا ولی او فوت کرده ، درصورتی که کودک زیر دوسال است وزنی که با شیر دادن او ایجاد محرمیت نماید درفامیل نباشد ویا بالای دوسال است چگونه است ؟
ایت الله بهجت (حفظه الله ) :
محرم نیستند وراهی ندارد مگر دربعض موارد نادره به مصاهرت.
ایت الله تبریزی(حفظه الله )
راهی برای محرمیت نیست مگر بعد از بلوغ از طریق نکاح راهی برای محرمیت پیدا شود .والله العالم
ایت الله خامنه ای (حفظه الله ) :
فرزند خوانده حکم فرزند ندارد وبا مرد وزنی که اورا بزرگ می کنند محرم نمی شود مگر به وسیله رضاع با مراعات شرایط آن ویا ازدواج پس از بلوغ ورشد وقبل از بلوغ با اذن حاکم شرع ورعایت مصلحت طفل عقد موقت اشکال ندارد.
ایت الله سیستانی (حفظه الله) :
راهی ندارد .
ایت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) :
فرزند پرورشگاهی اگر دختر باشد به وسیله ازدواج خود پدرخوانده ویا پدروجد وپسرونوه ( پدربی واسطه وبا واسطه وپسر بی واسطه وبا واسطه ) پدرخوانده ، او به وی محرم می شود واگر پسر باشد با ازدواج خود مادرخوانده ویا دختر بی واسطه یا با واسطه اش با وی محرم خواهد شد البته ازدواج مزبور باید با اذن یا اجازه حاکم شرع باشد .
ایت الله صافی گلپایگانی (حفظه الله):
وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاءخانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنظر نمی رسد . والله العالم
ج 2- درصورت مذکوره اگر طفل دختر باشد ومرد پدرداشته باشد درصورتیکه حاکم شرع مصلحت طفل بداند می تواند بعقد انقطاعی اورا به ازدواج پدر مرد در بیاورد ودختر آن مرد محرم می شود واگر طفل پسر باشد راهی بنطر نمی رسد . والله العالم
ایت الله گلپایگانی(ره) :
وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاء خانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنطر نمی رسد .والله العالم
ج2- وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاء خانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنظر نمی رسد. والله العالم
ایت الله مکارم شیرازی (حفظه الله ) :
درصورتی که دختر باشد راه صحیح این است که با اجازه حاکم شرع اورا برای پدرآن مرد عقد موقت کنند ودر اینصورت به عنوان زن پدر برآن مرد محرم می شود واگر پسر باشد راهی جز شیرخوردن از خواهر یا مادر ومانند آن درسن قبل از دوسالگی ندارد.
ایجاد شیر به وسیله مکیدن فرزند خوانده
سئوال: اگر بچه ای را از پرورشگاه بیاورند وبوسیله نوزاد در سینه مادر جدید شیر ایجاد شده وکودک از آن تغذیه کند ، آیا این شیر سبب محرمیت می شود؟
ایت الله تبریزی (حفظه الله) :
بسمه تعالی: شیری که ناشی از ولادت نیست اثری ندارد وموجب محرمیت نمی شود . والله العالم
ایت الله خامنه ای (حفظه الله ) :
بسمه تعالی : سبب محرمیت نمی شود.
ایت الله سیستانی (حفظه الله) :
بسمه تعالی : این شیر سبب محرمیت نمی شود درصورتیکه شیر از ولادت مشروع باشد سبب محرمیت می شود.
ایت الله فاضل لنکرانی(حفظه الله ):
بسمه تعالی: خیر این شیر موجب محرمیت نمی شود.
ایت الله مکارم شیرازی (حفظه الله ) :
این شیر باعث محرمیت نمی شود.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
پنج شنبه 91/6/30 ساعت 1:37 عصر

سئوال 26

موضوع : نگرانی یک دختر از مشکلات خانواده وافسردگی مادر

      دختری هستم در دبیرستان تحصیل می کنم و در خانواده ای زندگی می کنم که پدر ومادرم ازدواج فامیلی داشته و دارای 5برادر وخواهر دیگر نیز هستم دو عارضه ی ارثی در خانواده ما هست. برخی مشکل روح و روان و برخی دچار بینایی کم . یکی از خواهرانم تا مرز کوری پیش رفته و به مرور کامل نابینا می شود. خواهر دیگرم کلاس چهارم دبیرستان بسیار باهوش و دارای استعدا ریاضی عالی. مادرم شدیدا از بعد روان بیمار است.و همه ی ما تحت تاثیر وضعیت افسرده ی مادر هستیم. از رفتار خودم نگرانم که نکند بسمت وضعیت مادر جلو می روم! از همسایگانمان هم ناراحتم ، هم در سخن و هم در فرستادن خواستگارهای اهل فساد که این ظلمی به من وخواهرم می باشد . یکی از برادرانم به ما زور می گوید وبرادردیگرم هم بشدت بیمار روانی است. ازشما کمک می خواهم که من بعنوان آخرین دختر این خانواده با این شرایط که گفتم و وجود داشتن زمینه ی افسردگی در خانواده چه باید بکنم؟ چه راه حلی را برای من وخانواده ام پیشنهاد می کنید؟ باتشکر

