انواع ترس و راهکارهای درمانی
واکنش فرد در برابر محرکهای تهدید آمیز ترس نامیده می شود . البته ترس همیشه جنبه ی نابهنجاری ندارد و حتی گاهی نیز مفید است ، زیرا یک هشدار در مقابل خطرات است ، لذا در طبقه بندی ترسها باید به ترسهای طبیعی نیز اشاره کرد و آگاهی از ترسهای طبیعی در کودک برای مربیان و درمانگران و مشاوران کودک جهت تشخیص ترسهایی که باید درمان شوند ، اهمیت دارد .
در جدول زیر ترسهای متداول و سطوح سنی گوناگون نشان داده شده است :
سن ----------- ترسها
6 - 0 ماهگی =================صداهای بلند ، عدم مراقبت
9 - 6 ماهگی ================ بیگانه ها
یک سالگی ================ جدایی ، آسیب ، توالت
دو سالگی ================ موجودات خیالی
سه سالگی ================ سگ ، تنهایی
چهار سالگی ================ تاریکی
6 تا 12 سالگی =============== مدرسه ، آسیب ، رویدادهای طبیعی ، رویداد های اجتماعی
13 تا 16 سالگی =============== آسیب ، آسیب اجتماعی
19 سالگی به بعد=============== آسیب ، رویدادهای طبیعی و جنسی
قبل از بحث در مورد چگونگی ایجاد ترس در کودکان و سبب شناسی و درمان آنها لازم می داند تعدادی از ترسهای متداول را که در جدول بالا نام برده شده است و دارای زیر مجموعه ی بزرگی هستند که شناسایی آن برای خوانندگان ضروری است ، بیان کنیم .
1- آسیب ( ترس از آسیب دیدگی بدنی )
این ترس به دو شاخه ی فرعی تر غیر انتزاعی ( واقعی ) و انتزاعی ( مجرد ) تقسیم می شود .
الف - ترسهای آسیب دیدگی بدنی انتزاعی
مهمترین این ترسها عبارتند از : جنگ ، شورش ، غذای سمی ، غذاهای خاص ، مردن ، فوت فردی از خانواده ، بیمار شدن ، میکروب ، خفه شدن ، تحت عمل جراحی قرار گرفتن ، بیمارستان ، جهنم ، شیطان ، رعایت نکردن قوانین مذهبی ، ربوده شدن ، گم شدن ، به فرزندی پذیرفته شدن ، جدایی پدر و مادر ، دیوانه شدن .
ب - ترسهای آسیب دیدگی بدنی غیر انتزاعی
پرواز در هواپیما ، ترس از ارتفاع ، آب عمیق ، بیگانه ها ، برهنه دیده شدن
2- ترس از رویدادهای طبیعی
الف - طوفان ( گردباد ، سیل ، زمین لرزه ، رعد و برق )
ب - تاریکی
ج - مکانهای دربسته ( حمام ، داخل کمد ، آسانسور ، محبوس ماندن ، اطاق های عجیب )
د - حیوانات ( مار ، سوسک ، عنکبوت ، موش ، مارمولک ، قورباغه ، سگ ، گربه ، اسب یا گاو )
ه - سایر چیزها ( مانند : آتش ، افکار ترسناک یا خیال و وهم ، ارواح ، تنها ماندن ، کابوس ، موجودات فضایی ، هیولا ، چهره های پشت پنجره ، ماسکها و عروسکها ، دیدن خون ، دیدن افراد ناقص الخلقه ، توالت )
3- ترسهای ناشی از اضطراب اجتماعی
الف - آموزشگاه - این ترس هم در دوره ی ابتدایی و کودکی و بزرگسالی دیده می شود .
ب - جدایی ( جدایی از والدین ، بخش هایی از خانواده ، به خواب رفتن در شب )
ج - عملکردها ( ترس از آزمون یا امتحان ، مورد انتقاد قرار گرفتن ، اشتباه کردن ، مطلبی را با صدای بلند در کلاس خواندن )
د - روابط متقابل اجتماعی ( شرکت در رویدادهای اجتماعی ، شخص دیگری را عصبانی کردن ، جمعیت ، لمس شدن از جانب دیگران )
ه - مسائل پزشکی ( پزشک یا دندانپزشک ، گلوله خوردن )
و - موارد دیگر مانند سوار اتومبیل یا اتوبوس یا مترو شدن
4- ترس از عوامل متفرقه ( کثافت ، اسباب بازی های پشمالو ، آژیر افراد مسن ، رد شدن از خیابان ، افراد زشت رو ، صداهای بلند مانند باز کردن در بطری ، ترقه ، انفجار ، افراد یونیفرم پوش ، افراد جنس مخالف ، دفع مدفوع ، افراد نژادهای دیگر )
عوامل مؤثر در نوع و میزان ترس
عوامل متعددی در ایجاد ترس مؤثرند که از مهمترین آنها سن ، جنس ، تجارب گذشته ، میزان رشد ذهنی ، ارزشهای اجتماعی و فرهنگی و بالاخره درجه امنیتی است که کودک از آن برخوردار است .
