سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، بنده پُر خوابِ بیکار رادشمن می دارد . [امام کاظم علیه السلام]
کل بازدیدها:----779338---
بازدید امروز: ----252-----
بازدید دیروز: ----8-----
پایگاه اطلاع رسانی مباشر

 

نویسنده: موسی مباشری
سه شنبه 91/9/14 ساعت 4:17 عصر

سئوال 50

موضوع :مشکل ترس وخجالتی بودن پسر 25ساله

سلام خسته نباشید...

ببخشید من پسری هستم 25ساله که مشکل خجالتی وترس صحبت کردن درجمع یا کلاس درسی دارم لطفا راهنمایی های لازم را مبذول نمایید. (وحید)

پاسخ مشاور

     وحید جان سلام علیکم خوشحالیم که با شما صحبت می کنیم باید بگویم :ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که  آنرا در ذهن خود می پرورانیم. و مشکل از آنجا شروع می شود که این احساسات و هیجانها بر زندگی ما اثر نامطلوب می گذارند. ترس، احساسی است که هر انسانی آن را می‌شناسد. انسان‌ها از آن به‌عنوان احساسی ناخوشایند یاد و از آن دوری می‌کنند، چراکه این احساس بنابر طبیعت خود زمانی ظاهر می‌شود که خطری درونی یا بیرونی فرد را تهدید می‌کند. این احساس به شکل علایم مختلف جسمی و روانی ظاهر می‌شود، مانند تپش قلب، تنگی نفس، احساس گرگرفتگی، سرخ شدن صورت، ترشح زیاد عرق و غیره.  ترس یک واکنش احساسی به تهدید یا خطر است. ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ می‌دهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس با رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب ناشی از تهدیدهایی‌است که مهارناپذیر و اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود. ترس معمولاً با درد ارتباط می‌دارد. مثلاً کسی از ارتفاع می‌ترسد، چه، اگر در افتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریه‌پردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهاده‌اند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری‌ است (نظیر شادمانی و خشم). ترس از سازوکارهای بقاست و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی می‌دهد.شاید بخشی از کم رویی شما ریشه در ساختار ژنتیکی تان داشته باشد. اما به نظر برخی از صاحب نظران  یادگیری ( اکتساب از محیط) خیلی مهمتر است. چه بسیار افرادی با نشاط  و سلامتی بوده اند که، بخاطر زندگی در محیطی خاص یا بخاطر درگیر شدن با شرایطی آسیب زا، شخصیتشان به کلی دگرگون و ویران شده است. البته عکس این مورد هم صادق است! افراد ساکت، ترسو، گوشه گیری هم هستند که در اثر تماس با محیط مناسب به افرادی اجتماعی تبدیل شده اند. کسانی که به جنون یا توهم دچار باشند هم می توانند خوب شوند... البته به شرطی که ابزار صحیح در اختیارداشته باشند  .

    ما می‌توانم دوستان خوبی داشته باشم و رابطة صمیمانه با آنها برقرار کنم. این جملات را دایم تکرار کنید، حتی در مواقعی که در جمع دوستان هستید. این جملات در ذهن خود مرور کنید  .  همیشه و به خصوص در مواقعی که در جمع دوستان هستید؛ تبسمی بر لب داشته باشید! لبخند زدن و متبسم بودن باعث آرامش درونی و بهبود روابط اجتماعی شما می‌شود  . سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران ابتکار عمل را به دست بگیرید. هنگامی که در جمع دوستان هستید، سؤالی بپرسید، نظر خود را راجع به موضوعی ابراز نمایید، احوال آنها را جویا شوید  . کوشش کنید که بیش از حدّ گرفتار آداب و رسوم و تعارف و تکلّف نباشید و این البته به تمرین‌های اولیه نیازمند است. قدم ابتدائی را بردارید. آداب و رسومی که به روشنی بی‌محتوی بوده و دست و پاگیر هستند را کنار بگذارید و آرام‌آرام به سراغ بقیه این نوع آداب بروید. بسیار راحت و ساده و بی‌تکلیف با دیگران ارتباط برقرار کنید. از کلمات و جملات ویژه که از گفتن آنها احساس خجالت می‌کنید، جداً پرهیز کنید  .  اگر در برخوردهای مستقیم و رو در رو با دیگران احساس خجالت می‌کنید و نمی‌توانید نظرات خود را به خوبی بیان کنید، با دوستان‌تان تلفنی صحبت کنید  .  سعی کنید همیشه ظاهر ساده و آراسته داشته، در سلام کردن به دیگران پیشقدم باشید. با افراد غریبه در مغازه، اتوبوس، کتابخانه، پارک و... صحبت کنید. و شما خود در برقراری ارتباط و شروع صحبت با دیگران، با رعایت ادب و کلمات و رفتار مطلوب اجتماعی پیشگام باشید  . با اشخاص مختلف، اعم از کوچک و بزرگسال وقت ملاقات بگذارید، سعی کنید برای هر ملاقات چیزی برای گفتن یا نشان داشته باشید. مثلاً می‌توانید برای این کار کتاب و مجله‌ای جدیدی را بخوانید و اطلاعات خودتان را بیشتر کنید. در امور سیاسی و اقتصادی جامعه، معلومات بیشتری کسب کنید، خاطرات و تجارب جالب خود را مرور کنید و برای بازگویی آنها در جمع دوستان‌تان آمادگی داشته باشید. در این صورت هم دوستان تازه‌ای پیدا می‌کنید و هم احساس خجالت و کمرویی شما از بین می‌رود  .  همیشه با مقدمه‌ای کوتاه و جالب صحبت خویش را آغاز کنید، و ارتباط چشمی‌تان را حین سخن گفتن به‌طور کاملاً واقعی با دوستان خود، حفظ کنید  .  به هنگام گوش دادن به سخنان طرف مقابل، سعی کنید همواره شنوندة فعالی باشید و با دقت کامل به صحبت‌های وی گوش دهید. به هنگام لزوم سؤالاتی مطرح کنید، و دربارة دیدگاه‌های گوینده اظهار نظر کنید و توضیح بیشتری بخواهید  .

