سئوال 30
موضوع : عصبانیت وکم حوصلگی مادردر مقابل رفتار فرزند
خانمی هستم که یک پسر 3ساله دارم در مقابل شیطنتهایی که پسرم انجام میدهد یکی ودوبار تذکر میدهم ولی بعدسریع عصبانی شده وشروع به بدوبیراه میکنم واگر شی دستم باشدان پرتاب میکنم وسریع از این کار خود ناراحت میشوم خودم از این حالت خیلی رنج میبرم واز این که این برخورد را با پسرمدارم ناراحت هستم لطفا مرا راهنمایی کنید .
پاسخ مشاور
مادر گرامی عصبانیت مىتواند عوامل گوناگونى داشته باشد از جمله: 1 - حسادت، 2- کمحوصلگى و کمظرفیتى، 3- ضعف و ناتوانى مزاج، 4- عدم اعتماد به نفس و خودکمبینى، 5- حساسیتهاى افراطى، 6- منفىبافى و سوء ظن به دیگران، 7- همانندسازى و تقلید از والدین، همسالان و همکلاسان و ... .
اما دلیل آن برای یک مادر یا کم حوصلگی است یا ضعف اعصاب ونگرانی های دیگر در زندگی به شما توصیه می کنیم به موارد زیر توجه جدی نموده واین رفتار را تکرار کنید قطعا باید موثر باشد - هنگامى که عصبانى مىشوید، در خودتان یک تغییر حالت فیزیکی ایجاد کنید؛ مثلاً مقدارى قدم بزنید و سعى کنید در آن لحظات تصمیم نگیرید و اگر آب در دسترس شماست، مقدارى آب خنک میل کنید و دست و صورت خود را با آن شستشو دهید.
-اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت یا بىحوصلگى و کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید.
- چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچههاى خود را شل کنید تا آرامش عضلانى پیدا کنید و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
- به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصى نیفتاده است؛ مگر آسمان به زمین آمده؟ بقیه در چنین مواردى چه مىکنند؟ آیا همه عزا مىگیرند؟ هر کسى به کارى مشغول مىشود و اعتنایى به این گونه موارد نمىکند.
- همیشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنیدن و دریافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازید و به این معنا که همیشه این انتظار را داشته باشید تا دیگران با شما به بدترین شکل برخورد داشته باشند و خود را براى تحمل آن آماده کنید.
- اگر برخى موارد سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد سریع خود را سرزنش و حتى در لفظ اظهار پشیمانى نمایید و وعدهها و قولى که با خود داشتید را در ذهن خویش حاضر سازید.
- از خود ارزندگیهاى نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه براى خود اجتناب ورزید و تنها هنجارها را رعایت کنید و لذا به سراغ رفتارهاى متواضعانه همانند تقدم در سلام، همنشینى مناسب با افراد پایینتر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسى با دیگران به خصوص طبقه پایینتر، تفریح و صحبت با دیگران اقدام کنید. - ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید و تکرار اذکار: «استغفرالله ربى و اتوب الیه» و «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» - به هنگام احساس عصبانیت، سریع تغییر وضعیت و موقعیت دهید و از آن محیط دور شوید مثلاً اگر در منزل این حادثه رخ داد لباس پوشیده و منزل را ترک کنید. - وقتى که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید براى مدتى (حدود 10تا 15 دقیقه) راه دریافتهاى حسى خود را سد سازید مثلاً جلوى گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافتهاى عصبانیت را تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند. - اگر رفتار و یا صفتى که در شخصى هست موجب عصبانیت شما شده است آن رفتار را شوخى تلقى کرده و به شکلى خود را از تیررس آنها دور در نظر بگیرید یعنى به گونهاى از مخاطب در نظر گرفتن خویش در برابر رفتارهاى دیگران پرهیز کنید مثلاً از مشاهده کسى که فحش مىدهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافتهاى حسى را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید.
- براى توجیه رفتارهاى خلاف انتظارى که از دیگران سر مىزند توجیه مناسب داشته باشید و آنها را مقصر تلقى نکنید تا موجب شود به خود اجازه عکس العمل بدهید مثلاً بگویید خودم از این فرد بدتر رفتار مىکنم او اشتباه گرفته مقصر نیست اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
- به نظرات و عقاید دیگران احترام قائل شوید و به دیده احترام به آنها بنگرید و حتى محترمانه با آنها رفتار کنید.
- در برخى کارهاى مهم با مشورت خواستن از دیگران تصمیمات خود را استحکام بخشید و از اقدامات عجولانه و خام بپرهیزید.
- بیشتر با افراد حلیم صبور و غیرعصبى و خوشبین معاشرت کنید و از دوستى و حرفشنوى افراد تند مزاج پرهیز کنید.
- همیشه خودتان و رفتارتان را درست و صحیح تلقى نکنید و احتمال خطا در کارهاى خود را بدهید.
- سعى کنید به عنوان تمرین گاهگاهى با افرادى که سلیقه آنها را نمىپسندید برخورد کوتاه مدت داشته باشید و با صاحبان دیگر انتظار مراوده کوتاه مدت داشته باشید.
- موارد فوق را در برنامهاى منظم با درج موارد آن در یک جدول و نمره دادن به عملکرد خود و رعایت این امور سعى در تقلیل موارد تخلف داشته و همت خود به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید.
-اگر این وضع ادامه پیداگرد بد نیست به یک پزشک اعصاب وروان هم مراجعه داشته باشید البته مشکل جدی نیست با مصرف چند هفته ای دارو درمان شما سریع ومطلوب انجام می شود.