مسأله ی سن عامل مهمی است و کودکان در سنین مختلف ترسهای متفاوتی دارند و امکان دارد ترسی برای سنی خاص متناسب و در سن بالاتر غیر عادی محسوب گردد .
شمار ترس در کودکان با افزایش سن کاهش حاصل می کند و میزان و شدت آن در سه سالگی و یازده سالگی به اوج خود می رسد با این تفاوت که ترس در سه سالگی جنبه ی موقتی دارد یعنی افراد ، اشیاء و حیوانات موجود در محیط موارد ترس او را تشکیل می دهند در حالی که در سن یازده سالگی ترس بیشتر جنبه ی تعمیمی دارد یعنی کودک زمانی از چیزی ترسیده است و حالا آن را تعمیم می دهد ، این نوع ترس غالباً با اضطراب و نگرانی همراه است .
عامل جنسیت نیز در نوع و میزان ترس قابل تعمق است . دختران نسبت به پسران ترس بیشتری نشان می دهند و نوع ترس در آنان نیز فرق می کند . دختران بیشتر از مار و موش و سوسک می ترسند ولی پسران از مورد انتقاد دیگران واقع شدن ترس دارند .
درمان افسردگی با ورزش
ورزش در درمان بسیاری از بیماریها از جمله افسردگی تاثیر بسزایی دارد. 30 دقیقه ورزش در روز می تواند آثار افسردگی را به اندازه برخی روش های روان درمانی و داروهای ضد افسردگی کاهش دهد. به گزارش پایگاه اینترنتی مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس، بررسی روانپزشکان نشان می دهد، روزانه سی تا سی و پنج دقیقه ورزش می تواند آثار و عوارض افسردگی را تا نصف کاهش دهد و این کار برابر با تاثیر روش های درمانی متداول و مصرف برخی از داروهای ضد افسردگی است. روانپزشکان قصد دارند با استفاده از نتایج این تحقیق شیوه ای مختلط از روش های روان درمانی و ورزش را برای درمان افسردگی ابداع کنند.
علل ترس
درباره ی علل بروز ترس نظریه های متعددی بیان شده است که در اینجا نیازی به توضیح آنان نیست و فقط به این عبارت بسنده می کنیم که ترس حاصل یادگیری است ، یعنی کودک می آموزد که از اشیاء و اشخاص و فرصتهای ترسناک در زمینه های مختلف بترسد و این یادگیری ممکن است به صورت شرطی شدن کلاسیک ، شرطی شدن عامل ، یادگیری مشاهده ای و تقلید باشد .
درمان ترس
از طرف والدین و مربیان این سؤال مطرح است که برای از بین بردن ترس در کودکان چه باید کرد ؟
مکاتب مختلف برای درمان ترس شیوه هایی را اعمال می کند که علی رغم تفاوت ظاهری آشکار ، همه ی آنها به سه اصل تحلیل ، تبیین و پیشنهاد توجه دارند و ما در این سه شیوه از پر کاربردترین شیوه های درمان ترس را ارائه می دهیم .
1- شیوه ی حساسیت زدایی نظامدار :
در این شیوه چندین موقعیت ترس آور که شدت ترس از آنها به تدریج افزایش می یابد ، فراهم می شود ، سپس از شخص می خواهند که این ترس آور را یکی پس از دیگری نظاره کند .
در این موقع مشاهدات وی با رهایی از فشار ( relaxation ) یا واکنشهای دیگری که با ترس توافقی نداشته باشد ، قرین می شود تا بتوان ترس آورترین صحنه را به راحتی مشاهده کرد .
این روش در کاستن ترسهای بزرگسالان مؤثر بوده است ، اما علی رغم توصیه استفاده از این روش برای کودکان هنوز هم حمایت کامل به عمل نیامده است .