 در ادامه نکاتی را برای درمان این رفتار بیان می کنیم:

1-     فهرستی از همه ویژگی های خوب تهیه کنید . این کار به شما کمک میکند تا با عوامل تضعیف کننده مبارزه کنید .

2-  از قبل برنامه ریزی کنید . اگر قرار است وارد جمعی شوید ، درباره نکته های قابل بحث فکر کنید ، حتی متن گفت گوها را بنویسید و تا زمان رفتن ، آن را مرور کنید . با این کار ، بیشتر احساس میکنید که میتوانید از عهده حضور در آن موقعیت اجتماعی برآیید .

3-  سعی کنید پاسخ دیگران را بدهید و نگاهتان با دیگران بر خورد کند . لبخند بزنید ، تعارف و احوال پرسی کنید . اگر سعی کنید با دیگران معاشرت کنید ، آنها هم به شما احترام خواهند گذاشت . افراد خجالتی اغلب اشتباها متکبر و مغرور تلقی میشوند ، زیرا احساس ناراحتی آنها سبب میشود خود را از دیگران دور کنند . اگر خود را وادار کنید تا به دیگران پاسخ دهید ، آنها هم به شما پاسخ میدهند و عکس العمل مثبتی را که شما برای غلبه بر ترستان نیاز دارید ، به شما خواهند داد .

4-  صحبت کردن در جمع را یاد بگیرید ، اگر از حرف زدن در اجتماع میترسید ، خود را آموزشدهید یا در کلاس های عمومی شرکت کنید ، این باعث میشود تا شما بر ترس خود غلبه کنید .

5-  هرگز به فرزندتان نگویید : " خجالتی " اگر فرزند خجالتی دارید ، هرگز در حضورش بهکسی نگویید که خجالتی است . این کار اصلا کمکی نمیکند .

6-     دارو درمانی کنید : اگر نکات بالا به شما کمک نمیکند ، با نظر پزشک از دارو های مناسب استفاده کنید .

7-  روان درومانی کنید ، اگر خجالت واقعا شما را آزار میدهد ، روان درمانی کنید . زیرا یافتن علت احساس بی اهمیتی شما و منشا آن یه درمان این حالت کمک فراوانی میکند.

8- لیستی از نقاط مثبت و خوبی های خود را تهیه کنید و سعی کنید هر روز مرور کنید و نادیده، بی ارزش و بی اهمیت نکنید.

9-سعی کنید خودتان را به عنوان یک انسان تحویل بگیرید و به خودتان احترام بگذارید و به هیچ وجه و در هیچ موقعیتی خودتان را سرزنش نکنید.

10-  قبل از وارد شدن به جمع سعی کنید برای عادی شدن و ایجاد جو صمیمانه شوخی کنید.

11-  قبل از شروع جلسه سعی کنید که تمامی عضلات را منقبض کرده و شل کنید و سعی کنید که این وضعیت با نفس کاملا عمیق باشه بعد تمام عضلات را شل نگه دارید.

