سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستت، برادر تنی توست، حال آن که هر برادرِ تنی تو، دوستت نیست . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----779185---
بازدید امروز: ----99-----
بازدید دیروز: ----8-----
پایگاه اطلاع رسانی مباشر

 

نویسنده: موسی مباشری
جمعه 91/9/24 ساعت 10:11 عصر

    تشخیص سندرم داون          
    
تشخیص قطعی سندروم داون با اتکا به مشخصات ظاهری نوزاد گاهی دشواراست به همین دلیل با انجام کاریوتایپ    (Karyo Type)تشخیص قطعی مشخص می شود همچنین کاریوتیپ جهت تشخیص موارد تریوزومی آزاد و چسبیده کمک کننده بوده و بدین ترتیب احتمال تکرار این سندرم را در فرزندان بعدی وحتی کودکان دیگر فامیل می توان تعیین نمود.
تشخیص در بارداری :
HCG –
آلفا فتوپروتئین استرادیول سه ماده ای هستند که در هنگام بارداری درخون مادر یافت شده و درهفته 16-18 بارداری با اندازه گیری و تطبیق آنها با جداول مخصوص سن بارداری می توان به برخی از بیماریهای مادرزادی مشکوک گردید که از جمله آنها سندرم داون می باشد. آلفا فتوپروتئین در کبد و کیسه زرده جنین ساخته میشود و در سندرم داون کیسه زرده کوچکتر از حد معمول است لذا   کاهش آلفا فتوپروتئین را داریم. استریول توسط جفت و کبد و آدرنال ساخته میشود و میزان آن در سندرم داون کاهش می یابد. بتا HCG در سندرم دان افزایش می یابد.
نتایج مثبت حتما به معنی این نیست که  جنین سندرم داون دارد بلکه مانند تست های غربالی دیگر به ما می گوید که باید برای چه کسانی آزمایشهای دقیق تری انجام دهیم.
مهمترین آزمایش مرسوم آمنیوسنتز(بررسی کروموزومی بر روی مایع حاوی سلولهای جنینی که از مایع اطراف  جنین تهیه می گردد.) است که  معمولا در هفته 15 تا 20  (18-14) بارداری انجام می شود و نتایجش 98 تا 99  درصد صحیح است.
عوارض جانبی آمنیوسنتز:
   
کرمپ (گرفتگی عضلانی)، خونریزی ،عفونت ،لیک مایع آمنیوتیک ،افزایش خفیف سقط
نمونه گیری از پرزهای کوریونی جفت یا CVS :
آزمایش دیگر نمونه گیری از پرزهای کوریونی جفت یا CVS  است. که سلول هایی از جفت مادر برای بررسی کروموزومی جدا می کنند و در هفته 10  تا 12 بارداری انجام می شود . نتایج آن هم 98 تا 99 درصد صحیح است.
   
سونوگرافی :
رایجترین یافته سونوگرافی در سندرم داون افزایش ضخامت چین پشت گردن میباشد. سونوگرافی می تواند مواردی از بیماری های قلبی مادرزادی یا انسداد های روده ای که می توانند با سندرم داون همراه باشد را نشان دهد. بسیاری از متخصصان زنان و زایمان معتقدند که،عدم مشاهده استخوان بینی درسونوگرافی در هفته های 11 تا 14 حاملگی شاخص مطمئنی برای تشخیص سندرم داون در مراحل ابتدائی بارداری است.
 
چند نکته:
     -
افزایش بروز بیماری با بالا رفتن سن مادر به اثبات رسیده . ریسک داشتن فرزندی با سندرم داون تا سن 30سالگی تقریبا ثابت بوده وازآن پس بطور تصاعدی بالا میرود.
    -
سندرم‌ داون‌ بعنوان‌ شایعترین‌ اختلال‌ کروزومی‌شناخته‌ می‌شود.
    -
بررسی اپیدمیولوژیک در ایران نشان میدهد که نسبت جنس مذکر به مونث 2/3 میباشد.
    -
تشخیص هیپوتیروئیدیسم در مبتلایان به سندرم داون دشوار است. ( زیرا این بیماری یک اختلال شایع همراه با سندرم داون است و از طرفی علائم بالینی هیپوتیروئیدیسم ممکن است با علائم بالینی «سندرم داون» اشتباه شود. بنابراین امروزه در کلیه شیرخواران با سندرم داون بررسی TFT در بدو تولد، 6 ماهگی، یکسالگی و بعد سالانه پیشنهاد می‌شود. بیماری گریوز از دیگر اختلالات همراه با سندرم داون است .)
     -
زمانی معتقد بودند که به تمامی کوکان مبتلا به سندرم داون، حتی در صورت طبیعی بودن تست تیروئید ، هورمون   تیروئیدی داده شود ولی در مطالعات انجام شده اثر مثبتی از این درمان دیده نشد حتی در افرادی که TFT در حد پایین  نرمال می‌باشد نیز بهبود شناختی مشاهده نشد(در واقع امروزه معتقدند مصرف هورمون‌های تیروئیدی، در صورت وجود هیپوتیروئیدیسم در سندرم داون اندیکاسیون دارد)
     -
خطر عود حدود یک درصد می باشد.
     -
خطر برای مادران زیر 30 سال 4/1 درصد می باشد و در مادران مسنتر با همان افزایش سن است.