پاسخ مشاور

       با سلام و سپاس با توجه به اینکه نامه ی شما دارای فرازهای مختلفی است من ترجیح می دهم یکایک آنها را مطرح کرده و توضیحاتی راجع به آن بدهم.
- فرموده اید که:« پدر ومادرم ازدواج فامیلی داشته و دارای 5برادر وخواهر دیگر نیز هستم دو عارضه ی ارثی در خانواده ما هست. برخی مشکل روح و روان و برخی دچار بینایی کم» و اظهار نگرانی کرده اید از اینکه مبادا این مشکلات گریبانگیر شما هم بشود، در این راستا باید عرض نمایم که اولا در اینگونه موارد هرگز اینگونه نیست که مشکلات ژنتیکی در تمام اعضاء خانواده بروز نماید و حتی همانطور که در مورد خواهر خود فرموده اید امکان دارد عضوی نه تنها مشکلی نداشته باشد بلکه از جهاتی بالاتر از حد نرمال نیز باشد. ودوّم اینکه به فرض انتقال و بروز مشکل شما می توانید برای پیشگیری، به محض ظهور نشانه ها به یک متخصص اعصاب و روان مراجعه نمایید تا ایشان با دخالتهای دارویی این مشکل را کنترل نماید و سوم اینکه امکان دارد هراس بروز اختلال ژنتیکی در شما بصورت یک عادت فکری درآمده باشد بنا براین برای رهایی از دست این فکر آزار دهنده و راحت کردن خیالتان حتما مشورتی با یک متخصص اعصاب و روان داشته باشید .
- فرموده اید که:« مادرم شدیدا از بعد روان بیمار است» چون در این رابطه اطلاعاتی به ما نداده اید نمی توانیم رهنمودی به شما ارائه نماییم اما اگر واقعا ایشان مشکل روانی دارد حتما در این رابطه با یک دکتر متخصص اعصاب وروان مشورت نمایید.
- فرموده اید:« از همسایگانمان هم ناراحتم ، هم در سخن و هم در فرستادن خواستگارهای اهل فساد» در این رابطه باید عرض نمایم:
اول اینکه حرف ناحساب پشت سر همه اولیاء و انبیاء نیز بوده پس از این بابت ناراحت نباشید و فقط خود را با خط کش خدا تنظیم کنید و توجه به حرف دیگران نداشته باشید و با عمل نیک خود به آنها پاسخ گویید من در این رابطه قضیه ای تاریخی برای تان نقل می کنم که شنیدنی است: در کتابهای تاریخی آورده شده که شخصی احمق بخاطر رنگ پوست یکی از یاران حضرت علی علیه السلام آب دهان بر صورت مبارکش انداخت، وقتی مردم عمل او را دیدند دور بر او جمع شدند و گفتند ای بیچاره! او یکی از فرماندهان لشکر علی بود و ممکن است فردا دستگیرت کنند و تقاص کار زشت ات را با شمشیر بدهند، مرد بدبخت سراسیمه و پرسان پرسان بدنبال شخصی که به صورتش آب دهان انداخته بود رفت و او را دید که از مسجد خارج می شود، بلافاصله نزدیک شد و خود را به پای او انداخت، و از او پوزش طلبید، فرمانده دست او را گرفت و بلند کرد و گفت والله من به مسجد نیامدم مگر اینکه برای هدایت تو دو رکعت نماز خواندم و دعایت کردم!!!! این عمل باعث شد که آن شخص به عظمت روحی یاران علی علیه السلام پی ببرد و از شیعیان مخلص حضرت گردد.
برای اینکه دنبال تایید دیگران نباشید:
1:خودتان را دست کم نگیرید و به نقاط قوت خود بیاندیشید.
2:به خود تلقین کنید که تأیید و رضایت دیگران خوب است اما برای محترم بودن و ارزش داشتن نیازی به تایید دیگران نیست.
3ـ یکی از راه‏های مؤثر ابراز وجود، شرکت فعال در بحث‏های کلاس، سؤال کردن از استاد در کلاس درس،داوطلب شدن برای ارائه کنفرانس و سخنرانی در کلاس یا سایر جاها به عهده گرفتن نقش فعال در مراسم اردوها وفعالیت‏های جمعی که توصیه می‏شود حتما آنها را انجام دهیدو سعی کنید مهارت خودتان راباکارهای دیگر نشان دهید.
4- تصمیم بگیرید همه تاثیرات یأس آور محیط را از ذهن خود دور بریزید واز تلقین شکست وناتوانی به خود بپرهیزید.
5-به جنبه های مثبت زندگیتان بنگرید.
6-سعی کنید خودتان رابشناسیدوتوانایی ها واستعدادهای عظیمی که درونتان نهفته هست راشکوفا کرده و از طریق افزایش توانائیهای علمی یا هنری خود ، این پدیده را جبران نماییم وبراحساس ناامیدی خود غلبه کنید ودر جهت بهتر زندگی کردن از آنها استفاده کنید.
7- از معجزه امیدواری واقعی بهره بگیریدو هرگز تسلیم ناامیدی نشویدکه ناامیدی دشمن سعادت و موفقیت ما در زندگی است
8-نسبت به توانائیهای واقعی خود ایمان داشته باشید و در نتیجه از احساس حقارت و خود کم بینی پرهیز نمائید.
9- از مقایسه کردن خود با دیگران جدا بپرهیزیدو تنها خود را با گذشته های خود مقایسه کنید و اگر عقب افتادگی یا ایستایی در شما بوجود آمده باشد ، در رفع آنها گام برداریدو همیشه میل به پیشرفت و رشد را مد نظر خود قرار دهید.
10- باورهای دینی خود را تقویت کنید وسعی کنید ساعاتی را باخدا خلوت کنید و راز دلتان رابا او درمیان بگذاریدواز او جهت پیشرفت وترقی خود کمک بخواهید واین رابدانید که خدا کسانی که به اوروی بیاورند وبه او توکل کنند را هیچ گاه تنها نمی گذارد وهمیشه یار ویاور آنها خواهد بود.
11- جهت تقویت رابطه ی خود با منبع عالم هستی، یک قرآن با ترجمه ی فارسی روز انتخاب کنید، و هر روز چند سطر از ان را با ترجمه و درک مفاهیم بخوانید.
12- مطالعه ی سرگذشت انسانهای بزرگ و تاثیر گذار در تاریخ بشر، می تواند اعتماد بنفس شما را تقویت نماید زیرا بسیاری از این افراد از کسانی بوده اند که دارای نقصی در ظاهر خود بوده اند. و لی با شناخت توانایی های نهفته خود و تقویت ان توانسته اند تاثیری عمیق( مثبت و یا منفی) در تاریخ بشر بر جای نهند.
دوم اینکه اگرخواستگاری برایتان آمد حتما بعد از آشنایی های اولیه در مشاوره قبل از ازدواج شرکت کنید و بی گدار به آب نزنید.
فرموده اید که:«یکی از برادرانم به ما زور می گوید وبرادردیگرم هم بشدت بیمار روانی است» باید عرض نمایم که چون اطلاعات کافی در این مورد به ما نداده اید نمی توانیم در این مورد راهکاری به شما ارائه نماییم ولی بهتر است که در این مورد با یک خانواده درمانگر مشورت نمایید.
فرمایش دیگر شما در مورد روشهای پیشگیری و مقابله با افسردگی است که من در زیر به برخی از این روشها اشاره می کنم:
 در ابتدا یاد بگیرید اینکه خود را همانطور که هستید بپذیرید.
اهداف واقعی و قابل دسترسی را برپایه خواسته‌های شخصی ، نیازها و عملکردهای قبلی خود هماهنگ نمایید. این امر شما را قادر خواهد ساخت، تا به خواسته‌های خود برسید و نیز احساس ارزشمندی شما را افزایش خواهد داد.
با معیارهای خودتان برای رسیدن به موفقیت تلاش نمایید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب می‌کنید، حتی با 60 % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن شما به معنی پایان دنیا نیست.
با طرح سوالاتی از خود از قبیل از چه چیزی در هراسم؟ بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟ با ترسی که در پشت کمال گرایی شما نهفته است، رویاروی شوید.
از تفکر همه یا هیچ در ارتباط با اهدافتان اجتناب نمایید. بیاموزید که بین کارهای که اولویت بالایی برای شما دارند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند، تفاوت بگذارید و نسبت به کارهایی که اهمیت تلاش کمتری داشته باشند کوشش کمی به عمل آورید.
همه انسانها دچار شکست، نقص، ضعف، انحراف، و اشتباه می شوند و این مسائل برای انسانها کاملاً طبیعی است این موضوع را درک کنید.
توانایی استفاده از تکنیک توقف فکررا در زمانی که می بینید در ذهنتان به سرزنش خود می پردازید که چرا به اندازه کافی خوب نبوده اید ایجاد کنید.
سعی کنید برخی از کارهایی را که کامل خواهی و تمام گرایی شما در آنها مشهود است، را شناسایی کنید و مدتی بصورت عمدی انها را بطور ناقص انجام دهید، مثلا اگر سعی می کنید سفره را بطور کامل و بی نقص بچینید، برای یک مدت بطور عمدی انرا ناقص بچیید تا شوهر و یا مهمانهایتان شما را برای این کوتاهی مورد انتقاد قرار دهند و یا اگر کتابی را مطالعه می کنید از هر چند صفحه یک صفحه آنرا نخوانید و رد شوید و برای اینکه مطلع شوید که در این یک صفحه چه گذشت هیچگاه بسراغ آن صفحه بازنگردید.
· این‌گونه فکر نکنیم: افتضاح است! وحشتناک است! همه چیز خراب شد! همیشه همین‌طور است! هیچ‌وقت ملاحظة مرا نمی‌کند! اصلاً به فکر من نیست! مخصوصاً این کار را کرد! می‌خواهد مرا خراب کند! از من متنفّر است!
 بهتر است این‌گونه فکر کنیم: خیلی بد شد، حق دارم ناراحت باشم ولی دنیا که به آخر نرسیده، رفتار بدی داشت می‌توانست بیشتر حال مرا رعایت کند معلوم نیست چرا این کار را کرده شاید هم تصادفی باشد، درست است که رفتار بدی کرد ولی رفتار او با همه همین‌طور است، بهتر است به او نشان بدهم که ناراحت شده‌ام، ولی نه با داد زدن. می‌توانم منطقی با او صحبت کنم و حرف‌هایم را بزنم،
خود آرام‌سازی (
Relaxation  ) روش مناسبی برای کنترل ناراحتی و نیز روش جالبی برای مقابله با بسیاری از موقعیت های اضطراب زای زندگی می‌باشد. برای یادگیری آرام سازی می توانید به یکی از مرکز مشاوره مراجعه نمایید.