سئوال 29
موضوع: مخالفت والدین باانتخاب و ازدواج فرزند وسرد شدن رابطه آنها
سلام خسته نباشید من جوانی هستم 27 ساله که 2 سال است ازدواج کردم ودر حال حاضر دارم پدر می شوم اما خانواده من به دلیل اینکه همسرم را دوست ندارند از همان ابتدای ازدواج با ما رابطه ندارند با اینکه همسر من بهشون احترام میذاره یه چند ماهیه که ماهم رابطمونو باشون قطع کردیم واقعا پدرو مادر من دلشون از سنگه .نه زنگی بمون می زنند نه سر بهمون می زنند .واقعا نمی دونم باید چه کار کنم همسرم خیلی از این مسئله رنج می بره شب ها می فهمم که نمی خوابه و فقط فکر می کنه با این که الان نزدیکه فرزندم به دنیا بیاد اما اصلا توجهی به این مسئله ندارند.تو اوج سختی زندگی مارو تنها گذاشتند.خواهش می کنم یه راهی پیش روی ما بذارید
پاسخ مشاور
نسبت به موضوعی که با آن مواجهید به دید مسأله بنگرید نه مشکل؛ زیرا هنگامی که شما به چیزی عنوان مشکل میدهید ،مقاومت روانیتان در مواجهه با آن کاهش یافته و ذهن انسان که برای دلیل تراشی در جهت منفی امور توانایی بیشتری دارد، دائم سعی میکند به شما القاء نماید« اینکه با شما رابطه نددارن بخاطر همسرتان است و ...». در حالیکه اگر به نیکی بنگرید افراد زیادی را اطراف خود مییابید که در این مسیر موفق عمل نموده اند.«مطمئن باشید با تلاش و کوشش، هر غیر ممکنی، ممکن میشود».
شما ریشه اصلی را دوست نداشتن همسرتان بیان کردید اما واقعا چرا آنها نباید عروسشان را دوست داشته باشند؟آیا این ازدواج با رضایت آنها نبوده است؟چرا این ناراحتی بعد از دو سال همچنان وجود دارد؟شما برای رفع این مشکل چکاری انجام داده اید؟درواقع امر این است که اغلب این واکنشهای منفی بین عروس خانومها و مادرشوهرها، زمانی پدیدار می گردد که طرفین به دور از آینده نگری و عاری از بصیرت لازم، خواسته و ناخواسته، گرفتار افکار خودمدارانه و غرق در خودبینی ها، خودخواهی ها، وابستگی های نامعقول عاطفی و کششهای فزاینده روانی می شوند و به رضامندیهای شخصی و تأمین خواسته های خود اندیشیده، طرف مقابل را در موقعیت تضاد خواستها، دوگانگی ها و تعارضها قرار می دهند.یعنی مادر احساس می کند پسرش را که حالا دیگر برای خود مردی شده و همسری انتخاب کرده است، باز هم همان پسرک خردسال، نوجوان و جوانک سالها پیش می پندارد که در آغوش و کنارش پرورش یافته و غنچه های وجودش شکوفا شده است. همچنانکه ایثارگرانه همه مهر و محبت خویش را نثار راه رشد و کمال و سعادت فرزند می نماید، خود نیز به مهر و محبت او در هر شرایطی نیاز دارد و این نیاز به هنگام جدایی و تنهایی، ایام پریشانی و بیماری و بویژه دوران پیری و حمایت خواهی، بیش از پیش خود نمایی می کند. مادر که خود را تنها متولی، حامی و دلسوز پسر می دانسته و می داند، اینک با ازدواج پسر و همراه شدنش با همسری همگام و مونسی همدل به خود آمده، با نگاهی به ادامه راهی که پسر می خواهد بپیماید، خود را در کنار پسر و پسر را درکنار خود نمی بیند.از سوی دیگر، عروس خانم با دنیایی از آرزوها، آرمانها، رؤیاها و اندیشه ها و کوله باری از سفارشها و توصیه های خانواد? خود، پای به زندگی جدیدی گذارده است. می خواهد با همسر همدل و همراهش حیات پربرکت و پرتلاشی آغاز نماید. او سعادت، خوشبختی و آرامش زندگی مشترک را در گرو بذل محبت و تعلق خاطر متقابل می داند. او همه توجه و محبت، فکر و اندیشه و جاذبه همسر را برای خود می خواهد و دوست دارد با همه وجود در خانه دل همسر جاودانه جای بگیرد.در حقیقت هر دوی آنها به درستی فکر می نمایند اما اگر در خود را در موقعیت دیگری قرار دهند ممکن است این نوع تفکر تغییر نماید.عروس خانمها می توانند صمیمی ترین یار، بامحبت ترین دوست و باوفاترین فرزند برای مادر شوهرهای صبور خود باشند و مادر شوهرها نیز می توانند برای همیشه مادری مهربان، دلسوز و پرعطوفت برای عروس خانمهای فهیم و قدر شناس خویش باشند.
برای مدیریت رابطه بین مادر و همسرتان (و بواسطه آن، حل مسأله ارتباط شما با هریک از ایشان) توجه دائم به چند نکته ضروری است:
1- سعی نمایید شما این رابطه را برقرار نمایید حتی بصورت یکطرفه.اما در ایجاد تغییر ناگهانی در تصمیم و رفتار مادرتان نسبت به همسرتان و بالعکس نداشته باشید؛ زیرا برخوردهای تند و عجولانه نه تنها ممکن است هر یک از آنها را به سوی مخالفت بکشاند، بلکه ممکن است ناسازگاری را در آنها به صورت لجاجت آمیزی تشدید نماید.
2- به طور کلّی نقش شما در کنار آمدن مادر و همسرتان با یکدیگر، میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. یادتان باشد که در هر رابطه خوب و مناسب همه سختیها آسان و در هر رابطه بد، هر مشکل کوچکی به بحرانی بزرگ مبدّل خواهد شد؛ لذا شایسته است از هرگونه اقدامی که به بهبود رابطه مادرتان با همسرتان و بالعکس منجر میگردد، دریغ ننمایید. مثلاً زمانی که مادر خود را ملاقات مینمایید از قول همسرتان از وی احوالپرسی نموده و بالعکس تا کمکم فضای عاطفی مناسبی را در طرفین نسبت به همدیگر به وجود آورید. 3- به این نکته اعتقاد داشته باشید که در هر شرایطی میتوانید از زندگی در کنار یکدیگر لذّت ببرید، به شرط آنکه شیوه حل اختلاف را بلد بوده و مرزها را حفظ نمایید. به عنوان مثال ببینید چه چیزی باعث دلخوری مادرتان از همسرتان گردیده و چه برداشتی از وی دارد. مسلّم بدانید که با شناخت دلیل اصلی، بهتر خواهید توانست راهکارهای بهینهسازی روابط آنها را در پیش بگیرید.