12- سعی کنید در مکانی دراز کشیده و خود را در کنفرانس تصور کنید و یا در جایی که معمولا از صحبت کردن هراس دارید و با چشمانی بسته یک موقعیت موفقیت آمیز را در تصورات خود ترسیم کنید و با تمرین پیاپی روزی یک بار انرژی و انگیزه مقابله با اضطراب اجتماعی را در واقعیت را پیدا خواهید کرد.

13-  قبل از شروع سعی کنید به شدت با افکار منفی مانند خراب می کنم، دیگران مسخره ام می کنن و... مبارزه کنید. و سعی کنید به جای فکر کردن به این مسایل با خودگویی مثبت، مانند من موفق می شوم و می توانم صحبتم را به دیگران برسانم و...

14- سعی کنید با توجه گردانی و تمرکزیابی به موضوع جلسه و صحبت های دیگران از ورود افکار منفی و اضطراب درونی جلوگیری به عمل آورید.

15-  بعد از اجرای کنفراس و صحبت در جمع از هجوم افکار خود سرزنشی جلو گیری کنید و با خود بگویید بهترین کنفرانس را داشته اید و به شدت خودتان را تحویل بگیرید.

16- پرکاری و کم کاری تیروئید خود را حتما بررسی کنید.

17- ورزش و تحرکات بدنی را هر روز انجام بدهید و در صورت امکان هفته ای یک بار شنا داشته باشید.

18-  سعی کنید برای اینکه جرأت خود را امتحان کنید در جمع های کوچک و خودمانی صحبت کنید و تمرین کنید.

در پایان خاطر نشان شود که اگر کمرویی توسط خود فرد قابل رفع نباشد حتما باید با رواندرمانی و مشاوره روی آن کار شود.زیرا کمرویی ریشه در عوامل دیگر شخصیتی مثل عزت نفس ضعیف دارد.تا عزت نفس یا همان حرمت ذات تغییر نکند در کمرویی شما تغییری ایجاد نخواهد شد.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
سه شنبه 91/9/14 ساعت 3:50 عصر

سئوال 49

موضوع: احساس ناخوشایند یک دختر 19 ساله از والدین خود

با سلام من دختری 19 ساله و دانشجو هستم با خانواده ام مخصوصا پدرم بسیار مشکل دارم طوری که وقتی بابامو میبینم انقدر عصبانی میشم که نمیتونم غذا بخورم.از بابا مامانم متنفرم واینو بهشون گفتم اونام از من بدشون میاد بابام خیلی بد اخلاقه و اصلا به ما احترام نمیذاره و اعتیاد هم دارد خیلی تو زندگیم دچار مشکل شدم احساس میکنم هیچکس از من خوشش نمیاد تا حالا با هیچ پسری رابطه نداشتم خیلی تنهام خواهش میکنم کمکم کنید تا بتونم با این وضع کنار بیام .اگه از مرگ نمیترسیدم حتما خودکشی میکردم.به نظر شما اگه با ... اوضاع بهتر نمیشه؟با تشکر(شهرزاد)