اگر محل زندگی شما در استان اصفهان می باشد می توانید به مرکز مشاوره وخدمات روانشناختی رهنما واقع در شهر زرین شهر- خیابان شهید رجایی -کوچه آینده سازان یک -جنب هنرستان تربیت مراجعه ویا با تلفن 2211515- 0334 تماس حاصل فرمائید


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
جمعه 91/6/24 ساعت 3:3 عصر

سئوال 25

موضوع : رابطه نامناسب با مادرشوهر وخواهر شوهر

     سلام خسته نباشید ببخشید وقتتان را میگیرم من 11سال است که با همسرم زندگی می کنم و 2 تا بچه دارم خیلی به همسرم علاقه دارم همینطور زندگی و بچه هامو دوست دارم من واقعا به کمک شما نیاز دارم لطفا راهنماییم کنید در زندگیم مشکلاتی هست که دیگر نمی توانم تحمل کنم مادر شوهر و خواهر شوهری دارم که زندگی گرم و صمیمی منو به جهنم تبدیل می کنند اونا با حرفهای کنایه و زخم زبون منو دیونه می کنند وقتی میشینم با شوهرم در مورد اونها حرف بزنم باهاش درددل کنم تا ارام بشم اولین حرفی که میگه ،حرف نزن دروغ نگو همه اش تقصیر خودت تو مریضی اون حرفها را از خودت میگی با این حرفهای اون من دیگه به زندگی ناامید میشم چکار باید بکنم زندگیم نپاشه من اگه با خانواده همسرم هم قطع رابطه بکنم اون تو خونه در هر کاری با من لجبازی میکنه من چه راهی برم که اون هم راضی باشه شما هر سوالی هم دارید من جواب میدم خواهش میکنم راهنماییم کنید بی نهایت ممنون امید به خدا