4- همسر باهوش و دوراندیش باید بداند که چگونه بین «شوهرخوب بودن برای زن» و یا «فرزند خوبی بودن برای خانواده » ، حد فاصل ایجاد کند. ایجاد تعادل در این کار مثل میله تعادل بندبازان به ظرافت خاصی نیاز دارد. قلق یادگیری این کار مشکل این است که همیشه به حرفهای طرف مقابل هم گوش کنید و سپس قضاوت کنید. برخی اوقات ممکن است هر دو طرف حقیقت را بگویند البته آن طور که خودشان فکر میکنند. اینجاست که شما باید نقش خود را ایفاء نموده و سعی کنید هر یک از طرفین به نیمه پر لیوان نیز در برخورد با طرف مقابل بنگرد.
5- توجه نمایید در مواقع اینچنینی، سادهترین اشتباهی که ممکن است پسر خانواده انجام دهد این است که وارد مشاجره با هر یک از مادر و یا همسر خود به نفع یکی از آنها گردد و با حرمتشکنی، زندگی خود را سخت و رابطهها را بد و بدتر و در نهایت به بحران تبدیل نموده و تا جایی پیش رود که احتمالاً رفتارها و کلام اهانتآمیزی بینشان رد و بدل گشته و از حس ارزشمندی آنها کاسته گردد. بهترین کار در این مواقع این است که در درجه اول به شیوهای مسالمتآمیز مرز زندگی خود و همسرتان را با مادر خود مشخص کنید و به شیوهای صحیح به طرفین بفهمانید که خط قرمزهای روابطشان با شما کجاست. خیلی مؤدب و مهربان بدون اینکه از کوره دربروید، با کلام مناسب و واژهگزینی صحیح این مسأله را به همسر و مادرتان یادآور شوید که هر چند ممکن است آنها رابطه خوبی با یکدیگر نداشته باشند این مسأله باعث نمیگردد که شما بخواهید بخاطر مادرتان از همسرتان و بالعکس بِبُرّید.
6- بدانید که شما حلقه اتصال و پیوند عاطفی بین مادر و همسر خویش هستید و بیشترین مسؤولیت را در تألیف قلوب و تنظیم حسن روابط برعهده دارید.لذا سعی نمایید رابطه عاطفی خویش را با مادر خویش بیشتر نمایید و همواره تلاش کنید دوستی و محبت همسرتان را نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم نثار آنان نمایید.
7- با حسن تدبیر می توانید زدایند? آفتهای فکری و آسیبهای رفتاری بین مادر وهمسر خود باشید.
8- هرگز ضمن قدردانی و تمجید وجود گرامی همسر و اظهار محبت و دوستی نسبت به وی، از تعظیم و تکریم شخصیت بزرگوار و ارجمند مادر غافل نشوید.
9- هرگز ذره ای از کاستیها و نارساییهای زندگی مشترک و ضعفها و کوتاهیهای احتمالی همسر خویش را به خانواده مادری خود انتقال ندهید.
10-هرگز گله های احتمالی مادرتان را به همسرتان انتقال ندهید و در عوض، از تعریف و تمجید آنان نسبت به شخصیت خوب عروسشان سخن بگویید.
11-هرگز اجازه ندهید که فرصتی فراهم شود تا جمعی زبان به غیبت گشوده، شخصیت همسر یا خانواد? ایشان یا خانواده شما را مورد نقادی و تحقیر قرار دهند.
12-نسبت به صله ارحام از خویشاوندان خود و همسرتان، اهتمام داشته باشید که باعث نشاط و برکت در زندگی و عمر خواهد بود.
13-در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندى مخرب و پیشرونده تبدیل نشود .
14- به هر طریق ممکن رفتارهاى مطلوب همسرو مادرتان را مورد توجه و تایید قرار دهید؛ به گونهاى که آنها بفهمد برایشان ارزش قائل هستید .
15- تشویق، تایید و بیان نکات مثبت، به طور آشکار یا در جمع باشد و تذکر نکات منفى و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایى صورت گیرد.
16-در روابط کلامى، عاطفى، اقدامها و تصمیمگیرىها به افکار و خواستههاى هردو توجه کنید.
17- از هردو بخواهید همیشه، در رویارویى با مسائل و مشکلات خانوادگى، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت خود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روى آورند .
18- هردو را تشویق نمایید با یادآورى برخى ایام زندگی طرف مقابل مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن و دادن هدیههایى هر چند کوچک (مثل یک شاخه گل) به طور نمادین یا سمبلیک عشق و علاقه خود را به دیگری اعلام کنند.
نکته پایانی
سعی نمایید این نکته را در زندگی خود عملی سازید که عروس و داماد با ازدواج پیوند جدیدی با خانواده طرف مقابل خود پیدا می کند و یکی از اعضای خانواده جدید می شود. و به معنای دقیق تر، بر خانواده های طرف مقابل فردی اضافه می شود. اگر چنین تصوری از ازدواج و پیوند خانواده ها داشته باشیم، در واقع پدر و مادر هر یک از زوجین، پدر و مادر دیگری نیز محسوب می شود رسم زیبایی بین برخی خانواده هاست که پدر و مادر همسر خود را به پدر و مادر،بابا و مامان یا به تعابیری شبیه آن نام می برند. و پیوند عاطفی خود را دو چندان می کنند.واقع امر هم چیزی جز این نیست. همان طور که در روایات نیز آمده است که هر انسانی 3 پدر و مادر دارد:
1. پدر و مادری که از آنها متولد شده است.
2. پدر و مادری که با ازدواج و رابطه سببی ارتباط پیدا می کند.
3. پدر و مادری که دانش و علم از او می آموزد یعنی کسانی که از نظر معنوی و علمی پدر یا مادر فرد محسوب می شوند
«أب ولدک، أب زوجک و أب علّمک»
پس آنها نیز از فرهنگ دینی ما پدر و مادر تلقی می شوند رعایت ادب و احترام و حقوقی که برای والدین حقیقی بیان شده است، نسبت به آنها نیز باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین اگر با این دید به آنها نگاه شود و روابط عاطفی و اجتماعی مناسب و در همان سطح باشد، تکلیف و وظیفه هر یک از زوجین در برابر خانواده دیگری روشن می شود.