2- شیوه ی مدل سازی :
اولین گزارش درمانی از شیوه ی مدل سازی ، درمان ترس پیتر از اجسام پشمالو توسط جونز می باشد . این روش از پر کاربردترین شیوه ی رفتاری مدل سازی است .
شیوه ی مدل سازی نشان داده است که می تواند برای کنترل شرایط ، بسیار خوب عمل کند و در مورد گروههای سنی نسبتاً بیشتری به کار آید .
هر چند به نظر می رسد مشاهده ی یک مدل واحد ، در کاستن از ترس مؤثر باشد اما مشاهده مدلهای چندگانه و استفاده از محرکهای ترس آور گوناگون در کارورزی ، احتمالاً به کارایی روش می افزاید .
" مدل سازی همراه " ( مدل سازی و شرکت در برنامه ) روش دیگری از مدل سازی است . در این روش کودک ترسو ضمن مشاهده ی صحنه ی ترسناک که با پیشروی تدریجی همراه است سرانجام به مدل می پیوندد . مثلاً برای درمان کودکانی که از آب می ترسیدند فیلمی را به آنها نشان دادند که در آن سه پسر بچه همسال ( مدلها ) که از آب می ترسیدند به انجام کارهایی مانند شرکت در امتحان شنا مشغول بودند ، مدلهای داخل فیلم در انتها بر ترس خود غلبه می کردند ، یعنی به تدریج در طول فیلم ترس آنها کاهش می یافت و فیلم سرانجام نشان می داد که آنها با شادی در استخر مشغول بازی هستند . بلافاصله پس از مشاهده ی فیلم ، پژوهشگران کودکان را در یک مرحله ای ده دقیقه ای شرکت در برنامه به استخر می بردند و کودکان را تشویق می کردند تا به فعالیت هایی بپردازند که در آزمون شنا معمول است .
این شیوه یکی از شیوه های درمانی مؤثر شناخته شده است .
3- شیوه ی شناختی درمانی :
برخی از پژوهشگران برای درمان ترس کودکان به مطالعه ی تأثیر باورها و شناخت پرداخته اند و کار این پژوهشگران با موفقیت همراه بوده است .
در اینجا نمونه ای از این تلاشها را که در زمینه ی درمان ترس کودکان کودکستانی از تاریکی است اشاره می کنیم .
در این تحقیق کودکانی را که از تنها بودن در یک اتاق تاریک به مدت سه دقیقه هراس داشتند به سه گروه " شایستگی " ، " محرک " و " کنترل " تقسیم کردند . پژوهشگر کودک تنها را به داخل اتاق تاریک می برد . اتاق مجهز به دستگاه تنظیم جریان برق بود و کودک را قادر می ساخت روشنایی اتاق را تنظیم کند . کودک همچنین می توانست با استفاده از دستگاه ارتباط داخلی هر زمان که بخواهد پژوهشگر را به داخل اتاق بخواند . پژوهشگر اتاق را ترک و برای آنکه بداند کودک چه مدت می تواند تاریکی را تحمل کند ، زمان خروجش از اتاق را ثبت می کرد . به دنبال این پیش آزمون ، به کودکانی که در وضعیت " شایستگی " جای گرفتند آموخته شد تا جمله هایی مانند " من پسر ( یا دختر ) شجاعی هستم " ، " من می توانم مراقب خودم باشم " را با خود تکرار کنند و به کودکان گروه " محرک " جمله هایی مانند " بودن در تاریکی تفریح خوبی است " آموزش داده شد . منظور از آموزش چنین جمله هایی این بود که نیروی بالقوه ی ترس از تاریکی در آنان کم شود . به آنهایی که در گروه " کنترل " بودند ، جملات نامربوطی مانند : " علی یک بره دارد " آموخته شد . در آزمون نهایی که بلافاصله پس از کارورزی انجام شد ، کودکانی که تکرار جمله های " شایستگی " را آموخته بودند ، بهبودی نشان دادند . این بهبودی نشان داد که در برخورد با محرک ترس آفرین ، برخی تعدیل ها صورت گرفته است .
اضطراب امتحان
مقدمه
وجود اضطراب در حد اعتدالآمیز آن، پاسخی سازش یافته تلقی میشود که موضعگیری متفاوت انسانها در برابر حوادث طبیعی و غیر طبیعی را به دنبال دارد اضطراب است که ما را وامیدارد تا برای معاینه کلی به پزشک مراجعه کنیم، کتابهایی را که از کتابخانه به امانت گرفتهایم بازگردانیم، اگر وعده ملاقاتی با کسی گذاشتهایم، به موقع در سرقرار حاضر شویم، در یک جاده لغزنده با احتیاط رانندگی کنیم و...