پاسخ مشاور

    امام على(علیه السلام) مى­فرماید:« ضرب اللسان اشد من ضرب السنان؛ زخم زبان از زخم نیزه بدتر است».
    مطمئناً ایـن کـه مادر شوهر و یا خواهر شوهرتان با نیش زبان شما را برنجانند، هنر نیست؛ زیرا این­گونه کارها عقوبتش در همین دنیا دامن آدمى را مـى­گـیـرد و کسى بر آن­ها مسلط می­شود که همین بلا را بر سرشان در خواهد آورد؛ زیرا دنیا دار مکافات است و نباید از مکافات عمل غافل شد.
در ادامه مطالبی بیان خواهد شد که شاید احساس کنید در بیان راهکارها اندکی نوک پیکان را در این ماجرا به سمت شما نشانه رفته­ایم، لطفاً از ما نرنجید؛ زیرا 1. عقیده بر این است که وقتی رابطه
¬ای آسیب می¬بیند، گرچه ممکن است افرادی مثل شما «آدم بدِ داستان نباشند» اما انتظار می­رود که با احساس مسئولیّت بیشتری با ماجرا برخورد کرده و فرد مقابل را بیشتر درک نمایید؛ زیرا این شما بودید که با احساس مسئولیّت اقدام به مشاوره نموده­اید. 2. بهتر است به دنبال ایجاد تغییر در خود باشید تا تأثیرات دلخواه را بر همسر، خواهر شوهر و یا مادرشوهرتان داشته باشید؛ زیرا آن­طور که از ماجرا برمی­آید شما کنترلی بر آن­ها ندارید؛ بنابراین موفقیت زمانی است که به این واقعیت برسید که با ایجاد کمترین تغییر در خود می­توانید تأثیر بزرگ و تغییرات مثبتی لااقل در همسرتان به وجود آورید.
در این زمینه گفتنی است هیچ چیز و هیچ کس نمی­تواند زندگی مشترک­تان را نجات دهد، مگر آن­که شما خود چنین چیزی را از صمیم قلب بخواهید و در همان راستا عمل نمایید؛ زیرا نمی­توان بد عمل نمود و انتظار نتیجه­ای خوب داشت.
در حقیقت می­توان گفت « نجات زندگی» به عنوان هدف شماست، حال جا دارد به گونه­ای تفکّر و عمل ننمایید که شما را به جای نزدیک شدن به هدف، فرسنگ­ها از آن دور نماید. به عنوان مثال جا دارد در همین ابتدای کار درخواست نماییم فراموش نکنید مادر هر کسی «منحصربه ‌فردترین» افراد زندگی­اش است؛ زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند بیشتر از یک مادر داشته باشد؛ لذاست که افرادی نظیر شوهرتان متأسّفانه حتّی تحمّل شنیدن برخی واقعیّت­ها را در مورد مادرشان ندارند و حتّی ممکن است بی­علاقگی شما نسبت به مادر خود را به صورت غیرمستقیم به بی‌علاقگی‌ شما نسبت به خود تفسیر نمایند.
یادتان باشد برای احساس رضایت از زندگی احتیاج به تغییر واقعیّت­ها در مورد شوهرتان و یا مادرش نیست، بلکه باید انتظار و نگرش خود را متناسب با واقعیّت­های زندگی و چنین افرادی تنظیم نمایید.
توضیح این­که اگر شوهرتان آدم خوبی است و از آن­هایی نیست که کارش با شما به طلاق و جدایی بکشد و از افرادی نیست که نبایستی از اوّل با وی ازدواج می­کردید، جا دارد انتظارات خود را با واقعیّت­های خود و خانواده­اش متناسب سازید؛ زیرا خالی از لطف نیست که به خاطر داشته باشید که زندگی مثل فیلم سینمایی نیست که در آن، افراد به همه خواسته­هایشان برسند و همسر ایده­آل و کاملاً مطابق میل خود را پیدا کنند.
هر انسان، خانواده و فامیلی مجموعه­ای از نقاط ضعف و قوت است و زندگی هر انسان نیز آمیخته­ای از شادی­ها و رنجها، شکست­ها، پیروزی­ها، غمها و ناکامی­هاست؛ بنابراین ارزش و قیمت زندگی و همسر خود را بدانید و اجازه ندهید هر چیزی بتواند زندگی­ شما و شوهرتان را متشنج و بحرانی کند.
*امّا آن­چه که مربوط به نحوه برخورد شما به عنوان یک فردی مذهبی است. در چنین مواقعی:
1- وسط قرار دادن شوهر در مسائل شما و خانواده­اش از سوءاخلاق به حساب می­آید؛ بنابراین اگر با وابستگان شوهرتان مشکلی دارید منطقی­ آن است که این مشکل را بین خودتان حل کنید و با خودشان در میان بگذارید.
2- بیان شکایت­آمیز از رفتار و گفتار خانواده همسر و درخواست مقابله با آن­ها( گرچه شما به چنین نکته­ای اشاره ننمودید و گفتید که فقط جهت در دل با شوهرتان مطرح نموده­اید؛ ولی مهم آن است که دریابید شوهرتان از نحوه بیان و ... شما چه چیزی برداشت نموده است) توسّط شوهر فقط رنج و ناراحتی همسرتان را تشدید خواهد نمود و در طول زمان باعث عمیق شدن اختلاف­ها بین شما و او می­شود.
3- به جاى توجه به نیمه خالى لیوان به نیمه پر آن توجه کنید. انسان چیزهایی را می­یابد که به دنبال دیدن و شنیدن آن­­ها باشد؛ بنابراین شایسته آن است که به دنبال جستجو و شکار موارد خوب در زندگی با خانواده همسرتان بوده و با تشویق آن­ها به خاطر آن موارد انگیزه انجام کارهای مثبت را در آن­ها نسبت به خود افزایش دهید؛ زیرا همین نکته کوچک یکی از بزرگترین راهکارهای افزایش رفتار مطلوب در فرد مقابل است که کاربرد زیادی در جلسات مشاوره و درمان دارد. اگر به درستی بنگرید درخواهید یافت که موارد بسیاری از نمونه­های توجّه خانواده همسرتان به شما در روابط­تان وجود دارد.
4- از خود انتظار معجزه نداشته باشید که بتوانید افرادی نظیر مادر شوهرتان را قانع کنید رفتار خود را اصلاح نمایند؛ زیرا این افراد به ویژه در سنین بالا خیلی قابل تغییر نیستند؛ بنابراین پس از این­که احساس خود را نسبت به رفتارشان با آن­ها در میان گذاشتید و مطمئن شدید که رفتارشان از روی غفلت و ... انجام نگرفته با تحمّل چنین رفتاری بدون هیچ دلخوری به امید کسب ثواب صبر نمایید و مطمئن باشید که آن­ها باید در مورد تبعات رفتار خود پاسخگو باشند.
5- از رفتار این­گونه از افراد عبرت گرفته و سعی نمایید در ارتباط با دیگران به چنین آسیبی دچار نگردید.
6- اجازه ندهید زندگی در جمع خانواده­ای که به برخی از ویژگی­های آن اشاره داشتید شما را از عمل نمودن بر اساس تربیت شایسته خانوادگی­تان جدا سازد.
7- اگر ما توقّع خود را از دیگران پایین آوریم و این را بپذیریم که هر انسانی دارای میزانی از درک و شعور است، نمی‌توانیم از هر کسی انتظار رفتارهای درست و حساب شده داشته باشیم، بدین­گونه خودمان راحت‌تر و آرام‌تر زندگی خواهیم کرد و از اطرافیان هم احساس گله و نارضایتی نخواهیم داشت.
8- سعی کنید با افرادی نظیر عروسان دیگر همین خانواده و یا دیگران که شرایط شما را داشته و یا دارند ارتباط برقرار نموده و از تجربیّات آنان برای سازگاری با چنین شرایطی بهره­مند گردید.
9- به یاد داشته باشید برنده­ها کاری را انجام می­دهند که بازنده­ها دلشان نمی­خواهد. با توجّه به این اصل در کارهای خود با خواهر شوهر و یا مادر شوهرتان حتّی اگر به پیشنهادشان عمل نمی
¬کنید از روی سیاست هم که شده مشورت کنید؛ زیرا مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آن­ها و آتشی است بر طوفان لجاجت­شان با شما.
10- اگر آن­ها تصمیم گرفته­اند که مثلاً شما را در جلوی جمع خراب کنند، بسیار ساده است که شما آن­ها را ضایع کنید، به این طریق که اگر بد شما را گفتند، شما خونسرد باشید و حتی اگر لایق آن نیستند با لبخند به سویشان رفته و آن­ها را بوسیده و در آغوش گیرید. برایشان از این قضیّه داستان­سرایی کنید که شما خواهر/ مادر بهترین همسر دنیایید، کسی که من به او افتخار می­کنم و ... .
11- سعی کنید با کمی لبخند و طنز کنایه­ها را با شوخی رد کنید؛ زیرا عصبانیت اوضاع را بدتر می‌کند. لبخند زدن در جواب کنایه‌هایی که می‌شنوید باعث می‌شود کنایه‌ها کمتر گردد. دیری نمی
¬پاید که اطرافیان شما آن­ها را سرزنش خواهند نمود و فشار جمع باعث می¬گردد که دیگر به خود اجازه ندهند شخصیّت شما را نادیده انگارند و با زخم زبان باعث رنجش خاطر شما گردند.
12- بسیار مهم است که حتّی در جمع فامیل خود و در کنار همسر خود نیز از آن­ها چیزی به بدی نگویید و به آن­ها بدی نکنید. می­دانم که خیلی سخت است؛ ولی ارزشش را دارد.
بحار، ج 71، ص 286.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
دوشنبه 91/6/20 ساعت 11:14 عصر

سئوال 24

موضوع: مخالفت مادر نامزد با ازدواج یک زوج

    سلام من مدت 4سال با نامزدم اشنا بودم بعد همه موافق بودند ما با هم ازدواج کنیم بعد از شب نامزدی مادر نامزدم مخالفت کردند و در ضمن پدر نامزدم 6سال پیش فوت شدند من چیکار کنم؟