منابع

1- مقدمه‌ای بر روان‌شناسی و توانبخشی کودکان مبتلا به سندرم داون ،غلامعلی افروز - دانشگاه تهران

2-سندروم داون: روشهای نوین در مراقبت و درمان، فرین سلیمانی؛ زهرا میرسپاسی - دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی

3- دیدگاه روان‌شناختی در مورد کودکان با نشانگان داون، پریوش شهبازی، انتشارات نیکان کتاب

4-کلیدهای تربیت کودک مبتلا به سندرم دان، مارلین‌تارگ بریل؛ مترجم:اکرم کرمی؛ ویراستار:علی خاکبازان - موسسه انتشارات صابرین

5-  سندرم داون وورزش ، ام.پی. کرمرس؛ جراردینا کرمرز؛ مترجم:یحیی سخنگویی

6- کودکان سندرم داون و مهارتهای حرکتی، حسین غلامزاده‌صفار - ترجمان‌ خرد

7- راهنمای سندرمداون ، ریچارد نیوتن؛ مترجم:کامبیز پوشنه - نشر و پژوهش دادار

8- سندروم داون: آموزش شناختی رفتاری ، ساحل همتی؛ ویراستار:پروین کریمی - دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی

9- عقب ماندگی ذهنی مقدمه‌ایبر ناتوانی ذهنی، بتول اخوی‌راد - نقش قلم

10-زندگی با سندرم داون ، بریان جنی؛ مترجم:فیروزه معراج؛ ویراستار:حسین تولایی - پیدایش

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
سه شنبه 91/9/21 ساعت 10:33 عصر

سئوال55

موضوع: ترس ازازدواج به دوعلت

یا سلام من دخنری هستم 21 ساله که با پسری که 30 ساله اش دوستم و ما با هم خیلی تفاهم داریم خیلی خوبیم. و اون چند بار برای ازدواج میخواد اقدام کنه ولی من میترسم چون خواهر بزرگتر از خودم دارم و از این که بابا بگم نه میترسم. ما باید چی کار کنیم(سحر. ک)

پاسخ مشاور

سلام علیکم از اینکه با سایت ما تماس گرفتید تشکر می کنم اول در خصوص ارتباط شما بگویم که دین مبین اسلام اینگونه ارتباط ها را قبل از ازدواج نهی کرده وادامه آن قطعا" کناه است وبه مصلحت نیست  وجالب آنکهجوانی که انتظار دارد که زندگی او سرشار ازعشق و محبت و آرامش باشد اگر در گذشته دوستی هایی داشته، همیشه نگران است که مبادا روابط گذشته او آثار بدی در زندگی اش بگذارد... چرا که اولا" ترس از افشای ارتباط های گذشته دارد و هر آن احتمال افشای آن سبب بروز مشکلاتی گردد، به ویژه در بافت اجتماعی جامعه اسلامی ما. ثانیا"بدگمانی نسبت به همدیگرپیدا می کنند زیرا پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است به هنگام ازدواج به هر دختری نظر می کند، می پندارداو نیز با پسرهای متعددی ارتباط داشته پاک و عفیف نیست.حال اگر جوانی با تجربه های قبل از ازدواج بخواهد کانون عشقی بر پا کند، خانواده ای تشکیل دهد، اولین مشکل او بدگمانی به همسر اوست که نکند او هم به سان دیگر دختران از دوستان پسری برخوردار باشد. و طبعا اضطراب و ناآرامی بر زندگی او حاکم خواهد شد.

    اما در خصوص این موضوع که گفته اید با هم تفاهم دارید باید همه شرایط را بررسی کنید با توجه به پژوهش‌های انجام‌شده، ‌باثبات‌ترین ازدواج‌ها، آن‌هایی هستند که زن و شوهر، بیش‌ترین شباهت‌ها را با هم داشته‌اند‌ یعنی، کیفیت روابط زناشویی و احساس خوشبختی و ثبات روابط زوج‌ها، با هم‌خوان بودن ویژگی‌های شخصی آنان، در ارتباط است.

   تحقیقاتی که در سال 1962 توسط جمعی از دانشمندان انجام گرفت، روشن‌ساخت که ما جذب افرادی می‌شویم که معیارها، علایق، تفکرات و ذهنیات مشابه ما دارند. وقتی با کسی مواجه می‌شویم که از لحاظ روحی، عاطفی و اندیشه، شبیه ماست، با او رابطه برقرار‌می‌کنیم.‌هرچه شباهت‌ها بیشتر باشد، زن و شوهر در شرایط مطلوب‌تری زندگی می‌کنند و می‌توانند در برابر مشکلات، راحت‌تر تصمیم بگیرند. تشابهات، در حکم سرمایه‌ای است که زن و شوهر، به وقت نیاز، می‌توانند به آن تکیه کنند.