بنابراین وجود اندکی اضطراب میتواند به عنوان یکی از مؤلفههای شخصیت و در واقع بخشی از زندگی انسان، تاثیر مثبتی بر فرآیند زندگی و تحول آن داشته باشد زیرا این فرصت را برای افراد فراهم میآورد تا مکانیزمهای سازشی خود را در صورت مواجه شدن با منابع اضطرابزا، گسترش دهند. (1) اضطراب در پارهای از مواقع میتواند، سازندگی و خلاقیت را در کودک یا نوجوان به وجود آورد و یا آنها را تحریک کند تا به طور جدی با یک مسؤولیت مهم مانند آماده شدن برای امتحان یا پذیرفتن یک وظیفه اجتماعی، مواجه شوند. (2) طبیعی است که این نوع اضطراب نه تنها هیچ ضرری برای فرآیند رشد انسان ندارد، بلکه امری سازنده و مفید نیز هست. اما در مقابل یک نوع اضطراب مرضی (منفی) نیز وجود دارد که عامل بسیاری از اختلالات شناختی و بدنی، ترسهای غیرموجه و وحشتزدگیها به شمار میآید و باعث میشود انسان از بخش عمدهای از امکاناتش محروم گردد. (3)
در این مقاله بر آن هستیم تا پیامدهای حاصل از اضطراب امتحان و نیز راههای درمان و یا کاهش آن را مورد بررسی قرار دهیم.
تعریف اضطراب امتحان
اضطراب امتحان اصطلاحی کلی است که به نوعی اضطراب یا هراس اجتماعی (4) خاص اشاره دارد. این نوع اضطراب، فرد را نسبتبه تواناییهایش دچار تردید کرده و توان او را برای مقابله با موقعیت امتحان، کاهش میدهد. فردی که دچار اضطراب امتحان شده است، مواد درسی را میداند، اما شدت اضطراب وی مانع از آن میشود که معلومات خود را هنگام امتحان به ظهور برساند. معمولا بین نمرات اضطرابی و نمرات امتحانی، یک رابطه معکوس معناداری وجود دارد به این شکل که هر چه نمره اضطراب بالاتر باشد، نمره امتحان کمتر خواهد بود و هر چه نمره اضطراب پایینتر باشد، نمره امتحان بالاتر خواهد بود. (5) این یک واقعیت است که افزایش اضطراب با کاهش کارآمدی تحصیلی مرتبط است زیرا اضطراب به طور موقت کنشوری بهنجار (توانایی عقلی معمولی) فرد را دچار اختلال میکند به طوری که فرد مضطرب نمیتواند از تواناییهای عقلی خود خوب استفاده کند از این روی یا مطالب امتحانی را خوب نمیتواند به حافظه بسپارد یا اینکه اگر از قبل همه مطالب را یاد گرفته باشد، هنگام امتحان به او فراموشی دست میدهد و توان بازیابی مطالب آموخته شده را ندارد.
نقش اضطراب در کاهش توانایی فرد
اکنون این سؤال مطرح میشود که چرا اضطراب باعث کاهش توانایی فرد میشود؟ پژوهشگران و محققان عوامل متعددی را در این زمینه مطرح کردهاند. عدهای معتقدند (واین 1971) که وقتی سطح اضطراب بالا باشد توجه فرد ، هم به متغیرهای مربوط به خود و هم متغیرهای مربوط به امتحان معطوف میشود که این امر موجبات نگرانی او را در خلال امتحان فراهم میآورد و در نتیجه نمره امتحان پایین میآید. اما اگر سطح اضطراب امتحان پایین باشد، توجه فرد بیشتر به متغیرهای امتحان معطوف میشود و از عهده امتحان بهتر برمیآید.
پژوهشگران دیگر، بر عواملی مانند فقدان مهارتهای مطالعه تاکید کردهاند یعنی چون فرد نمیداند چگونه و با چه شیوهای مطالعه کند، مطالب را خوب دریافت نمیکند و در نتیجه هنگام امتحان مضطرب میشود.