پرسشگر گرامی موارد فوق، نکاتی ساده اما مهم را به شما یادآوری می کنند که با وجود ساده بودن نیاز به تمرین و صرف وقت دارند که ما امیدواریم شما نیز با رعایت آنها در زندگی اجتماعی و کارهای خود، به موفقیت های روزافزون دست یابید که ما مطمئن به موفق شدن شما هستیم.
سئوال 28
موضوع: تبعیت از همسر یا ادامه دادن شغل؟
سلام من 27 سالمه و 4ساله که ازدواج کردم.از ابتدای زندگی کار شوهر من در کرمانشاه بود 20 روز آنجا بود و 3-4 روز می امد شهرمان تا اینکه یک کار دیگه تو شهری که حدود 5 ساعت با شهر محل سکونتمان فاصله داره پیدا کرد و اونجا مستقر شد . من هم از قبل از ازدواج آنجاکارمند بود م تو این مدت همه اش در رفت و آمد بودیم تا اینکه امسال قرار شد من انتقالی بگیرم و برم تو همون شهر پیش شوهرم و خونه و زندگیمونو بردیم اونجا حالا دو هفته بیشتر از اسباب کشی مون نگذشته که خبر رسمی شدنم بعد از 7 سال تلاش اومد و باید به مدت 5 سال تعهد بدم که تو این شهر بمونم حالا تو این موقعیت شوهرم میگه نمی خوام بری سر کار و خانواده ام اصرار می کنند که کارتو از دست نده کار رسمی دیگه گیر نمیاد . حالا اگه بخوام برم آنجا باید برم خونه مامانم و شوهرم و خونه مو تنها بذارم از طرفی اصلا دلم نمیخواد شغلمو از دست بدم از طرفی نمی تونم از شوهرم و خونه ام دل بکنم به نظر شما چکار کنم. باتشکر فراوان
پاسخ مشاور
پرسشگر گرامی شما بعد از ازدواج نقش همسری را بعهده گرفته اید و لازم است برای رسیدگی به این نقش از دیگر نقشهای خود کم و یا در برخی موارد نقشهای اجتماعی و اشتغال خود را قطع نمایید.اگر قرار باشد همچنان مانند دوران مجردی فعالیت نمایید پس چرا ازدواج نمودید؟پس وظیفه همسری چه می شود؟ آیا از لحاظ دینی همسر شما دارای حق نیست؟ آیا تاخیر در مادر شدن برای فرزند شما از لحاظ تربیتی مشکل ساز نیست؟ واقعا هدف از کار نمودن شما چیست؟چرا اینقدر کار رسمی برای خانواده شما مهم است؟ اگر واقعا این کار به زندگی شما آسیب بزند چه می کنید؟
خواهر گرامی مطمئنا در همه کلماتی که بیان نمودید هیچ موردی به اندازه نقش همسری نباید برای شما دارای اهمیت باشد حتی وظیفه و مسئولیت کنونی شما.معمولا در مشاوره قبل از ازدواج در مورد اشتغال زن می گویند لازم است راهی را در پیش بگیرند که این اشتغال کمترین آسیب را برای زندگی مشترک آنها داشته باشد تا از آسیب هایی در آینده که ممکن است برای فرزندان آنها پیش بیاید جلوگیری کنند و متاسفانه امروز شما به این آسیب گرفتار شده اید.توصیه ما اینست اگر توانایی تغییر شغل خود را دارید و می توانید زمانهای بیشتری را در خدمت همسر و رسیدگی به این نقش نماید حتما اینکار را انجام دهید و اگر این شغل را هم نمی توانید بدست آورید برای حفظ کانون خانواده و جلوگیری از آسیب در این زمان و تربیت فرزندان در آینده شغل کنونی خود را رها نمایید و مطمئن باشید این تغییر و یا رها نمودن به هیچ عنوان دلیلی بر ضعف ایمان و اخلاص شما نیست بلکه برعکس نشان از اهمیت شما به دستورات دینی برای حفظ کانون خانواده می باشد.مطمئنا حق همسر و فرزند بسیار بالاتر از کار نمودن است و زمانی کار برای دیگران دارای اهمیت است که شما توانسته باشید به وظایف اصلی خود که در حال حاضر فقط همسری و در آینده مادری است بپردازید نه وظایف دیگر.
در ادامه به چند نکته مهم اشاره می نماییم.
نکته1- اصلی ترین وظیفه خود را حضور فعال در خانه قرار دهید و سایر مسائل از جمله اشتغال و تحصیل علم را فرع قرار دهید و هر چه به این وظیفه اسیب می زند را رها نمایید.
نکته2- در مورد اشتغال و یا تحصیل حتما با همسرتان به توافق برسید و نظر ایشان را در تصمیم گیری دخیل بدانید.
نکته3- حتما در اداره زندگی مشارکت فعال داشته باشید.هرچند مرد هم باید در کارهای خانه به زن کمک نماید اما این باید بعنوان همکاری باشد نه بعنوان اینکه جبران نبود شما را بنماید و الا استحکام خانواده شما دچار آسیب خواهد شد.
نکته4- نکته دیگری که توجه به آن ضروری است این است که نوع کار، مقدار زمانی که باید صرف آن کار کنید، محل و نوع همکاران همه اینها در تصمیم شما باید لحاظ شود.طبیعی است اگر کار سخت باشد و با ساختار جسمانی و روانی شما ناسازگار باشد آسیب های بیشتری دارد و همینطور اگر همکاران شما همه یا اکثر آنها مرد باشند می تواند در روابط عاطفی او با همسرتان اثر منفی بگذارد و همچنین هر چه مقدار زمانی که باید صرف آن کار شود بیشتر باشد باعث عدم حضور فعال شما در خانه می شود و باعث برهم خوردن آرامش و از بین رفتن محیط سالم شما می شود و بیشترین ضرر را برای شما و فرزند شما دارد.
نکته پایانی اینکه این مطالب باید مورد توجه قرار گیرد و الا ضررهای جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت و متاسفانه فردا برای شما دیر است.