پاسخ مشاور

« در هر ازدواجی، مشکلاتی وجود دارد. پذیرش این نکته رمز موفقیّت شماست که اگر نتوانید نظر والدین را تغییر دهید، یاد بگیرید چطور خودتان را با این قضیّه وفق دهید یا بتوانید در کنار هم تصمیم بگیرید چطور همه چیز را پنجاه پنجاه کنید».
دانشجوی گرامی؛ احساسی را که نسبت به فرد مورد نظرتان دارید، درک کرده و به شما حق می­دهیم به فکر ازدواج با کسی باشید که حس خوبی نسبت به او پیدا نمودید. باشید. امیدواریم با استفاده از راهکارهای مطرح شده و ظرفیّت­های معنوی خود که می­توان از آن برای همراهی والدین با نظر خود از آن بهره جست، بتوانید شرایط را آن­گونه که انتظار دارید، فراهم سازید.
از آنجا که جنسیت خود را در مشخصات تان روشن ننموده اید ، نمیدانیم شما پسری هستید که از مخالفت مادر نامزدتان گفته اید یا اینکه دختر خانمی هستید که از مخالفت مادر پسر سخن به میان آورده اید . سوالتان مبهم است و نمیدانیم در ادامه سوال قبلی این متن را ارسال کرده اید یا اینکه سوال مستقل و از طرف فرد دیگری است ؟ همچنین سوالتان بسیار کلی است و خیلی از اطلاعات و شرایط آشنائی قبلی و نامزدی را بیان نفرموده اید . اصلا منظور شما از نامزدی، عقد رسمی و محرمیت هست یا اینکه قول و قرار ازدواج بدون محرمیت و عقد مد نظرتان می باشد؟ حد و مقدار آشنائی شما در طول چهار سال به چه مقدار بوده است ؟ در چه حدی با هم ارتباط داشته اید ؟ آیا خانواده نامزدتان و خانواده خودتان از این ارتباط مطلع بوده اند ؟و.... مشخص نبودن پاسخ این سوالات پاسخ گوئی را کمی دچار مشکل میکند . لذا با در نظر گرفتن این فرض که شما پسری هستید که مادر دختر (مادر نامزدتان) بعد از مراسم نامزدی (بدون عقد )با ازدواج شما مخالفت کرده است ؛مطالب کلی تقدیم نگاهتان میکنیم .
حقیقت آن است که ناهماهنگى بین جوانان و والدین در مورد ازدواج به خصوص در عصر حاضر پدیده­ای طبیعى است و بسیارى از جوانان نظیر خود شما از این موضوع اظهار نارضایتى مى‏کنند.
هر چند باید به نقطه نظرات دختران و پسران و برخى خواسته‏هاى آنها توجه کافى داشت؛ ولى در عین حال نظارت و احیاناً دخالت والدین به عنوان ناظرانی امین، مشاورانی آگاه و دلسوز مى‏تواند یک منبع معتبر و قابل اعتماد براى پیوند دختر و پسر و بنا نهادن زندگی مشترک شیرین آنها باشد.
مطمئناً تصمیم گیرنده نهایی در این قضیّه خود دختر و پسر هستند؛ زیرا حق انتخاب از آن ایشانست. شماها هستید که باید با در نظر گرفتن همه جوانب دخیل در مسأله ازدواج عاقلانه، آگاهانه تصمیم خود را گرفته و همسری برگزیده و به گونه­ای عمل نمایید که در ادامه با مشکلی که به آن نیندیشیده، مواجه نگردید.
قطعاً در این میان همفکرى و مشورت با والدین که از تجربه و پختگى لازم برخوردارند، مى‏تواند فرد را در یکى از مهمترین تصمیم‏هاى زندگى یارى کرده و به انتخاب شایسته­ای منتهى گردد تا با آرامش و اطمینان بیشتری به امر مهم و مقدس ازدواج اقدام نماید.
سعی ما و همکاران این مجموعه نیز این است که با روشن ساختن جوانب مختلف این مسأله زمینه­ساز تصمیمی مناسب برای فرزندان و والدین­ گرامی­شان باشیم والّا جای شک و شبهه­ای نیست که نه تنها ازدواج امثال شما با دختری که احساس خوبی نسبت به او پیدا کرده­اید، حق طبیعی شماست، بلکه بالاتر از آن، سزاوار است فارغ از اصرار و سختگیری والدین، خود مسیر زندگی را تعیین نمایید؛ ولی از سوی دیگر راه رهایی از موقعیت حاضر را در مخالفت و لجاجت با خواسته والدین و بالعکس ندانسته و نمی­دانیم.
حال در ادامه پاسخ توجه شما را به نکات زیر جلب می نماییم:
نکته اول: ازدواج یکی از مهم‌ترین وقایع زندگی هر انسانی است و تأثیر بسیار مهمی بر سرنوشت آدمی در دنیا و آخرت بر جای می‌گذارد. از این رو لازم است در انتخاب همسر، احساسات را کنار گذاشت و واقع‌بینانه تصمیم گرفت. در این راستا لازم است بدون دخالت دادن احساسات و عواطف، که می‌توانند سد راه تصمیم‌گیری عاقلانه باشند، ملاک‌ها و معیارهایی را در فرد مقابل در نظر گرفت و دقت کرد که آیا وی این ملاکها را دارد یا نه؟ آیا دختر و پسر از جهت تقوا و پرهیزگاری، اخلاق، خردمندی، شرافت و منزلت خانوادگی، زیبایی، سن، تحصیلات و... با هم تناسب دارند یا نه؟ لذا توصیه می‌کنیم قبل از هر امری، با کنار گذاشتن احساسات، در این مسائل دقت کنید و قبل از آن که دیر شود عاقلانه تصمیم بگیرید. اینجا این سوال نیز مطرح می شود که شما از چه طریقی به ویژگی های فرد مورد نظر پی برده اید و او را شایسته زندگی مشترک با خود تشخیص داده اید؟
نکته دوم: چون مسأله ازدواج، مهم‏ترین رکن زندگی و نقطه عطفی در حیات اجتماعی انسان‏هاست از این رو شایسته است که با دقت و تدبیر بیشتری صورت گیرد. از متن ارسالی شما این طور استنباط می شود که مدت زیادی است که با این دختر آشنا شده اید و یکدیگر را دوست دارید، اما مناسب است تا بدور از فضای ارتباط و دوستی ، وضعیت خودتان را ارزیابی نمایید و مطمئن شوید این انتخاب بهترین انتخاب است و ایشان ملاکها و معیارهای شما را دارند و تحت تاثیر این ارتباط نیستید. چرا که اشتباه در مورد ازدواج و انتخاب همسر غیر قابل جبران است. برخی اهمیت انتخاب همسر را به راه رفتن در میدان مین تشبیه می کنند که اولین اشتباه فرد آخرین اشتباه اوست، پس انسان باید در این مورد خیلی با احتیاط عمل کند و از همفکری تمام اطرافیان به ویژه والدین خود استفاده کند. بنابراین با والدین خود مشورت کنید و از نظرات آنان در این مورد استفاده کنید.
نکته سوم: به این نکته نیز توجه کنید که غرائز دوران جوانی آدمی را به سوی دوست داشتن و دوست داشته شدن سوق می‌دهد. و این یک امر طبیعی است و نمی‌توان راهی برای گریز از آن پیدا کرد. آن چه مهم است آن است که این میل طبیعی را به سوی ارضای مشروع آن و اجتناب از گناه سوق داد. به این ترتیب، همانطور که حتما خودتان هم می دانید داشتن رابطه دوستانه با نامحرم، حتی به نیت ازدواج، از نظر شرعی کاری حرام محسوب می‌شود و دختران و پسران مؤمن لازم است از آن اجتناب نمایند.