عدهای دیگر اضطراب امتحان را ناشی از عدم توجه و دقت فرد نسبتبه کاری که انجام میدهد، میدانند. در این نظریه، فرض این است که نگرانی یا تجلیات شناختی اضطراب، توجه فرد را از کاری که بر عهده دارد منحرف میکند و بدین ترتیب، کارآمدی او را تحت تاثیر قرار میدهد.
مجموعه این تحقیقات نشان میدهد که صرف تعیین سطح کلی اضطراب در موقعیتهای ارزشیابی یا امتحان کافی نیست و لازم است عوامل خاص اضطرابی که در این میان نقش اصلی را ایفا میکنند نیز مشخص شوند. (6)
روشهای کاهش و مقابله با اضطراب امتحان
پژوهشگران در چند دهه اخیر برای درمان اضطراب امتحان تحقیقات گستردهای انجام دادهاند. ما در اینجا به روشهایی میپردازیم که در دو دهه اخیر بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و در درمان اختلالهای اضطرابی مؤثرتر بودهاند.
گرچه تحقیقات به عمل آمده حاکی از آن است که هیچ یک از این روشها به تنهایی به نتایج چشمگیری منتهی نشدهاند، اما با توجه به پژوهشهای اخیر میتوان گفت آموزش شیوههای مقابلهای به تدریج جایگزین روشهایی شدهاند که کاهش اضطراب را هدف اصلی خود قرار میدهند. این روشها (روشهای مهار اضطراب یا روشهای مقابلهای) بر اساس فرضیه عدهای از متخصصان بالینی به وجود آمده که معتقدند افراد مبتلا به اضطراب هرگز نیاموختهاند چگونه اضطراب خود را مهار کنند. بنابراین باید مهارتهایی به مراجعان آموخت تا با استفاده از آنها بتوانند بر اضطراب خود غلبه کنند. در زیر به متداولترین روشهای مهار اضطراب اشاره میکنیم:
روش خود آموزشدهی
این روش را میشن بام ابداع کرده و معتقد استبسیاری از افراد در خلال موقعیتهای اضطرابی، یک حالت خودگویی (7) منفی، مانند هیچ چیز درست نخواهد شد یا من دراین امتحان موفق نخواهم شد دارند این خودگوییها باعث افزایش سطح اضطراب و کاهش کارآمدی فرد میگردد. در این شیوه، درمانگر به مراجعان خود میآموزد که خودگوییهای مثبت مانند گام به گام پیش میروم و یا میتوانم بر موقعیت مسلط شوم را جایگزین خودگوییهای منفی کنند یعنی در واقع راه مقابله با منفی بافیها را به مراجعان خود میآموزند.
روش تنشزدایی
بر اساس این روش در خلال چند جلسه چگونگی ایجاد آرامش در عضلات، به مراجع آموزش داده میشود. تلقین، تصویرپردازی، تمرین، تنظیم تنفس و حتی داروهایی که تاثیر کوتاه مدت دارند میتوانند برای دستیابی به این هدف به کار گرفته شوند.
روش پسخوراند زیستی
پسخوراند زیستی یک روش درمانگری رفتاری - زیستشناختی است که در خلال آن افراد به گونهای به دستگاههای هدایت کننده متصل میشوند تا بتوانند پیوسته اطلاعات دقیقی درباره فعالیتهای فیزیولوژیکی خود مانند ضربان قلب یا تنش عضلانی را در اختیار داشته باشند. بر اساس دستورالعملهای درمانگر و توجه به علامتهای دستگاه هدایت کننده، بیماران به تدریج میآموزند که فعالیتهای ارادی و حتی فعالیتهای فیزیولوژیکی غیر ارادی خود را مهار کنند.
البته شیوههای درمان دیگری نیز مانند درمانگریهای شناختی وجود دارد. اینگونه روشها با تغییر دادن باورهایی که موجب اضطراب در فرد میشود، اضطراب را به پایینترین سطح که قابل تحمل باشد کاهش میدهند. برای اطلاع بیشتر در این زمینه میتوانید به کتاب شناخت درمانگری الیس و بک مراجعه کنید.
پی نوشتها:
1- دکتر دادستان، روانشناسی رضی، ص 60 و 59
2- مجله فصلنامه روانشناسی، شماره 1، ص 32
3- همان
4. Soclal Phobia
5- مجله فصلنامه روانشناسی، پیشین
6- برای اطلاع بیشتر میتوانید به کتاب روانشناسی مرضی دکتر دادستان و مجله روانشناسی شماره 1 - 1376 مراجعه کنید.