سوال :27
موضوع : نحوه ی محرمیت فرزند خوانده
ما زن وشوهری هستیم که حدود 18 سال است ازدواج کرده ایم وبچه دار نشده ایم البته تمام راههای درمانی را هم طی کرده ایم حالا به نتیجه رسیده ایم که از پرورشگاه یک فرزند بیاوریم لطفا" بفرمائید:
الف آیا این تصمیم ما درست است ؟
ب- نحوه ی محرمیت دختر یا پسری که از پرورشگاه می آورند چگونه است ؟
پاسخ مشاور
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالاَتُکُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِکُمْ وَرَبَائِبُکُمُ اللاَّتِی فِی حُجُورِکُم مِّن نِّسَآئِکُمُ اللاَّتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَکُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلاَبِکُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَیْنَ الأُخْتَیْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا(سوره : النساء آیه 23 )
مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه هایتان و خاله هایتان و، دختران برادران و دختران خواهرانتان و زنانی که شما را شیر داده اند و خواهران شیریتان و مادران زنانتان بر شما حرام شده اند و دختران زنانتان که درکنار شما هستند ، هر گاه با آن زنان همبستر شده اید بر شما حرام شده اند ولی اگر همبستر نشده اید ، گناهی مرتکب نشده اید و نیز زنان پسرانی که از پشت شما هستند بر شما حرام شده اند و نباید دو خواهر را در یک زمان به زنی گیرید ، مگر آنکه پیش از این چنین کرده باشید هر آینه خدا آمرزنده و مهربان است
سئوال کننده عزیز تصمیم شما اگر با نظر موافق همسرتان صورت گرفته کار بسیار خوب وخداپسندانه است لیکن لازم است شرایط قانونی گرفتن فرزند خوانده را دقیقا بدانید که فعلا از حوصله بحث خارج است اما نحوه محرمیت یک موضوع شرعی است که باید نظر مرجع تقلید خودتان را جویا شوید برای اطلاع شما نظر مراجع محترم را در زیر بیان می نمایم امید است مورد استفاده قرار گیرد:
نوزادی که از پرورشگاه گرفه می شود بعد از اینکه به سن بلوغ رسید ایا محرم می شود ؟
خیر ، به صرف اینکه این نوزاد در خانه شما پرورش یافته است دلیل بر محرمیت نخواهد بود.
البته برای محرمیت راههایی وجود دارد که بهتر است به مرجع تقلید خود مراجعه کنید.
ولی بعنوان نمونه می توانید به سوال و جوابهای زیر توجه کنید:
س :برخی از خانواده ها به علت نداشتن فرزند بچه ها ی بی سرپرست را به فرزندی گرفته وبزرگ می کنند آیا برای محرمیت آنها به مرد یا زن چه راههایی وجود دارد ؟
حضرت ایت الله خامنه ای :
می توانند آن دختررا درصورت وجود مصلحت واذن حاکم شرع یا وکیل او به عقد موقت پدر خود درآورند ونسبت به محرمیت پسر غیر از طریق شیر دادن به نحوی که در رساله حضرت امام (ره) ذکر شده راه دیگری وجود ندارد.
حضرت ایت الله بهجت :
راههای مختلف دارد به یکی از علما مراجعه نمائید .
حضرت ایت الله صافی گلپایگانی :
راههای متعدد دارد مثل اینکه قبل از تمام شدن دو سال کودک ، رضاعی که موجب محرم شدن آنها به مرد یا زن است حاصل شود.
حضرت ایت الله تبریزی:
اگر قبل از دوسالگی او باشد می تواند خواهر آن زن اورا شیر دهد وپس از تمامیت رضاع با شرایط آن ، آن زن خاله رضاعی او می شود ونیز خواهر آن مرد اورا به همان نحو شیر دهد تا آن مرد دائی رضاعی او شود .
حضرت ایت الله سیستانی:
اگر شیرخوار باشند با شیر خوردن از خواهر یا زن برادر ومانند آن محرمیت حاصل می شود واگر شیرخوار نباشند با ازدواج با پدر یا مادر به شرط مقاربت با او ومانند آن تحصیل محرمیت ممکن است ولی متوقف بر اجازه پدر یا پدر بزرگ بچه می باشد وبدون آن عقد صحیح نیست .
حضرت ایت الله مکارم شیرازی:
اگر دختر باشد وپدر آن مرد درحیات باشد می تواند عقد موقت آن دختررا با اجازه حاکم شرع برای پدرخویش بخواند تا حکم زن پدرپیدا کند ومحرم شود واگر خواهر آن مرد شیر داشته باشد واز شیر آن خواهر بخورد با شرایط لازم حکم خواهر زاده اش را پیدا می کند ومحرم می شود ، ودرصورتی که پسر باشد راه محرمیت همانست که از شیر خواهر یا مادر آن زن فاقد فرزند بخورد تا آن زن خاله یا خواهر رضاعی آن پسر شود ومحرم گردد واگر دوران شیرخوارگی پسر بچه گذشته باشد راهی برای محرمیت او نیست .
حضرت ایت الله فاضل لنکرانی:
اگر کودک ، دختر شیرخواره باشد ، از راههای زیر بین او ومرد (پدرخوانده ) محرمیت ایجاد می شود.
1- شیرهمسر انسان را بخورد ، که دراین صورت دختر رضاعی مرد می شود .
2- شیرمادر مرد را بخورد که دراین صورت خواهر رضاعی مرد می شود .
3- شیر خواهر مرد را بخورد که دختر خواهر رضاعی مرد می شود ویا شیر دختر خواهر مرد را بخورد .
4- شیر زن برادر مرد را بخورد ، که برادررضاعی او می شود ویا شیر دختر برادر اورا بخورد .
5- اگر شیر خوارنباشد یا اگر شیرخوار است وشیر موارد فوق وجود ندارد می توان بوسیله صیغه نکاح موقت بین دختر وپدر مرد پدربزرگ او محرمیت ایجاد کرد که دراین صورت این دختر ، زن بابای مرد می شود ، ولی باید توجه داشت که اگر دختر نابالغ باشد نکاح مذکور باید به اذن ولی شرعی او باشد ودرصورت نبودن ولی ، باید از مجتهد جامع الشرایط اذن گرفت ودرهرصورت نباید صیغه محرمیت برای دختر بچه مفسده داشته باشد بلکه رعایت مصلحت او لازم است. کما اینکه اگردختر بالغ باشد اذن پدر یا جد پدری به احتیاط واجب معتبراست.