    وقتی دو نفر زمینه‌ها و ویژگی‌های شبیه به‌هم داشته باشند، با‌قدرت به جلو می‌روند و زندگی مشترک‌شان‌، تحت تأثیر باورها و سنت‌های مشترک، ‌بسیار بهتر اداره می‌شود. آنان می‌دانند از یکدیگر چه انتظاری باید داشته باشند.

ما به برخی از این موارد اشاره می کنیم واین شما هستید که بدانید آیا شریک زندگی شما این شرایط را دارد یا خیر؟

شباهت‌هایی که رابطه را مثبت می‌کند:

شخصیت:
     می‌‌خواهید همسر آینده‌ی شما، چگونه شخصیتی داشته باشد؟ پنج سؤال زیر، شما را به تفکر در این زمینه، وادار می‌کند:
1- آیا می‌خواهید همسر شما ساکت و تا اندازه‌ای خجالتی یا پرصحبت و اجتماعی باشد؟
2- آیا منطق‌گراها را به اشخاص آسان‌گیر ترجیح می‌دهید؟
3- از میان افراد جدی و بذله‌گو، کدام را ترجیح می‌دهید؟ ‌
4- آیا افراد قوی و مستقل را به کسانی که وظیفه‌ی تصمیم‌گیری را به شما واگذار می‌کنند، ترجیح می‌دهید؟
5- آیا مایل‌اید همسری ملایم داشته باشید، همسری که به‌ندرت خشمگین شود‌ یا به‌جای آن ترجیح می‌دهید همسرتان رُک باشد و بسیار دقیق، احساسات خود را بروز دهد؟
با آن‌که شخصیت‌ها بسیار با هم تفاوت دارند، می‌توانید کسی را پیدا کنید که کیفیات مورد نظر شما را داشته باشد. نکته‌ی مهم این است که به دنبال کسی نروید که شبیه پدر و مادر شما باشد. به‌جای آن، منتظر کسی شوید که شخصیت او را می‌پذیرید و آن را دوست دارید، منتظر شخصیتی شوید که در سال‌های بلندی که در پیش‌رو دارید، به شما احساس خوب بدهد.
ایمان و معنویت:
   برای کسانی که پای‌بند به ارزش‌های دینی هستند، اساسی‌ترین معیار در انتخاب همسر، ایمان و معنویت است. اهمیت ایمان، از دو جهت اصلی، قابل توجه است:
اول این‌که شخص با‌ایمان، به علت ارتباط قلبی با خدا و برخورداری از یک نیروی کنترل‌کننده‌ی درونی، فردی قابل اعتماد است. اعتماد‌کردن به کسی که نیروی کنترل‌کننده‌ی ایمانی و اعتقادی ندارد، نوعی خطر‌کردن است و اغلب به صلاح نیست. افرادی که در پیشگاه خدا، تعهد قلبی دارند، در برابر دیگران نیز به تعهدات خود عمل می‌کنند و می‌توان به قول و تعهد آنان در ا‌مر ازدواج اعتماد کرد.
دوم این‌که افراد با‌ایمان، به علت این‌که از نظام اعتقادی و ارزشی واحدی پیروی می‌کنند، دارای بینش‌ها، گرایش‌ها و سلیقه‌های کم‌و‌بیش یکسانی هستند؛ از این‌رو، در زندگی مشترک، تناسب فکری و روحی زیادی با هم دارند.
زن و شوهری که هر‌دو در یک آیین دینی تربیت یافته‌اند، اگرچه از قبل همدیگر را نمی‌شناخته‌اند اما در موارد اساسی، نقاط مشترک فراوانی با هم دارند. این‌گونه افراد در مواردی که اختلاف‌نظری پیش‌می‌آید، می‌توانند با مراجعه به تعالیم دینی خود (که مورد قبول هر دو است) به وحدت نظر برسند و این، بهترین و مطمئن‌ترین وسیله برای تضمین سعادت‌ در پیوند زناشویی است.
تجربه نشان ‌‌داده کسانی که تعهدات ایمانی ندارند، حتی اگر قبل از ازدواج، مدت‌ها با هم آشنایی داشته باشند، پس از تشکیل زندگی مشترک، به دلیل نداشتن ارزش‌های ثابت و واحد، با تحریک کوچک‌ترین عامل، پیوندشان سست‌می‌شود و چه‌بسا از هم می‌گسلد. به همین دلیل، آمار دعاوی در دادگاه‌ها‌ نشان‌می‌دهد‌ همسرانی که به تعالیم دینی خود پای‌بند نیستند، مشکلات بیشتری دارند.
هرچه همسرتان از نظر معنوی و ایمان قوی‌تر باشد، زندگی در مسیر کمال و رشد و تعالی، هموارتر می‌شود‌ چراکه از روزنه‌ی دیدگان اوست که‌ به درک گوشه‌ای از جمال حق، نایل می‌شوید.
هوش:
     کسی نمی‌خواهد ‌بهره‌ی هوشی همسرش، از بهره‌ی هوشی خودش به‌مراتب کمتر با‌شد اما شاید به این هم علاقه ندارد که با یک «نابغه» ازدواج کند! واقعیتی است که بسیاری از باهوش‌ها، در زمینه‌های اجتماعی، با مشکل روبه‌رو هستند.
بررسی‌های اخیر نشان‌می‌دهد که ازدواج‌های بادوام، همبستگی قابل ملاحظه‌ای با ضر‌یب‌های بهره‌ی هوشی زن و مرد دارد. به‌عبارتی، زناشویی زمانی در بهترین شکل خود ظاهر می‌شود که زن و مرد بهره‌ی هوشی نزدیک به هم داشته باشند: هر دو نابغه، هر دو متوسط یا هر دو زیر متوسط.
اگر زن و شوهر به یک اندازه باهوش باشند، رابطه‌ی زناشویی، با گرفتاری کمتری روبه‌رو می‌شود. منظور از هوش، تحصیلات نیست. بلکه منظور، آن است که زن و شوهر به لحاظ بهره‌ی هوشی، باید در یک ردیف قرار‌داشته باشند. باید بتوانند اشیاء و امور را به یک شکل‌ ببینند و درباره‌ی آن‌ها به یک شکل‌ صحبت کنند و این، سبب استحکام پیوندشان می‌گردد. اگر یکی از طرفین ازدواج، همیشه گمان کند که همسرش، متوجه‌ منظور او نشده است، شرایط ناخوشایندی میان‌شان برقرار می‌شود.
تفکر، اجزای بسیاری دارد. برخی‌ها، تفکر انتزاعی دارند و با کوچک‌ترین اشاره‌ای، مسائل را می‌فهمند و برخی نیز تفکر عینی دارند یعنی، همه‌چیز را باید به‌طور ملموس و قابل مشاهده، بیان کرد تا آن‌را بفهمند. به همین دلیل، حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «با انسان احمق ازدواج نکنید، زیرا مصا‌حبت با او بلا می‌باشد و فرزندان‌تان نیز تباه می‌گردند.» در این فرمایش حضرت علی‌(ع) دو نکته‌ی بسیار مهم و اساسی وجود دارد:
1- مصیبت هم‌نشینی با افراد احمق، که به‌راستی جان انسان را به لب می‌رساند.
2- تباه و ضایع‌شدن فرزندان که هم از راه وراثت و ژن‌ها بر آنان اثر می‌گذارد و هم از راه تربیت و اخلاق و رفتار که هر دو، خسارت بزرگی است.
افرادی که از نظر هوشی ضعیف هستند، مسائل را به‌راحتی نمی‌فهمند و باید آنان را با کلی آماده‌سازی، متوجه نمود. در حالی‌که افراد باهوش، حتی با یک اشاره‌ی کوچک، خیلی خوب می‌فهمند و با رمز و اشاره نیز آشنا هستند. بنابراین برای یک زندگی سعادتمند، لازم است که زوج‌ها از نظر تفکر و هوش، هم‌پایه‌ی یکدیگر باشند تا با بسیاری از مشکلات، روبه‌رو نگردند. (مجله شادکامى و موفقیت)