نکته چهارم: می‌دانید که در جامعه ما ازدواج دختر و پسر بدون رضایت والدین آنان عملا امکان ندارد و حتی در صورت وقوع نیز، ازدواج موفقی نخواهد بود و مشکلات بسیاری در مقابل آن وجود خواهد داشت. بنابراین با توجه به مخالفت خانواده دختر مزبور با ازدواج او با شما، این ازدواج به هیچ وجه به سود شما نخواهد بود.مخالفت طولانی مدت مادر او با ازدواج وی با شما امیدها را برای موافقت ایشان از بین می‌برد. به علاوه، همان طور که گفتیم تداوم این دوستی نیز جز گناه نتیجه‌ای به دنبال ندارد. نکته دیگر در این رابطه این است که با فرض موافقت مادر دختر مزبور، آیا والدین شما با ازدواج شما با او موافق خواهند بود؟ شاید آنان به دلایلی کاملا منطقی (یا حتی دلایلی غیر منطقی) با ازدواج شما با او مخالفت کنند. در این صورت شما چه خواهید کرد؟ پس فرض را بر این نگذارید که با موافقت والدین او، همه مشکل حل خواهد شد.
نکته پنجم: شما تا کی می‌خواهید به امید موافقت مادر دختر مزبور با ازدواج او با شما، صبر کنید؟! آیا صحیح است که شما زندگیتان را به امید واهی ازدواج با دختر مورد علاقه‌تان تلف کنید آنگاه او هم به دلیل مخالفت مادرش شما را رها کند و با دیگری ازدواج کند؟! در این صورت چه کسی بیش از همه ضرر کرده است؟ می‌دانید که در این صورت آن که سرمایه زندگی و عمر و همه وجود خود را باخته، شما هستید. نگویید که دختر مورد علاقه‌تان می‌گوید که تا آخر با شما خواهد ماند و هر طور شده موافقت مادر خود را کسب خواهد کرد. مطمئن باشید او برای همیشه با شما نخواهد ماند و کم‌کم در اثر اصرار مادر و راهنمایی‌های آنان از ازدواج با شما منصرف خواهد شد. از این رو، دلسوزانه از شما می‌خواهیم خوش‌باوری را کنار بگذارید و واقع‌بینانه به قضیه نگاه کنید.
برادر گرامی، اسلام به پیروانش دستور می دهد که اگر امکان ازدواج با فرد مورد علاقه شان را داشتند فورا ازدواج کنند و اگر ندارند حتی در خیال خود هم به او فکر نکنند. ما اگر بخواهیم راهی غیر از آنچه اسلام (که پژوهشهای روز روانشناختی نیز آن را تأیید می کند) گفته در پیش بگیریم و به جای کنترل احساسات درونی، جلوی آن را باز بگذاریم، دچار مشکلات روحی و روانی زیادی می شویم. پس اجازه ندهید قبل از قطعی شدن ازدواج شما با وی علاقه به این فرد بیش از این در دل شما زیاد شود.
نکته ششم: شما علت مخالفت مادر دختر را عنوان نکرده اید. اما باید بررسی کرد که علت اصلی مخالفت چیست؟ آیا آنها دلیلی قانع کننده برای مخالفت خود دارند؟ اگر شما باشید و فارغ از محبت و عشق ، مخالفت آنها را بجا و مقتضی اندیشه می دانید و محصول عاقبت اندیشی پیران تجربه می شمارید یا نه؟ به طور منفی و با عجله نتیجه گیری نکنید. این عمل را «نتیجه گیری عجولانه و بی اساس» می گویند. احتمال بدهید که دلیل مخالفت مادر؛ محبت وافر به اوست و یا مشکلات اخلاقی یا رفتاری شما مانع این کار شده و یا واقعیت هائی را از ارتباط شما می دانستند ولی لازم نمی دیدند به شما بگویند ویا اساسا پنداشته اند که شما به بلوغ فکری لازم نرسیده اید و اطلاعی از رشد فکری و عقلی شما ندارند. و علل دیگری که شما باید آنها را بدست آورید.
نکته هفتم :اگر آنگاه که با خود خلوت می کنید مخالفت آنها را بجا می شمارید پس تسلیم حق شوید و از اصرار بر تصمیم غلط خود دست بکشید و لیکن اگر مخالفت آنها را بی مورد می شمارید هرگز به دو گروه مخالف و موافق تقسیم نشوید دو جبهه در برابر هم را تشکیل ندهید و هر یک بر طبل رأی خود مشت مکوبید. و بدنبال بدست آوردن رضایت باشید.
نکته هشتم: چنانچه این دختر خانم واقعا به شما علاقه مند باشد و بر ازدواج با شما مصر می تواند در راه تحصیل رضایت مادر از همکاری و میانجی‏گری خیر اندیشان و فامیلهای نزدیک و صاحب نفوذ بهره بگیرد و نیز اصرار و سماجت آمیخته به محبت و فرمانبری را فراموش نکند.
در این راه ایشان باید
1- در قدم نخست، دلیل واقعی مخالفت مادر خود را دریابد.
2- پس از شناسایی دلیل مخالفت، سعی کند تضمین های لازم را (‌البته با توجه به واقعیت هایی که در شما وجود دارد) به آنان در آن زمینه ارائه نماید. برای این کار می تواند از افراد آشنا و دارای نفوذ کلام و مورد اعتماد فامیل مثل پدر بزرگ، عمو یا دایی به عنوان واسطه کمک بگیرد تا رضایت والدینش را فراهم کند.
3- ایشان هیچگاه نباید در مقابل مادر خود جبهه بگیرد؛ زیرا با توجه به اینکه مادران غالباً دلسوز فرزندان خود هستند ممکن است در تشخیص موضوعاتی که به صلاح فرزندانشان است دچار اشتباه گردند، لذا باید سعی کند با درایت و زیرکی و همسو ساختن بزرگان فامیل به آنها در اتخاذ تصمیمی منطقی یاری رساند.
نکته نهم: لازم به یادآوری است که اگر آنها علی رغم سعی و تلاش شما رضایت ندادند به مصلحت شماست که از این ازدواج دست بکشید و حتی در برخی موارد از گذر زمان به عنوان یک عامل مؤثر و هموار کننده و مسیر نیل به هدف بهره بگیرید. بهرحال بدون رضایت والدین اقدام نکنید مگر آنکه مخالفت آنها را برطرف ساخته و به رضایت بکشانید.
چرا که همانطور که گفته شد در جامعه ما ازدواج دختر و پسر بدون رضایت والدین آنان عملا امکان ندارد و حتی در صورت وقوع نیز، ازدواج موفقی نخواهد بود و مشکلات بسیاری در مقابل آن وجود خواهد داشت. بنابراین با توجه به مخالفت خانواده دختر مزبور با ازدواج او با شما،( تا زمان رفع کامل این مخالفت) این ازدواج به هیچ وجه به سود شما نخواهد بود.
به هر حال، اگر نتوانستید رضایت آنان را کسب کنید توصیه می‌کنیم بیش از حد اصرار نکنید و به فکر ازدواج با کس دیگری باشید. مطمئناً همسر مناسب شما در جامعه زیاد است.