واگر کودک پسر وشیرخوار باشد ، از راههای زیر می توان بین او وزن (مادر خوانده ) ایجاد محرمیت کرد:
1- شیرهمان زن را بخورد ، که فرزند رضاعی او می شود.
2 - شیرمادرزن را بخورد که برادر رضاعی زن می شود.
3- شیر خواهرزن را بخورد ، که پسر خواهررضاعی زن می شود یا شیر دختر خواهرزن را بخورد .
4- شیرزن برادر زن را بخورد که پسر رضاعی زن می شود یا شیر دختر برادر زن را بخورد .
5- اگر پسر شیرخوار نباشد ومادرخوانده ، مادربدون شوهرداشته باشد واورا به عقد دائم یا موقت پسردرآورند ، پس از دخول به او مادر خوانده ، ربیبه او می شود وبه او محرم می شود.
البته راههای دیگری هم وجود دارد ، که فعلا محل ذکر آنها نیست.
جامع المسائل ج1 ص 434
حضرت ایت الله مکارم شیرازی:
زن وشوهری صاحب اولاد نمی شوند ، اگر بخواهند بچه ای از شیرخوارگاه اختیارکنند برای محرم شدن با مرد وزن چه راه شرعی وجود دارد؟
اگر دختر باشد وپدر آن مرد درحیات باشد می تواند عقد موقت آن دختر را با اجازه حاکم شرع ، برای پدر خویش بخواند تاحکم زن پدررا پیدا کند ومحرم شود واگر خواهر آن مرد شیر داشته باشد وآن بچه شیرخوار باشد واز شیر آن خواهر بخورد ( با شرایط لازم ) حکم خواهر زاده اش را پیدا می کند ومحرم می شود . ودر صورتی که پسر باشد راه محرمیت همان است که از شیر خواهر یا مادر آن زن فاقد فرزند بخورد تا آن زن ، خاله یا خواهر رضاعی آن پسر شود ومحرم گردد واگر دوران شیرخوارگی پسر بچه گذشته باشد راهی برای محرمیت او نیست .
راههای محرمیت
محرمیت فرزند خوانده
نحوه محرمیت دختر یا پسری که از پرورشگاه می آورند به پدر خوانده ویا مادرخوانده درصورتی که ولی او مشخص نباشد ویا ولی او فوت کرده ، درصورتی که کودک زیر دوسال است وزنی که با شیر دادن او ایجاد محرمیت نماید درفامیل نباشد ویا بالای دوسال است چگونه است ؟
ایت الله بهجت (حفظه الله ) :
محرم نیستند وراهی ندارد مگر دربعض موارد نادره به مصاهرت.
ایت الله تبریزی(حفظه الله )
راهی برای محرمیت نیست مگر بعد از بلوغ از طریق نکاح راهی برای محرمیت پیدا شود .والله العالم
ایت الله خامنه ای (حفظه الله ) :
فرزند خوانده حکم فرزند ندارد وبا مرد وزنی که اورا بزرگ می کنند محرم نمی شود مگر به وسیله رضاع با مراعات شرایط آن ویا ازدواج پس از بلوغ ورشد وقبل از بلوغ با اذن حاکم شرع ورعایت مصلحت طفل عقد موقت اشکال ندارد.
ایت الله سیستانی (حفظه الله) :
راهی ندارد .
ایت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) :
فرزند پرورشگاهی اگر دختر باشد به وسیله ازدواج خود پدرخوانده ویا پدروجد وپسرونوه ( پدربی واسطه وبا واسطه وپسر بی واسطه وبا واسطه ) پدرخوانده ، او به وی محرم می شود واگر پسر باشد با ازدواج خود مادرخوانده ویا دختر بی واسطه یا با واسطه اش با وی محرم خواهد شد البته ازدواج مزبور باید با اذن یا اجازه حاکم شرع باشد .
ایت الله صافی گلپایگانی (حفظه الله):
وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاءخانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنظر نمی رسد . والله العالم
ج 2- درصورت مذکوره اگر طفل دختر باشد ومرد پدرداشته باشد درصورتیکه حاکم شرع مصلحت طفل بداند می تواند بعقد انقطاعی اورا به ازدواج پدر مرد در بیاورد ودختر آن مرد محرم می شود واگر طفل پسر باشد راهی بنطر نمی رسد . والله العالم
ایت الله گلپایگانی(ره) :
وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاء خانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنطر نمی رسد .والله العالم
ج2- وجهی برای محرمیت این قبیل کودکان به اعضاء خانواده که عملی وقابل اجراء باشد بنظر نمی رسد. والله العالم
ایت الله مکارم شیرازی (حفظه الله ) :
درصورتی که دختر باشد راه صحیح این است که با اجازه حاکم شرع اورا برای پدرآن مرد عقد موقت کنند ودر اینصورت به عنوان زن پدر برآن مرد محرم می شود واگر پسر باشد راهی جز شیرخوردن از خواهر یا مادر ومانند آن درسن قبل از دوسالگی ندارد.
ایجاد شیر به وسیله مکیدن فرزند خوانده
سئوال: اگر بچه ای را از پرورشگاه بیاورند وبوسیله نوزاد در سینه مادر جدید شیر ایجاد شده وکودک از آن تغذیه کند ، آیا این شیر سبب محرمیت می شود؟
ایت الله تبریزی (حفظه الله) :
بسمه تعالی: شیری که ناشی از ولادت نیست اثری ندارد وموجب محرمیت نمی شود . والله العالم
ایت الله خامنه ای (حفظه الله ) :
بسمه تعالی : سبب محرمیت نمی شود.
ایت الله سیستانی (حفظه الله) :
بسمه تعالی : این شیر سبب محرمیت نمی شود درصورتیکه شیر از ولادت مشروع باشد سبب محرمیت می شود.
ایت الله فاضل لنکرانی(حفظه الله ):
بسمه تعالی: خیر این شیر موجب محرمیت نمی شود.
ایت الله مکارم شیرازی (حفظه الله ) :
این شیر باعث محرمیت نمی شود.