7. Self Statement
کم رویی; علل پیدایش و راه های درمان آن
اشاره:
در قسمت اول این مقاله، مباحثی هم چون تعریف کم رویی، کم رویی از دیدگاه بین فرهنگی، کم رویی و احساس تنهایی، ویژگی های افراد کم رو و تاثیر کم رویی بر رشد شناختی، عاطفی، روانی، سازش یافتگی اجتماعی و شخصیت، مورد بررسی قرار گرفت، اینک ادامه این مقاله را به آشنا دیداران عزیز تقدیم می داریم:
مقدمه
کم رویی یک پدیده پیچیده روانی - اجتماعی است. کم رویی یک صفت یا ویژگی ارثی (ژنتیکی) نیست، بلکه اساسا در نتیجه روابطنادرست بین فردی وسازش نایافتگی های اجتماعی در مراحل اولیه رشد (در خانه و مدرسه) پدیدار می گردد. با این که برخی از روان شناسان نظیر کتل (cattel) [1983 ]بر این عقیده اند که بعضی افراد با زمینه کم رویی متولد می شوند، اما باید توجه داشت که بحث درباره زمینه کم رویی و استعداد بیش تر بعضی از کودکان در ابتلا به کم رویی، به معنای ارثی بودن آن، مثل رنگ چشم و پوست نیست. بدیهی است کودکان کم رو عموما متعلق به والدینی هستند که خودشان کم رویی دارند. لیکن این بدان معنی نیست که این قبیل کودکان کم رویی را از طریق ژن های ناقل از والدین خود به ارث برده اند، بلکه اساسا بدین معناست که کم رویی را از آن ها یاد گرفته اند. (1)
در این جا به طور خلاصه به اصلی ترین زمینه های کم رویی اشاره می شود:
کم رویی ناشی از ترس
کم رویی ناشی از ترس عموما از سال اول زندگی نوزاد مشاهده می شود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از این است که در اواسط سال اول زندگی (غالبا در 6 ماهه دوم از اولین سال زندگی کودک) کم رویی به عنوان یک پدیده همگانی در همه نوزادان و نسبت به غریبه ها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و آرایش ظاهر متفاوت به نظر آیند، دیده می شود. به عبارت دیگر، در این شرایط اضطراب برخورد با بیگانه ها و ناآشناها وجود کودک را فرا می گیرد. در حقیقت، کودک خردسال از این رو کم رو است که مردم برایش ناآشنا بوده، از او بزرگتر، قوی تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و او نمی داند که در شرایط گوناگون چگونه با وی برخورد خواهند کرد.
کودکان خردسال، پس از شش ماهگی، به تدریج به لحاظ رشد ذهنی و عاطفی می توانند افراد آشنا را از غریبه ها تشخیص دهند. همراه با افزایش دامنه ارتباطات کودک با دیگران، کم کم بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده می شود و کودک از ارتباط و هم نشینی با دیگران، به خصوص آشنایان لذت برده و ترسش فرو می ریزد. این حالت مقدمه لازم و مطلوبی برای اجتماعی تر شدن کودک است.
اما اگر برخوردهای اطرفیان و محیط هم چنان که پیش تر اشاره کردیم غلط باشد، کم رویی طبیعی کودک خردسال به کم رویی پایدار و غیر طبیعی تبدیل می شود.
کم رویی ناشی از اضطراب اجتماعی
بسیاری از محققان و متخصصان، ریشه اصلی کم رویی را در ترس یا اضطراب اجتماعی می دانند و بس. بنابراین، لازم است اشاره مختصری به اضطراب اجتماعی داشته باشیم.
اضطراب اجتماعی نتیجه ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت های مختلف اجتماعی. به دیگر سخن، فردی که دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می ورزد. برداشت یا تصور شخص از موقعیت های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد، می تواند واقعی یا خیالی باشد. در واقع، شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می کند که در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی، فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزیابی قرار خواهند داد.