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
دوشنبه 91/6/20 ساعت 11:7 عصر

سئوال 23

موضوع: سرزنش و مسخره کردن

   سلام من سحر 27 ساله هستم و لیسانس کشاورزی دارم و هنوز ازدواج نکردم قبلااهداف بلندی داشتم دوران دبیرستان آزرو داشتم پزشک بشم اماخواستگار زیاد تمرکز منو به هم زد نتونستم به هدفم برسم الان دائم مورد سرزنش پدر و مادرم هستم که به هیچ جایی نرسیدی و ازدواج هم نکردی اعصابم به هم ریخته آرامشم به هم خورده و تحت فشار شدیدیم متاسفانه پدر و مادر اصلا به وضع من توجهی ندارن دنبال هر کاری هم که میرم درست نمیشه انگار طلسم شدم اینقدر حالم بده که بارها به فکر خودکشی افتادم از طرف فامیلها هم تحت فشارم همشون به من تیکه میندازن و مسخرم میکنن تا حدی که مجبورشدم باهاشون قطع رابطه کنم خواهش میکنم کمکم کنید من با این وضعیت چیکار کنم؟

پاسخ مشاور
     خواهر محترم متاسفانه توضیحات شما در مورد وضعیت کنونی تان کافی نیست و مشخص نکرده اید علت ازدواج نکردنتان در حال حاضر چیست؟ آیا به علت نداشتن خواستگار است؟ یا خواستگارهایی دارید اما به توافق نمی رسید؟ با این حال مطالب زیر تقدیمتان می شود. در صورتی که پاسخ ما مناسب وضعیت شما نبود در مکاتبات بعدی با بیان توضیحات بیشتر ما را در ارائه پاسخ مناسبتر یاری کنید.
گفته اید در گذشته خواستگاران زیادی داشته اید. متاسفانه یکی از اشتباهات دختران ما این است که به بهانه ادامه تحصیل و طی مدارج عالی از ازدواج سر باز می زنند غافل از اینکه سیر صعودی خواستگار داشتن دختران تا سنین خاصی است و پس از آن سیر نزولی پیدا میکند تا جاییکه روزی می رسد که دیگر هیچ خواستگاری ندارند و آنگاه پشیمانی هیچ سودی ندارد. وضعیتی که ظاهرا شما در حال حاضر دچار آن هستید. اما اکنون چکار باید کرد؟
دوست گرامی احساس شما و نگرانی تان از بابت تأخیر در ازدوج را درک می کنیم اما تذکر یک مطلب را ضروری میدانم و آن اینکه درست است که ازدواج برای همه جوانان خصوصا ما خانمها از اهمیت خاصی برخوردار است و معمولا یک خانم دوست دارد با ازدواج و بعد مادر شدن به احساس آرامش و تکامل برسد، اما این مسئله نباید آنقدر بزرگ و مهم شود که تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده و مثل یک ابر سیاه و تیره بر سراسر وجود و زندگی ما سایه بیندازد. ازدواج بخشی از زندگی ما انسانهاست نه همه آن.
آیا عاقلانه است که به خاطر بخشی از زندگی همه آن را خراب کنیم؟ بنابراین در صورتی که به هر دری زدیم، ولی موفق به این کار نشدیم، نباید فکر کنیم نابود شده ایم. زندگی ما جنبه های دیگری هم دارد؛ کار، ورزش، هنر، تحصیل، فعالیتهای فرهنگی و مذهبی، تفریح و... که باید به آنها پرداخت و این مسأله را فراموش کرد تا زمینه آن فراهم شود. بنابراین توصیه ما این است که دیگر به این مسأله فکر نکنید و به سایر ابعاد زندگی خود مشغول باشید. می دانیم که سخت است و هیچ گاه به طور کلی فراموش نخواهد شد. اما بی توجهی به آن، فشارها را کمتر می کند و تحمل زندگی را برای شما آسانتر می نماید. با این کار از زندگی بیشتر لذت خواهید برد.
شما اگر میخواهید اندکی از حجم مشکلات بکاهید و تحمل آنها را برای خود آسان کنید چاره ای ندارید جز اینکه به این نکات دقت کنید و توجه داشته باشید که وقتی مشکل قابل حل نیست، باید خودمان را بزرگ کنیم تا مشکل کوچک شود و آن را ریز ببینیم.
از همه اینها گذشته شما تنها دختری نیستید که با این مسئله مواجهید. دختران شایسته فراوانی هستند که هم از نظر ظاهری و شخصیتی و هم از نظر خانوادگی مشکلی ندارند اما سنشان بالا رفته و ازدواج نکرده اند و یا حتی یک خواستگار هم ندارند.
خواهر خوبم! ما انسانها با مسایل و مشکلاتی که بر سر راهمان قرار می گیرند دوجور برخورد می کنیم. بعضی از ما از یک مسئله کوچک یک کوه بزرگ می سازیم و آنرا برای خودمان تبدیل به یک مشکل لاینحل می کنیم. مدام غصه می خوریم و باعث ناراحتی اطرافیانمان می شویم و در یک جمله زندگی را برای خودمان و خانواده و اطرافیانمان تبدیل به جهنم می کنیم.
اما نوع دوم برخورد: عده دیگری از ما آدمها وقتی با یک مشکل روبرو می شویم سعی می کنیم جوانب قضیه را خوب بسنجیم و ببینیم اشکال کار کجاست. اگر در بوجود آمدن مشکل خود یا خانواده مان مقصر بودیم سعی می کنیم با برطرف کردن اشکال، مسئله را حل کنیم. اما اگر دیدیم حل مسئله از توان ما خارج است و یا اصلا اشکال از ما نیست تمام تلاشمان را برای پذیرفتن مسئله و کنار آمدن با آن بکار می بریم. به این ترتیب هم از خودخوری بیهوده خلاص می شویم و هم از دیگر جلوه ها و جنبه های شیرین زندگی لذت می بریم.
به نظر شما کار کدام گروه بهتر است؟ مطمئنا شما هم با ما هم عقیده اید که گروه اول همیشه نگران و ناراحت و غمگین و افسرده خواهند بود و گروه دوم با ابتکار و خلاقیت و بهره‏مند شدن از دیگر توانمندیهاى خود، شاد و بانشاط زندگى خواهند کرد و فعّال و سر زنده با همان امکانات و شرائط موجود، زندگى را بر خود سهل و آسان خواهند گرفت.
حال شما می خواهید جزو کدام گروه باشید؟ انتخاب با خودتان است.
راهکارهای حل مسئله
1- شما تنها فردى نیستید که با این مساله در ازدواج مواجه هستید؛ لذا آن را به عنوان یک مساله ببینید نه یک معضل و مشکل لاینحل.
2- ازدواج همه زندگی نیست، بلکه تنها یک بعد از ابعاد زندگی است . پس تا زمانی که شرایط ازدواج برایتان فراهم نشده, از فرصت استفاده کنید و در سایر ابعاد زندگی بکوشید.
3- همیشه زود ازدواج کردن به معنی زودتر به خوشبختی رسیدن نیست. اگر در زندگی بسیاری از کسانی که زود ازدواج کرده اند - به خصوص در مواردی که آشنایی‏ها از طریق‏های غیر مشروع انجام گرفته - دقت و تأمل کافی صورت گیرد، آشکار می‏گردد زود ازدواج کردن همیشه به صلاح دختر و زندگی‏اش نبوده، بلکه گاهی زود ازدواج کردن شرّی است که گریبانگیر فرد می گردد و مدت‏ها زندگی مشترک دختر و خانواده‏های دو طرف را تلخ می سازد.
پس زود به خانه بخت رفتن همیشه به معنای خوشبختی نیست. اگر به حفظ پاکی و عفت خود استمرار بخشید و در امتحان الهی موفق و سرافراز شوید، خداوند از طریقی که هیچ کسی نمی‏داند، فرد صالح و شایسته و لایقی را ان شاء الله به سراغ شما می‏فرستد.
4- خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانید. همه تخم مرغ های خوشبختی را در سبد ازدواج نچینید. همه برگه های زندگی را در موضوع ازدواج خرج نکنید. چه بسا زنان بسیار تأثیرگذاری در جامعه بوده اند که در پرتو تحصیل، کار و اشتغال مولد، و ... به خانه خوشبختی و بخت واقعی خود راه یافته اند. بنابراین، تمرکز ذهنی خود را تا زمان مقتضی، و تا زمانى که کسى به خواستگارى شما نیامده، از مسئله ازدواج به امور مثبت دیگر ببرید. به هیچ عنوان اجازه ندهید ازدواج تمام فضای ذهنی شما را اشغال کند.