حال اگر آن فرد مورد نظر این شرایط را دارد به بگوید برای خواستگاری رسمی با خانواده شما صحبت کند وموضوع را بوسیله مادر یا یکی از اعضای خانواده یا بستگان نزدیک به خانواده اطلاع دهید واز مسائل بعدی نگرانی نداشته باشید قطعا خانواده شما هر تصمیمی بگیرند مصلحت شما در آن است .موفق باشیدَ


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
یکشنبه 91/9/19 ساعت 10:46 عصر

بنابراین براى تقویت حلم و بردبارى، باید طبق برنامه‏اى جدى، به تقویت اراده پرداخت و همواره بر خود مسلط باشد. در این رابطه راه‏هاى مختلفى وجود دارد؛ ولى مهم آن استکه در راه درمان آن، مصمّم باشید و مطالب پیشنهادى را بدون کمترین کاستى به اجراگذارید:

-مطمئن باشید که مى‏توانید روحیه خود را تغییر دهید؛ ولى براىنتیجه‏گیرى شتاب نکنید. بیندیشید که باید مدتى طولانى، رفتارهاى خود را به دقتکنترل کنید و اگر چنین کردید، پس از آن حتماً دگرگونى رفتارى خواهید داشت.

- ازحساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید.

- در هر مسئله‏اى، ابتدا از دیگرانانتظار بدترین برخورد را داشته باشید و خود را براى تحمل آن آماده کنید. این نکتهباعث مى‏شود، برخوردهاى خوب بیش از انتظار، در شما ایجاد خشنودى کند. اگر همیشهانتظار برخورد خوب داشته باشید، چه بسا نتیجه عکس خواهید گرفت.