سئوال 26
موضوع : نگرانی یک دختر از مشکلات خانواده وافسردگی مادر
دختری هستم در دبیرستان تحصیل می کنم و در خانواده ای زندگی می کنم که پدر ومادرم ازدواج فامیلی داشته و دارای 5برادر وخواهر دیگر نیز هستم دو عارضه ی ارثی در خانواده ما هست. برخی مشکل روح و روان و برخی دچار بینایی کم . یکی از خواهرانم تا مرز کوری پیش رفته و به مرور کامل نابینا می شود. خواهر دیگرم کلاس چهارم دبیرستان بسیار باهوش و دارای استعدا ریاضی عالی. مادرم شدیدا از بعد روان بیمار است.و همه ی ما تحت تاثیر وضعیت افسرده ی مادر هستیم. از رفتار خودم نگرانم که نکند بسمت وضعیت مادر جلو می روم! از همسایگانمان هم ناراحتم ، هم در سخن و هم در فرستادن خواستگارهای اهل فساد که این ظلمی به من وخواهرم می باشد . یکی از برادرانم به ما زور می گوید وبرادردیگرم هم بشدت بیمار روانی است. ازشما کمک می خواهم که من بعنوان آخرین دختر این خانواده با این شرایط که گفتم و وجود داشتن زمینه ی افسردگی در خانواده چه باید بکنم؟ چه راه حلی را برای من وخانواده ام پیشنهاد می کنید؟ باتشکر
پاسخ مشاور
با سلام و سپاس با توجه به اینکه نامه ی شما دارای فرازهای مختلفی است من ترجیح می دهم یکایک آنها را مطرح کرده و توضیحاتی راجع به آن بدهم.
- فرموده اید که:« پدر ومادرم ازدواج فامیلی داشته و دارای 5برادر وخواهر دیگر نیز هستم دو عارضه ی ارثی در خانواده ما هست. برخی مشکل روح و روان و برخی دچار بینایی کم» و اظهار نگرانی کرده اید از اینکه مبادا این مشکلات گریبانگیر شما هم بشود، در این راستا باید عرض نمایم که اولا در اینگونه موارد هرگز اینگونه نیست که مشکلات ژنتیکی در تمام اعضاء خانواده بروز نماید و حتی همانطور که در مورد خواهر خود فرموده اید امکان دارد عضوی نه تنها مشکلی نداشته باشد بلکه از جهاتی بالاتر از حد نرمال نیز باشد. ودوّم اینکه به فرض انتقال و بروز مشکل شما می توانید برای پیشگیری، به محض ظهور نشانه ها به یک متخصص اعصاب و روان مراجعه نمایید تا ایشان با دخالتهای دارویی این مشکل را کنترل نماید و سوم اینکه امکان دارد هراس بروز اختلال ژنتیکی در شما بصورت یک عادت فکری درآمده باشد بنا براین برای رهایی از دست این فکر آزار دهنده و راحت کردن خیالتان حتما مشورتی با یک متخصص اعصاب و روان داشته باشید .
- فرموده اید که:« مادرم شدیدا از بعد روان بیمار است» چون در این رابطه اطلاعاتی به ما نداده اید نمی توانیم رهنمودی به شما ارائه نماییم اما اگر واقعا ایشان مشکل روانی دارد حتما در این رابطه با یک دکتر متخصص اعصاب وروان مشورت نمایید.
- فرموده اید:« از همسایگانمان هم ناراحتم ، هم در سخن و هم در فرستادن خواستگارهای اهل فساد» در این رابطه باید عرض نمایم:
اول اینکه حرف ناحساب پشت سر همه اولیاء و انبیاء نیز بوده پس از این بابت ناراحت نباشید و فقط خود را با خط کش خدا تنظیم کنید و توجه به حرف دیگران نداشته باشید و با عمل نیک خود به آنها پاسخ گویید من در این رابطه قضیه ای تاریخی برای تان نقل می کنم که شنیدنی است: در کتابهای تاریخی آورده شده که شخصی احمق بخاطر رنگ پوست یکی از یاران حضرت علی علیه السلام آب دهان بر صورت مبارکش انداخت، وقتی مردم عمل او را دیدند دور بر او جمع شدند و گفتند ای بیچاره! او یکی از فرماندهان لشکر علی بود و ممکن است فردا دستگیرت کنند و تقاص کار زشت ات را با شمشیر بدهند، مرد بدبخت سراسیمه و پرسان پرسان بدنبال شخصی که به صورتش آب دهان انداخته بود رفت و او را دید که از مسجد خارج می شود، بلافاصله نزدیک شد و خود را به پای او انداخت، و از او پوزش طلبید، فرمانده دست او را گرفت و بلند کرد و گفت والله من به مسجد نیامدم مگر اینکه برای هدایت تو دو رکعت نماز خواندم و دعایت کردم!!!! این عمل باعث شد که آن شخص به عظمت روحی یاران علی علیه السلام پی ببرد و از شیعیان مخلص حضرت گردد.
برای اینکه دنبال تایید دیگران نباشید:
1:خودتان را دست کم نگیرید و به نقاط قوت خود بیاندیشید.
2:به خود تلقین کنید که تأیید و رضایت دیگران خوب است اما برای محترم بودن و ارزش داشتن نیازی به تایید دیگران نیست.
3ـ یکی از راههای مؤثر ابراز وجود، شرکت فعال در بحثهای کلاس، سؤال کردن از استاد در کلاس درس،داوطلب شدن برای ارائه کنفرانس و سخنرانی در کلاس یا سایر جاها به عهده گرفتن نقش فعال در مراسم اردوها وفعالیتهای جمعی که توصیه میشود حتما آنها را انجام دهیدو سعی کنید مهارت خودتان راباکارهای دیگر نشان دهید.
4- تصمیم بگیرید همه تاثیرات یأس آور محیط را از ذهن خود دور بریزید واز تلقین شکست وناتوانی به خود بپرهیزید.
5-به جنبه های مثبت زندگیتان بنگرید.
6-سعی کنید خودتان رابشناسیدوتوانایی ها واستعدادهای عظیمی که درونتان نهفته هست راشکوفا کرده و از طریق افزایش توانائیهای علمی یا هنری خود ، این پدیده را جبران نماییم وبراحساس ناامیدی خود غلبه کنید ودر جهت بهتر زندگی کردن از آنها استفاده کنید.
7- از معجزه امیدواری واقعی بهره بگیریدو هرگز تسلیم ناامیدی نشویدکه ناامیدی دشمن سعادت و موفقیت ما در زندگی است
8-نسبت به توانائیهای واقعی خود ایمان داشته باشید و در نتیجه از احساس حقارت و خود کم بینی پرهیز نمائید.