5- خواهر گرامی توجه داشته باشید که در فرآیند ازدواج عوامل متعددی دخیل هستند. نجابت دختر و خانواده اش و یا سن وی هر کدام تنها یکی از آن چند عامل می باشد که باید در کنار سایر عوامل در نظر گرفته شوند. لذا شایسته است با دقت به بررسی موانع ازدواج بپردازید و از این موانع لیستی تهیه کنید و آنگاه با تمام وجود برای برطرف کردن آنها تلاش کنید.
6- نباید از مسائلی که زمینه ساز خواستگاری است غفلت کنید، مثلاً پاکیزگی و نظافت، شادابی، خوش اخلاقی، خوش سخن بودن، شوخی های به جا میان همجنس، رعایت کردن فرهنگ صحیح جامعه، پرهیز از: گرفتگی چهره و عبوس بودن، ابتذال اخلاقی، ژولیدگی و اظهارات دلسرد کننده، حالات افسردگی و... .
بنابراین از انزوا و تنهایی دوری کنید. در کانون‌های علمی و مذهبی، همچنین مساجد و جلسات مذهبی و در مجالس مراسم جشن و عقد و عروسی اقوام و خویشان با حفظ موازین و شئون اسلامی حضور پیدا کنید.
درمجالس زنانه با ظاهری آراسته و زیبا حاضر شوید. به سر و وضع و آراستگی ظاهری خود بیشتر برسید و از شلختگی اجتناب کنید، البته با رعایت حلال و حرام و اجتناب از خودآرایی در مقابل نامحرم.
7- هیچ گاه به سرزنش های خانواده و اطرافیانتان اهمیت ندهید و صبور باشید، آن را به حساب ناآگاهی و جهالت آن ها بگذارید. آنها نیز از این جریان ناراحتند و ناراحتی خود با سرزنش کردن شما تسکین می دهند.
8- محافظه کاری های بی مورد را کنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف های شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می کنند اما شما اهمیتی نمی دهید، باید کمی در نگاه تان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایده آلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند جلسه ای با خواستگارهای تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم ها را بهانه «نه» گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می توان از آن ها ایراد گرفت. شما نمی توانید یک شخصیت بی عیب و نقص را به عنوان همسر تان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.
9- برای همسریابی به جای اینکه منفعل باشید تا کسی بیاید و شما را بیابد، سعی کنید بر تلاش های فعالانه خود در جهت انتخاب بیفزائید. مثلا استفاده از واسطه برای ازدواج امر پسندیده ای است، از اینرو چنانچه در اطراف خود شخص متدینی را سراغ دارید که به او علاقمند هستید یا احساس می کنید می تواند همسر مناسبی برای شما باشد، از فردی آگاه، رازدار و دارای نفوذ و موجه بخواهید که با آن شخص و یا خانواده او صحبت کند و به صورت غیر مستقیم (به گونه ای عمل کند که گویی شما اصلا از این ماجرا خبر ندارید) شما را به عنوان یکی از گزینه های ازدواج به او معرفی کند.
10- نقش واسطه ها در معرفی دختران خوب و شایسته و دم بخت را دست کم نگیرید.
11- مجددا تاکید می کنیم از انزوا دوری کنید و در جلسات مذهبی و به طور کلی در جمع های زنانه حضور فعال داشته باشید. ضمن حفظ کرامت و شخصیت و وقار، انسانی بشاش و خوشرو و پر انرژی باشید. مطمئناً این کار هم در شادابی و طراوت شما و هم در جلب نظر دیگران بسیار موثر خواهد بود.
12- در طرز برخورد با خانواده و دوستان تجدید نظر کنید. رفتار مناسب ، با ادب و احترام و بدور از شوخی زیاد و جلف بودن می تواند برای یک خانم مناسب باشد و نظر یک آقا را جلب کند. طرز برخورد در جامعه نیز در این باره موثر است، بعضی خانم ها ممکن است فکر کنند، برخورد مناسب در مواجهه با یک آقای نامحرم، اخم کردن و بدخلقی است ولی این درست نیست، ما نباید با رفتار محرک، دیگران را تحریک کنیم، ولی اخم کردن و بدخلقی هم مناسب نیست.
13- توقعاتتان را کم کنید. یکی از موانع مهم پیش روی ازدواج جوانان توقعات بالا می باشد که با کم کردن این توقعات و بیان این مساله در موقعیت های مناسب می توانند زمینه ازدواج را ایجاد کنند. همچنین یکی از مواردی که می تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاری منصرف سازد موقعیت اقتصادی خوب خانواده خانم است یعنی آقا این جرات را ندارد که اقدام به ازدواج کند، که بیان کردن این مساله در جمع دوستان و بستگان که انتظارات من برای ازدواج بالا نیست می تواند راه حل مناسبی برای آن باشد.
همچنین مراقب باشید در انتخاب همسر کمال گرا نباشید و انتظار نداشته باشید که همسر آینده شما تمام ویژگی های یک انسان ایده آل را داشته باشد، چرا که گل بی خار خداست، شاید ملاکها و معیارهای شما در مورد یک همسر مناسب کمی سخت گیرانه و آرمان گرایانه است پس سعی کنید در انتخاب همسر واقع نگر باشید و سطح توقعات خود را پایین بیاورید و اگر کسی به خواستگاری شما آمد که 60 تا 70% ملاکهای یک همسر مناسب را داشت به او جواب مثبت بدهید و بقیه را با هنرمندی در طول زندگی بسازید.
14- مهارتهایتان را افزایش دهید. تلاش بیشتر و روزافزون برای شکوفایی استعدادها و توانایی‌های خود و یادگیری فنون و هنرهای مختلف و پر کردن اوقات فراغت داشته باشید. دخترانی که شایستگی های لازم در زمینه های اخلاقی، اجتماعی، مهارت های زندگی و امتیازات ویژه دیگر در جامعه کسب می کنند، نسبت به دیگر دختران خواهان بیشتری دارند.
15- برای تعجیل در ازدواج به حضرات ائمه اطهار علیهم السلام بویژه امام جواد علیه السلام متوسل شوید.
16- آیه «رَبّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیاتِنا قُرّةَ أَعْینٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتّقینَ إِمامًا»(سوره فرقان آیه 74) را زیاد بخوانید.
17- هر روز به ویژه بعد از طلوع آفتاب زیارت عاشورا و سوره یس و الرحمن را تلاوت کنید.
در کنار تلاش برای برطرف کردن موانع ازدواج و نداشتن خواستگار می توانید برای آرامش خود ارتباط معنوی تان را با خداوند متعال گسترش دهید. در این رابطه دعاها و راهکارهای معنوی وجود دارد که در صورت تمایل می توانید آنها را در مکاتبات بعدی از ما بخواهید.
امیدواریم با توکل به خداوند متعال و استعانت از اهل بیت علیهم السلام و توجه به نکات ارائه شده همسری شایسته بیابید و زندگی بانشاط و موفقی در پیش رو داشته باشید.

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این سایت
  • سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
    پرسشنامه ها
    رمز پیروزى مردان بزرگ
    تکنیک خاموشی
    مشاوره رهنما
    سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
    معرفی کتاب
    آموزش خانواده
    وقتی کسی را دوست دارید
    آیین همسرداری
    مشاوره اینترنتی
    مشاوره مجازی
    سخن روز
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • parsiblog
  • درباره من

  • لوگوی سایت

  • پیوندهای روزانه

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در سایت

  •  
    یاحق
    خدانگهدار