- با خود شرطکنید که هیچ گاه و در هیچ شرایطى، برخورد تند نداشته باشید و اگر ناگهان از شمابرخورد تندى سر زد، خود را جریمه کنید. براى مثال تصمیم بگیرید . یا در صورت امکاننذر کنید اگر بر سر کسى فریاد زدید، فلان مبلغ را صدقه بدهید، یا نماز شب بخوانیدو یا یک روز روزه بگیرید(این گونه جریمه معنوى نباید نگاه انسان به عمل نیک رامنفى کند؛ بلکه باید آن را با یک تیر دو نشانه زدن به حساب آورد؛ یعنى از طرفى رشدو تعالى معنوى و کسب تقرب مستقیم به سوى خدا و از طرف دیگر بازداشتن از بدى‏ها وزشتى‏ها)کارآیى این روش، بسیار بالا است و بسیارى از علماى بزرگ، بدین سانتمرین عملى و خودسازى کرده‏اند.

- از تفریحات سالم، آرامش‏بخش و تقویت کنندهاراده - مانند کوهنوردى، شنا، دو پیاده‏روى و گردش در طبیعت و... - استفادهکنید.در تصمیم‏گیرى‏ها، با افراد عاقل و پخته مشورت کنید و از اقداماتعجولانه و مطالعه نشده بپرهیزید.

-با افراد خوش خلق و غیر عصبى معاشرتکنید.

-از موقعیت‏هایى که زمینه تندخویى در آن فراوان است، اجتناب کنید و درموقعیت‏هایى حضور یابید که رفتار پرخاشگرانه در آنجا دیده نمى‏شود و از شرایطى کهشما را به رفتارهاى تند دعوت مى‏کند، دورى گزینید.

-قبل از هر عملى، در موردپیامد آن بیندیشید و آن گاه اقدام کنید. با تمرین به این راه‏کار در تمام امور،اندک اندک کنترل خویش را بر تمام رفتارها توسعه بخشید.به رفتارها و حالاتیکه از افراد سر مى‏زند و شما را عصبانى مى‏کند، بى‏توجه باشید. براى مثال اگر کسی با حرف ناروا شما را بر مى‏افروزد، از شنیدن و گوش سپردن به سخنان وى بپرهیزید و یامحیط را ترک کنید. به گفته‏هاى او توجه نکرده و آنها را در ذهن خود مرور نکنید. نسبت به دیگر اعمال فیزیکى و رفتارهاى پرخاشگرانه و تحریک کننده نیز همین طور واکنشنشان دهید و راه بى‏توجهى و سهل‏گیرى را پیش گیرید.

-سطح شناخت خودرا بامطالعه و تفکّر از زشتى، ناپسندى و جبران اعمال پرخاشگرانه بالا ببرید. روایات،آیات و داستان‏هایى را در این زمینه، مطالعه و در مورد آنها فکر کنید. در برخى ازموارد، به آثار بد رفتار تند خود، توجه و زشتى آن را در ذهن مرور کنید تا به یکحالت خود هشدارى از درون دست یابید. همچنین آثار فردى و اجتماعى و پیامدهاى حیثیتىآن عمل زشت را در ذهن خود، حاضر و به زشتى آن توجه کنید تا از درون از آن عمل متنفّر شوید.

- به هنگام بروز عصبانیت و تندخویى، سریع حالات خود را تغییردهید. براى مثال اگر ایستاده‏اید، بنشینید و اگر نشسته‏اید، دراز بکشید و صورت خودرا با آب سرد بشویید. یک لیوان آب خنک بیاشامید و خود را از آن موقعیت دورسازید.

-از خواندن قرآن به مقدار زیاد و در نوبت‏هاى متعدد در روز غفلت نورزید. قرآن تأثیر زیادى در رسیدن به حالت سکینه و آرامش درونى دارد. عبادت‏هاى خود، مانند نماز را در اول وقت و با حضور قلب کامل به جا آورید که تأثیر بزرگى دررسیدن به اطمینان خاطر دارد و آدمى را از درون به آرامش مى‏رساند.

- بعد ازاستحمام و به هنگام خروج از حمام، دو پاى خود را تا قوزک، با آب سرد بشویید.

دیگر رفتارهاى عادى و روزمره خود را با تسلّط کامل بر رفتار و بدون شتابزدگى انجامدهید و آنها را آرام آرام تعقیب کنید، تا نرم‏خویى و پرحوصلگى، بر تمام رفتارهاىشما حاکم شود.

- شرح موارد یاد شده را در جدولى بنویسید و موارد انجام شده ویا تخلّف از آن را یادداشت کنید. همواره بکوشید موارد تخلف را کاهش داده و بیش ازپیش خود را به انجام آنها مقید سازید. حتى قبل از بروز آن موقعیت‏ها و به صورتمستمر، این راه‏کارها را سرلوحه اعمال خود قرار دهید. از آن به بعد، باید میزانموارد پرخاشگرى شما کاهش یابد. آنها را نیز یادداشت کنید و کم کم از میزان آنها درطول روز، هفته و ... بکاهید.