کسانی که همه موقعیت های اجتماعی و تعامل بین فردی را صحنه های ارزیابی و انتقاد تلقی می کنند، رفتاری نامناسب دارند. البته، حضور در جلسات مصاحبه و گزینش تحصیلی و شغلی، دیدار با فردی مسؤول یا مقتدر برای اولین بار، صحبت، سخنرانی و ارائه گزارش در حضور مخاطبان برجسته، مصاحبه در برنامه پخش مستقیم رادیو یا تلویزیون، ورود به اطاقی مملو از آدم های غریبه و موقعیت هایی از این قبیل، تقریبا همه افراد را تا حدودی مضطرب می کند، لیکن بعضی از کودکان، جوانان و بزرگ سالان این گونه رفتار را برای همیشه حفظ می کنند و تکرار مواجهه، در رفتار آن ها تغییری ایجاد نمی کند و در بعضی اوقات از طرف اطرافیان هم تقویت می شود; این همان ایجاد کم رویی است که باید با آن مقابله کرد.به عبارت دیگر، در این افراد، اضطراب یک ویژگی شخصیتی محسوب می شود که کم رویی را هم به دنبال دارد. اما، این موقعیت ها و رفتارها برای افرادی که رشد اجتماعی خود را به طور صحیح پشت سر گذاشته اند، یک وضعیت موقت و گذرا خواهد بود و با تکرار و تمرین و چندبار مواجهه، رفع خواهد شد و هرگز پدیده نامطلوب کم رویی شکل نخواهد گرفت.
به طور خلاصه می توان گفت، اضطراب اجتماعی و به تبع آن کم رویی، در شرایط زیر بیش تر مشاهده می شود:
1- ترس از عدم تایید یا انتقاد توسط دیگران;
2- ترس از قرار گرفتن در موقعیتی که می بایست مصمم و قاطع جواب داد یا اظهار نظر کرد;
3- ترس از مقابله کردن با شرایط خاص اجتماعی، عصبانیت ها و پرخاشگری ها;
4- ترس از مواجهه شدن و هم کلامی با جنس مخالف;
5- ترس از ناتوانی در برقراری و حفظ روابط بسیار صمیمی بین فردی;
6- ترس از بروز جدی تعارض در خانواده و طرد شدن توسط والدین.
خانواده و فرزندان کم رو
محیط خانواده و تجارب اولیه کودک به خصوص در سنین پیش دبستانی و سال های آغازین مدرسه، اصلی ترین نقش را در شکل گیری شخصیت کودک دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگ سال، برنامه های تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی، کلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگ سالان خانواده، بیش ترین تاثیر را در رشد مطلوب اجتماعی و یا پدیدایی اضطراب و کم رویی کودکان می تواند داشته باشد.
زمانی که الگوهای بزرگ سال (مثل والدین) خودشان عموما مضطرب بوده و از مهارت برقراری روابط عاطفی - اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران، به ویژه با فرزندان خود بی بهره اند، طبیعی است که فرزندان این خانواده نیز بیاموزند که کم رو باشند. به همین دلیل بعضی از روان شناسان مثل واتسون (پرخذ.جچژژرذ) کم رویی کودکان را در نتیجه یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه می دانند.
کمال جویی و آرمان گرایی فوق العاده والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آن ها به رفتارهای کلیشه ای و عکس العمل های تصنعی در موقعیت های مختلف اجتماعی، سخت گیری بیش از حد بر کودکان و نوجوانان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با ایشان، تهدیدها و تنبیه ها، تحقیرها و تحدیدهای ناروا و حمایت های افراطی و غیر ضروری از فرزندان، از اصلی ترین زمینه های رشد عیوب اجتماعی کودک و بروز کم رویی به شمار می آیند.
برای مثال، اگر والدین با حمایت افراطی از کودک خود در سنین قبل از دبستان، مانع مواجه شدن او با سختی ها و ناخوشی ها شوند، طبیعی است وقتی این کودک وارد مدرسه می شود و مشاهده می کند که دیگر از حمایت های افراطی والدین خبری نیست و رفتار بچه ها و هم سالان او با رفتار والدین متفاوت است، دچار نگرانی شده و به خاطر نداشتن قدرت سازگاری، از آن ها کناره گرفته و گریزان می شود. بنابراین، باید دانست که حمایت افراطی از کودکان، زمینه ساز بسیاری از ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی است و باید تعدیل شود.