9- از مقایسه کردن خود با دیگران جدا بپرهیزیدو تنها خود را با گذشته های خود مقایسه کنید و اگر عقب افتادگی یا ایستایی در شما بوجود آمده باشد ، در رفع آنها گام برداریدو همیشه میل به پیشرفت و رشد را مد نظر خود قرار دهید.
10- باورهای دینی خود را تقویت کنید وسعی کنید ساعاتی را باخدا خلوت کنید و راز دلتان رابا او درمیان بگذاریدواز او جهت پیشرفت وترقی خود کمک بخواهید واین رابدانید که خدا کسانی که به اوروی بیاورند وبه او توکل کنند را هیچ گاه تنها نمی گذارد وهمیشه یار ویاور آنها خواهد بود.
11- جهت تقویت رابطه ی خود با منبع عالم هستی، یک قرآن با ترجمه ی فارسی روز انتخاب کنید، و هر روز چند سطر از ان را با ترجمه و درک مفاهیم بخوانید.
12- مطالعه ی سرگذشت انسانهای بزرگ و تاثیر گذار در تاریخ بشر، می تواند اعتماد بنفس شما را تقویت نماید زیرا بسیاری از این افراد از کسانی بوده اند که دارای نقصی در ظاهر خود بوده اند. و لی با شناخت توانایی های نهفته خود و تقویت ان توانسته اند تاثیری عمیق( مثبت و یا منفی) در تاریخ بشر بر جای نهند.
دوم اینکه اگرخواستگاری برایتان آمد حتما بعد از آشنایی های اولیه در مشاوره قبل از ازدواج شرکت کنید و بی گدار به آب نزنید.
فرموده اید که:«یکی از برادرانم به ما زور می گوید وبرادردیگرم هم بشدت بیمار روانی است» باید عرض نمایم که چون اطلاعات کافی در این مورد به ما نداده اید نمی توانیم در این مورد راهکاری به شما ارائه نماییم ولی بهتر است که در این مورد با یک خانواده درمانگر مشورت نمایید.
فرمایش دیگر شما در مورد روشهای پیشگیری و مقابله با افسردگی است که من در زیر به برخی از این روشها اشاره می کنم:
در ابتدا یاد بگیرید اینکه خود را همانطور که هستید بپذیرید.
اهداف واقعی و قابل دسترسی را برپایه خواستههای شخصی ، نیازها و عملکردهای قبلی خود هماهنگ نمایید. این امر شما را قادر خواهد ساخت، تا به خواستههای خود برسید و نیز احساس ارزشمندی شما را افزایش خواهد داد.
با معیارهای خودتان برای رسیدن به موفقیت تلاش نمایید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب میکنید، حتی با 60 % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن شما به معنی پایان دنیا نیست.
با طرح سوالاتی از خود از قبیل از چه چیزی در هراسم؟ بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟ با ترسی که در پشت کمال گرایی شما نهفته است، رویاروی شوید.
از تفکر همه یا هیچ در ارتباط با اهدافتان اجتناب نمایید. بیاموزید که بین کارهای که اولویت بالایی برای شما دارند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند، تفاوت بگذارید و نسبت به کارهایی که اهمیت تلاش کمتری داشته باشند کوشش کمی به عمل آورید.
همه انسانها دچار شکست، نقص، ضعف، انحراف، و اشتباه می شوند و این مسائل برای انسانها کاملاً طبیعی است این موضوع را درک کنید.
توانایی استفاده از تکنیک توقف فکررا در زمانی که می بینید در ذهنتان به سرزنش خود می پردازید که چرا به اندازه کافی خوب نبوده اید ایجاد کنید.
سعی کنید برخی از کارهایی را که کامل خواهی و تمام گرایی شما در آنها مشهود است، را شناسایی کنید و مدتی بصورت عمدی انها را بطور ناقص انجام دهید، مثلا اگر سعی می کنید سفره را بطور کامل و بی نقص بچینید، برای یک مدت بطور عمدی انرا ناقص بچیید تا شوهر و یا مهمانهایتان شما را برای این کوتاهی مورد انتقاد قرار دهند و یا اگر کتابی را مطالعه می کنید از هر چند صفحه یک صفحه آنرا نخوانید و رد شوید و برای اینکه مطلع شوید که در این یک صفحه چه گذشت هیچگاه بسراغ آن صفحه بازنگردید.
· اینگونه فکر نکنیم: افتضاح است! وحشتناک است! همه چیز خراب شد! همیشه همینطور است! هیچوقت ملاحظة مرا نمیکند! اصلاً به فکر من نیست! مخصوصاً این کار را کرد! میخواهد مرا خراب کند! از من متنفّر است!
بهتر است اینگونه فکر کنیم: خیلی بد شد، حق دارم ناراحت باشم ولی دنیا که به آخر نرسیده، رفتار بدی داشت میتوانست بیشتر حال مرا رعایت کند معلوم نیست چرا این کار را کرده شاید هم تصادفی باشد، درست است که رفتار بدی کرد ولی رفتار او با همه همینطور است، بهتر است به او نشان بدهم که ناراحت شدهام، ولی نه با داد زدن. میتوانم منطقی با او صحبت کنم و حرفهایم را بزنم،
خود آرامسازی (Relaxation ) روش مناسبی برای کنترل ناراحتی و نیز روش جالبی برای مقابله با بسیاری از موقعیت های اضطراب زای زندگی میباشد. برای یادگیری آرام سازی می توانید به یکی از مرکز مشاوره مراجعه نمایید.
اگر محل زندگی شما در استان اصفهان می باشد می توانید به مرکز مشاوره وخدمات روانشناختی رهنما واقع در شهر زرین شهر- خیابان شهید رجایی -کوچه آینده سازان یک -جنب هنرستان تربیت مراجعه ویا با تلفن 2211515- 0334 تماس حاصل فرمائید
سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
پرسشنامه ها
رمز پیروزى مردان بزرگ
تکنیک خاموشی
مشاوره رهنما
سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
معرفی کتاب
آموزش خانواده
وقتی کسی را دوست دارید
آیین همسرداری
مشاوره اینترنتی
مشاوره مجازی
سخن روز
[عناوین آرشیوشده]