-یک نفر محرم اسرار براى خود برگزینید. این فردمى‏تواند همسر یا دوست شما باشد. این رابطه نزدیک و صمیمانه، باید به گونه‏اى باشدکه بتوان در مورد موضوعات بى‏اهمیت با او درد دل کرد و حتى بدون اینکه احساس کنیدوقت او را تلف کرده‏اید به او تلفن بزنید و موضوع را با وى درمیان گذارید. در اینصورت است که با پدید آمدن هرگونه مشکل جسمى یا روانى، مى‏توان با تکیه کردن به او وبیان مشکل خود، احساس آرامش کرده و پشتوانه روانى شما باشد.  

-شوخ طبع باشید واحساسات منفى و تندتان را نسبت به دیگران با تمرین به احساسات مثبت تبدیل کنید. البته نباید شوخ طبعى حالت تهاجمى به خود گیرد و از طریق شوخى و خندیدن به شکست‏هاىدیگران، به گونه‏اى پرخاشگرى بروز داده شده و با شوخى‏هاى آزار دهنده و متلک‏هاىغیراخلاقى یا ضد اخلاقى به انتقام جویى از دیگران پرداخت. پس با شوخ طبعى مى‏تواندر برخورد با مسائل جدى، فشارها و مشکلات زندگى خود را کاهش داد؛ زیرا لذت بردن ازشوخ طبعى، خنده سرگرم کننده و شادى آفرین، در فرد هیجان و احساس مثبت ایجاد کرده ودر درازمدت بر کاهش میزان عصبانیت مى‏انجامد.پرهیز از تحریکات عصبى؛ بعضى از مواد به طور طبیعى سیستم اعصاب و دستگاه قلبى - عروقى را تحریک مى‏کند. نوشابه‏هاى گازدار، شکلات‏ها و برخى داروهاى غیرمجاز، محرک‏هایى است که سبب تشدیدواکنش افراد حساس به محرک‏هاى اطراف آنها مى‏شود؛ به طورى که در مواقع لزومنمى‏توانند واکنش مناسب نشان دهند. آنها براى به دست آوردن آرامش قادر نیستند به موقع از سیستم پاراسمپاتیک خود استفاده کنند و براى مدت طولانى در حالت عصبى باقى مى‏مانند. بنابراین توصیه مى‏شود از مصرف چنین مواد تحریک کننده به حداقل ممکن اکتفا کنند.

-بهبود بخشیدن به مهارت‏هاى اجتماعى و ارتباطى؛ است افرادى که مهارت‏هاى ارتباطى بسیار ضعیف و نامناسبى دارند، سهم زیادى در عصبانیت و تندى درجامعه را به خود اختصاص مى‏دهند(هافمن، کارل (و دیگران)، روانشناسى عمومى از نظریهتا کاربرد، ترجمه سیامک نقشبندى و دیگران، (تهران: ارسباران، 1378)، ص 309).

 بنابراین قراردادن وقت کافى و مناسب براى ارائه خدمات نیکوکارانه به دیگران، نقشخوبى در کاهش آن ایفا مى‏کند و احساس ارتباط و همبستگى با دیگران را دو چندانمى‏کند. این گونه مشارکت‏ها، علاقه فرد را براى خدمت ایثارگرانه به دیگران افزایش مى‏دهد و با افزایش حس همدردى نسبت به دیگران، فرد قادر مى‏شود تا شناخت بیشترى ازآنها به دست آورد. درک انگیزه‏ها سبب کاهش بدبینى و قضاوت عادلانه‏ترى در موردرفتار آنان خواهد شد و در نتیجه به دور از افکار پرخاشگرانه و احساسات منفى،ستیزه‏جویانه و خشم‏آلو، با خود استدلال مى‏کند و خویشتن را آرام مى‏سازد؛ زیراقضاوت‏هاى بدبینانه و غیرواقعى از دیگران نقش عمده‏اى، در نحوه تعامل و برخورد منفىبا آنان دارد.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
یکشنبه 91/9/19 ساعت 10:46 عصر

سئوال54

موضوع: زود رنجی زن جوان

   سلام خسته نباشید من 22سالمه متاهلم و از مشکل زود رنج بودن رنج میبرم نمیدونم شایدهم دیگران به من اینجوری تلقین میکنند. از دست همسرم زود ناراحت میشم و وقتی معذرت خواهی میکنه  نمیتونم زود اون مشکل رو از ذهنم بیرون کنم.بهش فکر میکنم. همش به بدبختیا و حرفا و حرکاتش که ناراحتم کرده فکر میکنم. آخه اونم همیشه کار اشتباهشو تکرار میکنه. میگه ببخشید ولی بازم همون کارو انجام میده.(مهتاب)

پاسخ مشاور

   دوست عزیز سعی کنید در مواقع عصبانیت, واقع بینی رو در خود افزایش بدهید. گفتگوهای درونی مثل: "قرار نیست همه طبق میل من رفتار کنند, شاید من اشتباه برداشت و فکر می کنم, باید پذیرفت که افرادی این چنین هستند, من کاملاً قادرم برخودم مسلط بشوم"؛ و تنفس عمیق بکشید, برای شروع واکنش شمارش کنید تا به تعویق بیفتد و ... می تونه به شما در کنترل خشم و تحریک پذیری کمک کند.