کم رویی در تک فرزندها و فرزندان اول خانواده
کم رویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می شود، به خصوص زمانی که والدین قادر نباشند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند. به طور کلی در غالب موارد، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها با بزرگ ترها بیش تر همانندسازی می کنند و تمایل ایشان در برقراری ارتباط با بزرگ سالان، بیش از هم سالانشان است. به دیگر سخن، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها در برقراری ارتباط با هم سالان و هم کلاسی های خود بیش تر با مشکل مواجه می شوند تا با افراد بزرگ سال (2) چرا که عموما والدین انتظارات و توقعات متنوعی از تنها فرزند و یا فرزند اول خود دارند; اعمال فشارهای روانی از طرف والدین و آرمان خواهی های فراوان ایشان و نیز ناتوانی این قبیل فرزندان در تحقق بخشیدن به خواسته های والدین، به تدریج باعث ایجاد احساس بی کفایتی و خودپنداری بسیار ضعیف در آن ها شده و از این رو، زمینه اضطراب فراگیر و کم رویی در شخصیت ایشان به وجود می آید. به خاطر چنین وضعیت عاطفی - روانی است که فرزندان اول در مقایسه با سایر فرزندان خانواده به توفیقات کم تری در پیشرفت تحصیلی دست می یابند.
مدرسه; تقویت کم رویی یا رشد اجتماعی
مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه کودکان می تواند نقش تعیین کننده ای در تقویت کم رویی یا مهارت های اجتماعی آنان ایفا کند. متاسفانه در بعضی مدارس، رفتار انفعالی و آرام و سکوت مضطربانه کودک یا کودکان کم رو و ناتوان به عنوان یک صفت پسندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی شده و حتی با تایید و تشویق های بی مورد، تقویت نیز می گردد. جای بسی تعجب و تاسف است که در بسیاری از مدارس، گاهی بالاترین نمره انضباط از آن معلولین اجتماعی، یعنی دانش آموزان کم رو است! این مساله زمانی بیش تر مشاهده می شود که کودک نیز به دلایل عدیده از جمله کمبودهای عاطفی و تعارضات خانوادگی، شدیدا تمایل دارد رفتارش مورد توجه و تایید معلم واقع شود و به طورپی درپی ازطرف وی مورد تشویق قرار گیرد.
روش های درمان کم رویی
پیش از این اشاره شد که کم رویی یک پدیده پیچیده و مرکب ذهنی - روانی، اجتماعی است که به دلایل مختلف در طول دوران رشد به تدریج پدیدار می شود. بنابراین، در بحث درمان نیز باید اذعان داشت که برای کم رویی، یک درمان فوری وجود ندارد.
کم رویی با دارو برطرف نمی شود و اقدامات پزشکی و استفاده از داروهای آرام بخش و تقویت کننده (مولتی ویتامین ها) تاثیر مستقیمی بر درمان کم رویی فرد ندارد. کم رویی اساسا رفتاری اکتسابی و آموخته شده است که برای درمان و برطرف کردن آن باید رفتار نامطلوب حذف گردیده و رفتار تازه و مطلوب اجتماعی در فرد فراگیر شود.
اساس درمان کم رویی، تغییر در حوزه شناختی و تحول در شیوه عملی زندگی و حیات اجتماعی فرد است; تغییر در شیوه تفکر، یافتن نگرش تازه نسبت به خود و محیط اطراف، برخورداری از قدرت انجام واکنش های نو در برابر اطرفیان و تعامل بین فردی، تغییر در باورها و نظام ارزش هایی که کم رویی را تقویت می کند، کاهش اضطراب در فرد کم رو، تقویت انگیزه و افزایش مهارت های اجتماعی و توانایی های تحصیلی، شغلی و حرفه ای، اصلی ترین روش درمان کم رویی است.
پی نوشت ها:
1- وقتی صحبت از وراثت یا ارث می شود. منظور مجموعه صفات یا ویژگی هایی است که از اجداد گذشته توسط والدین و از طریق ژن ها به فرزند انتقال می یابد. نقش ارث (عامل ژنتیکی) با تشکیل نطفه آغاز می شود و تقریبا در همان زمان با فاصله بسیار اندک پایان می پذیرد.
2- معمولا وقتی که تک فرزندها وارد مدرسه می شوند، بیش تر دوست دارند با معلم ارتباط داشته باشند تا با هم سالان خود و اگر از طرف معلم و خانواده هدایت نشوند و ارتباط متعادلی با هم کلاسی های خود پیدا نکنند، به تدریج با مشکل جدی در رشد شخصیت اجتماعی مواجه می شوند.
منابع
1- افروز، غلامعلی، روان شناسی تربیتی کاربردی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران، 1373.
2- افروز، غلامعلی، روان شناسی کم رویی و روش های درمان، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374.
3- کلارس.ج، راو، مباحث عمده در روان پزشکی، ترجمه جواد وهاب زاده، انتشارات آرش، 1370.
4- ابراهام اچ، مزلو، انگیزش و شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1372.
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]