 شما نباید فکر کنید که دچار مشکل خاصی هستند افراد دیگر هم تا حدودی این حالت را تجربه کرده‌اند. آن چه  خطرناک است و جای نگرانی دارد، باقی ماندن این حالت است  یعنی باید به گونه‌ای برنامه ریزی شودکه حالت زودرنجی پس از  مدت زمان کوتاهی خاموش شود و گرنه ممکن است در دراز مدت، مشکلات بسیاری را  بدنبال داشته باشد،‌که از جمله آنها اعتماد به نفس ضعیف، افسردگی، یأس و ناامیدی  و... می‌باشد.

و امّا راهکارهایی که  می‌توانید با استفاده و تمرین آنها این حالت را در خویشتن کاهش دهید، عبارتند از  :

 1- اعتماد به نفس و داشتن روحیة خودباوری

     از دیگران انتظار نداشته باشید که کاری برایشما انجام دهند، بلکه بیشتر سعی کنید اعتماد به نفس را در خود تقویت نموده و رویپای خود بایستید. البته این بدین معنا نیست که از تجارت و نظرات دیگران هم استفادهنکنید. بلکه در عین حال که با دیگران در موردمسایل زندگی و آینده‌تان مشورت می‌کنید، سعی کنید که کارهای‌تان را خودتان انجامدهید. اعتماد به نفس و داشتن روحیة خودباوری، بخشی از عوامل موفقیّت شما محسوبمی‌شود.

2-بینش مثبت داشتننسبت به همسر خود؛

 یکی دیگر از راهکارهایی که می‌تواند مفید باشد، این است کهنسبت به همسرخود نگرشی مثبت داشته باشید، زیرا ممکن است علت رنجش از او این باشدکه نسبت به ایشان دید منفی داشته و فکر می‌کنید که او مخالف شما ست و شما رادوست ندارد، این تصور باعث می‌شود که بدون دلیل از او برنجید. اگر بعد از ایننگرش خود را نسبت به او تغییر دهید و بپذیرید که  شما را دوست دارد اگر همدر مواردی به شما تذکر می‌دهد یا سخت می‌گیرد،‌از آن جهت است که شما برای اومهم هستید و او نگران حال شما ست، از باب دلسوزی به شما تذکر می‌دهد. حتّیممکن است در برخی موارد رفتار و نحوة عمل‌کرد او با شما ناخوشایند باشد، این تاحدودی مربوط به این می‌شود که ایشان در روش برخورد، نقص دارند امّا هدف او خیراست. لذا اگر اینگونه فکر کنید، هیچ گاه از او نمی‌رنجید.

3-توجه بهپیامدهای منفی حالت رنجش ازهمسرتان؛

    اگر بصورت جدّی درصدد اصلاح این حالتنباشید، زودرنجی به مرور زمان تبدیل به عادت و حتی یک ویژگی شخصیّتی در شما خواهدشد و پیامدهای منفی بسیاری را بدنبال خواهد داشت. هیچ‌گاه نمی‌توانید در زندگی خودموفّق شوید و با همسرتان ارتباط صمیمی و عاطفی برقرار کنید، توجه به این مسایل،ضرورت بازنگری و تصمیم جدّی در جهت رفتار شما را می‌طلبد که نسبت به او نگرشمثبت داشته و اعتماد به نفس را در خویشتن تقویت نمایید.

4-علت زودرنجی خویش راشناسایی نموده، در جهت حلّ آن بکوشید؛

امکان ندارد که زودرنجی شما بدون جهت وبی‌دلیل باشد، حتماً دلیل و علّتی دارد ولو این که شما آن را نشناسید. بنابراین سعیکنیدعلت آن را بشناسید، هر موقعیتی که برای شما ناراحت کننده است از آن دوری نمودهو یا از قبل تمرین کنید که اگر در چنین موقعیّتی دچار شوید چگونه باید برخورد کنید. به جای زودرنجی، صبر و تحمل خویش را بالا برده و روحیة مقاومت، سرسختی و عزّت نفسرا در خویش تقویت نمایید.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
یکشنبه 91/9/19 ساعت 2:58 عصر

سئوال53

موضوع: ترس از امتحان

با عرض سلام وخسته نباشید خدمت مشاور محترم ببخشید من اصلا قادر به درس خواندن نیستم و از امتحانات میترسم به نظرتان چه کار کنم که مشکلم برطرف بشود ممنون میشوم اگر راهنماییم کنید با تشکر(مرضیه)

پاسخ مشاور

    سلام علیکم خواهر گرامی ماهم اگر به خاطرات خودمان در زمان تحصیل نگاه کنیم همیشه نقطه دلهره آورى وجود داشته و آن هم ترس از امتحان بود که در پایان هر ثلث یا ترم گریبان ما را مى گرفت. هیچ فرقى هم نمى کند در هر سن و سالى که باشیم امتحان معنى دلهره مى دهد. چه دانش آموزى که مشغول امتحانات دبستان است و چه دانشجویى که براى قبول شدن واحد هاى دانشگاهى جزوه ها را زیر و رو مى کند همه از امتحان وحشت دارند. بررسى روانشناسان نشان مى دهد مهمترین دلیل ترس از امتحان شکست و عدم موفقیت است که معمولاً به عدم آشنایى با شرایط و نحوه برگزارى امتحان برمى گردد. یادآورى مطالب خوانده شده زمان برگزارى امتحان، دلشوره از چگونگى سئوالات و حتى نحوه صحیح کردن اوراق امتحانى همه از جمله عواملى است که باعث دلهره و نگرانى دوران امتحانات مى شود. سخت گیرى معلمین طى سال و واکنش هاى شدید و تند آنها به دانش آموزانى که در حد عالى متوجه مطالب درسى نشده اند و عدم یادگیرى نیز در بسیارى موارد باعث ایجاد ترس و آشفتگى قبل از امتحان مى شود. در هر حال براى رفع این مسائل که به اختلالات روانى دانش آموزان و دانشجویان منجر مى شود به یک سرى تغییرات تازه در نظام آموزشى احتیاج است که نمره گرایى را از میان بردارد که مهمترین دلیل وحشت از امتحان هم همین است. اما چگونه با ترس امتحان مقابله کنیم؟ اطمینان از یادگیرى و یادآورى تمام و کمال دروس مهمترین موضوعى است که باعث مى شود ترس و دلهره قبل از امتحان را از بین ببریم. اینکه چطور درس بخوانیم که مطالب فراموش نشود و در حافظه طولانى مدت مان باقى بماند اولین گامى است که مى توان براى حل این مشکل برداشت براى یادگیرى انگیزه ضرورى است سعی کنیم با انگیزه درس بخوانیم وروش صحیح مطالعه راهم خوب یاد بگیریم.

رعایت این موارد می‌تواند در موفقیت بیشتر و کاهش اضطراب نسبت به امتحان مؤثر  باشد. برخی از این موارد عبارتند از  :

·          به موقع و سر وقت به جلسه امتحان بروید و پیش از آغاز امتحان با خاطری آسوده در  جای خود مستقر شوید  .

·          کلیه وسایل و ابزارهایی که در امتحان مورد نیاز است همراه خود به جلسه  ببرید  .

·          دستورالعملها را با دقت بخوانید و اگر دستورات شفاهی است، با توجه و التفات  کامل به آن گوش دهید و عینا همان کاری را که از شما می‌خواهند انجام دهید. در مورد  سؤالات تستی ، اگر نمره منفی داشته باشند، حدس زدن کار عاقلانه‌ای  نیست  .

·         به زمان بندی سؤالات دقت کنید، تا با مشکل کمبود وقت مواجه نشوید.

·         اگر زودتر از زمان تعیین شده سؤالات را پاسخ دادید، عجله نکنید و مجددا مروریداشته باشید.

·         خود را برای پاسخ گویی به هر گونه سؤالی آماده سازید، اما نه با این برداشت کهباید صد درصد سؤالات را جواب دهید.

 برای پاسخگویی به سؤالات به طرح چهار مرحله‌ایزیر دقت کنید:

1.     ورقه سؤالات را نسبتا با سرعت بخوانید و به تمام سؤالات که پاسخ آنها برایتانروشن است جواب بدهید. برای این مرحله حداقل نیمی از وقت امتحان را در نظربگیرید.

2.     دوباره ورقه را بخوانید و به تمام سؤالات که تا آن موقع پاسخشان به یادتان آمدهاست پاسخ دهید.

3.     در نوبت سوم باید به تمام سؤالاتی که باقی مانده پاسخ دهید.

4.     در نوبت چهارم یکبار دیگر نیز کنترل کرده و ببینید که آیا سؤالات را همانگونهکه می‌خواستیم پاسخ داده‌ایم.

برای پاسخ گویی به آزمون تشریحی پیشنهاد می‌شود:

·          موضوع را بطور کامل یاد گرفتهو پرسش را به دقت بخوانید. و قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید، پاسخ خود را سازمانبندی کنید.

برای پاسخگویی به آزمون تستی پیشنهاد می‌شود:

1.     سؤالات ساده را جواب داده و از سختها بگذرید.

2.     وقتی به سؤالات نیمه مشکل رسیدید، مقابل آن علامت (+) (در پاسخ نامه) به معنایقابل حل و در مقابل سوالات مشکل علامت (-) به معنای غیر قابل حلبگذارید.

3.     وقتی تمام سؤالات در یک درس خاص را پاسخ دادید، به سراغ سؤالاتی بروید که جلویآنها علامت (+) گذاشته‌اید و سپس به سؤالاتی که علامت (-) دارند، پرداخته شود.

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این سایت
  • سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
    پرسشنامه ها
    رمز پیروزى مردان بزرگ
    تکنیک خاموشی
    مشاوره رهنما
    سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
    معرفی کتاب
    آموزش خانواده
    وقتی کسی را دوست دارید
    آیین همسرداری
    مشاوره اینترنتی
    مشاوره مجازی
    سخن روز
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • parsiblog
  • درباره من

  • لوگوی سایت

  • پیوندهای روزانه

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در سایت

  •  
    یاحق
    خدانگهدار