پاسخ مشاور

   خواهر گرامی هیچ پدر ومادری نیست که فرزندان خود را قلبا دوست نداشته باشد اما برخی مشکلات ومسائل پیچیده زندگی منجر به برخی رفتارها می شود که شما فکر می کنید آنها شما را دوست ندارند یا از شما بدشان می آید گفتید پدرتان معتاد است باید بدانید که در واقع پدرتان مریض است وشما وسایر افراد خانواده باید به او کمک کنید تا درمان شود اسلام از نظر حقوقى حساب ویژه‏اى براى پدر و مادر بازکرده همان گونه که در جنبه‏هاى عاطفى نیز حساب جداگانه‏اى براى آنها در نظر گرفته است لذا در روایات آمده که اگر پدر و مادرى از فرزندانشان راضى باشند موجب خیر و برکت و سعادت فرزند مى‏شود اگر در حق فرزندان خود دعا کنند خداوند به این دعا توجه خاصى مى‏نماید کما این که اگر والدین از فرزندان ناراضى باشند و خداى ناکرده آنها نفرین کنند ممکن است، خداوند بر چنین فرزندانى که موجب ناراحتى والدین شوند قهر و غضب نماید حتى از نظر حقوقى در بخش قصاص و دیات آمده که اگر پدرى خداى ناکرده فرزند خود را به قتل برساند قصاص نمى‏شود مگر در یک شرایط استثنایى با تشخیص حاکم شرع، همچنین از نظر شرعى پدر و مادر مى‏توانند به اندازه نیازشان از اموال فرزند خود بردارند و مسائلى از این قبیل در فقه اسلامى زیاد وجود دارد یا در روایات آمده «نیکى کردن به والدین بزرگترین فریضه است» و یا اینکه مى‏فرماید «بهشت زیر پاى مادران است» این همه آیه و روایت که در این زمینه وارد شده حاکى از اهمیتى است که خداوند براى والدین قائل شده است و اینها بدون حکمت نیست چه اینکه اینها در مقابل زحماتى که والدین براى فرزندان متحمل مى‏شوند ناچیز است آنها از لحظه انعقادو نطفه تا هنگام تولد و همچنین بعد از تولد دوران شیرخوارگى و بعد کودکى مشکلاتى بسیار زیادى را متحمل شده‏اند بنابراین خداوند نیز در مقابل زحمات آنها حقوق ویژه‏ای را براى آنها قائل شده است. از این رو باید در هر شرایطى احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضى اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند البته توجه به این نکته لازم است که خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتارى که انجام مى‏دهند مورد سؤال قرار مى‏دهد و والدین نیز باید پاسخگوى اعمال و رفتار خود باشند بنابراین در همه حال ما وظیفه داریم به والدین خود احترام بگذاریم حتى اگر آنها به ما بى احترامى کنند فقط اگر آنها بخواهند ما را به کار حرامى وادار کنند یا از انجام تکلیف واجبى باز بدارند، اطاعت از آنها لازم و صحیح نیست چه اینکه اطاعت خداوند بر هر کس دیگر حتى والدین نیز مقدم است خلاصه، خواهر محترم هم به شما و هم به سایر خواهران و برادرانتان توصیه دوستانه مى‏شود که سعى کنید به پدر و مادر خود احترام بگذارید و به گونه‏اى با آنها رفتار کنید که رفتارهاى اشتباه آنها به حدّ اقل برسانید. مطمئن باشید اگر رضایت والدین را بدست آورید خداوند بسیارى از گناهان شما را مى‏بخشد و به زندگى شماخیر و برکت مى‏دهد و دعاى والدین را بدرقه راه پُر فراز و نشیب زندگى شما قرار مى‏دهد و در آخرت نیز پاداشهاى فراوانى در انتظار شما خواهد بود گاهى اوقات قرار گرفتن در یک چنین شرایطى موجب مى‏شود که شما تجارب بسیار زیادى بدست آورید حداقل تجربه‏اى که شمامى‏توانید از این طریق بدست آورید این است که در رفتار والدین خود دقت کنید تا به اشتباه آنها پى ببرید و سپس علت این اشتباهات را جستجو کنید که چرا آنها دچار اینگونه اشتباهات مى‏شوند و همه آنها را در دفترچه خاطرات خود یادداشت کنید و بعنوان یک منبع گرانبها درزندگى آینده خود مورد استفاده قرار دهید و شما آن اشتباهات را در زندگى آینده خود تکرار نکنید این حداقل استفاده‏اى است که شما مى‏توانید ببرید دیگر اینکه مى‏توانید با انتخاب راه صحیح و برخورد مناسب با آنها، رفتار اشتباه آنها را به حداقل برسانید. خواهر گرامی , باید توجه داشته باشید که اسلام نظام خانواده را بر پایه های استواری بنا کرده که هم با ضرورت های زندگی مطابقت دارد و هم نیازهای انسان ها را از جهات گوناگون برآورده است . اسلام همه روشهای زندگی هدفدار را برای اصلاح خانواده و رشد و شکوفائی آن مطرح کرده و نسبت به محیط خانه توجه خاصی مبذول داشته است و نیز آداب مشترکی نسبت به اعضای خانواده تعیین فرموده تا پیوند همه جانبه ای بین آنها بوجود آید. که در زیر به بعضی از آداب و وظایف اعضای خانواده اشاره می شود:

وظایف و مسؤولیت های پدر و مادر: 1. رسیدگی به فرزندان , والدین باید نسبت به فرزندان خود توجه کامل داشته باشند و تلاش بسیار درباره ی آنان بنمایند. 2. برابری بین فرزندان , سزاوار است که والدین همه ی فرزندان خود را در دامان محبت خویش بپرورانند و بین آنها از نظر محبت و عطوفت و رعایت حالاتشان تساوی برقرار کنند از پیامبر اکرم (ص ) روایت شده که فرمودند: «اعدلوا بین اولادکم فی السر...؛ در پنهانی میان فرزندان خود برابری را رعایت کنید». 3. گسترش دوستی , والدین باید محیط خانه را از دوستی و محبت آکنده کنند و بین افراد خانواده مهرورزی را گسترش دهند. 4. پرهیز از سخن زشت و ناروا, والدین در قبال تربیت اخلاقی و دینی و تربیتی فرزندان مسئول هستند به همین خاطر, باید از گفتار ناپسند, سخن زشت و دشنام و هر آنچه که با عفت و پاکدامنی و حیا, مغایرت دارد پرهیز نمایند. 5. مراقبت از رفتار فرزندان و نیز مراقبت از رفت و آمد آنها, چرا که اغلب جرمهای اخلاقی که از فرزندان سر می زند، از عدم مراقبت والدین می باشد. 6. تأدیب فرزندان، بر والدین واجب است که اگر فرزندشان کار نادرستی انجام داد، او را ادب کنند تا روح سرکشی و شرارت از وجود او ریشه کن شود. 7. دور کردن کودک از مسائل جنسی , اسلام به شدت توصیه نموده که مرد با همسر خود در برابر دیدگاه فرزندانش خلوت نکند, زیرا این عمل موجب بیدار شدن حس شهوت و غریزه ی جنسی فرزندان شده و آنانرا به سوی فسق و فجور می کشاند. 8. مراقبت بر تغذیه فرزندان , هم از نظر حلال و حرام بودن و هم از سالم و کامل بودن. 9. انتخاب نام مناسب برای فرزندان. 10. آشنا ساختن فرزندان با آموزه های دینی و روشهای صحیح اخلاقی.

اما وظایف و مسوئولیت های فرزندان (برگرفته از سوره ی اسراء آیه 23 و 24): 1. اطاعت و فرمانبرداری از پدر و مادر. 2. نیکی و احسان و خدمت به پدر و مادر. 3. اف و سخن رنجش آور به پدر و مادر نگفتن . 4. بر سر والدین داد و فریاد نکردن (بلکه با آنها با سخن نیکو صحبت نماید). 5. بال تواضع و فروتنی را برای والدین , فرود آوردن. 6. حتی المقدور نیازهای والدین را برآوردن. 7. احترام والدین را نگه داشتن که در زیر به مواردی از آن اشاره می شود: الف) جلو والدین , پاهایش را دراز نکند. ب ) در مناسبت های مختلف مثل روز مادر یا روز پدر, هدیه به آنها بدهد. ج ) از شوخی های نابجا و زدن حرف های زشت پیش آنها پرهیز و اجتناب کند. د) در حق آنها و برای سلامتی آنها دعا کند. ه ) در کارهای خانه به آنها کمک کند. امید است با عمل کردن به این وظایف و دستورات که برگرفته از کلام خداوند است احترام متقابلی بین اعضای خانواده برقرار شود. آنچه در این زمینه اصل است، احسان به پدر و مادر و دورى از اذیت و آزار به آنان است. البته این به معناى تسلیم شدن در برابر سلیقه‏هاى آنان نیست؛ ولى بایستى با تیزهوشى و درایت، شخصیت و مقام آنها را حفظ نمود واحترامشان را نگه‏داشت؛ ولى در عین حال باید به گونه‏اى رفتار کرد که آنان استقلال شما را به رسمیت بشناسند و درصدد تحمیل سلیقه‏هاى خود بر شما نباشند. لازم به ذکر است که شما می توانید با ایجاد فضای عاطفی و نزدیک تر با والدین خود، نگرش آنها را نسبت به خود تغییر داده و اصلاح نمایید چرا که چه بسا هنوز آنها به شما همچون دوران کودکی و طفولیت تان می نگرند و در نتیجه رفتارشان نیز متناسب با همان سن و سال است. بنابراین اگر رشادت، بلوغ فکری و عقلی و رفتاری خود را بتوانید در صحنه عمل و در واکنش های خود به آنها نشان دهید، خود به خود آنها نیز طرز رفتارشان را تغییر خواهند داد. گرچه لازم به ذکر است آنچه را شما به دخالت در امور شخصی تان تلقی می کنید و مانع استقلال خواهی شمارید، از نگاه والدین تان دلسوزی و علاقه شدید به شماست و مطمئن باشید دلسوزترین افراد، والدین اند. هر چند برخی رفتارهایشان را نپسندیم و یا واقعا هم صحیح نباشد. در پایان ضمن تأکید به مطالعه و رعایت آنچه که در روابط فرزند با والدین ذکر کردیم توصیه می کنیم برای ایجاد رابطه عاطفی نزدیک تر و هم سو کردن آنها با خود به نکات زیر نیز توجه فرمایید. 1- بیش از گذشته به آنها احترام گذاشته به گونه ای که تغییر رفتارتان را کاملا احساس کنند. 2- هرگز زبان به شکوه و گلایه از آنها نگشایید بلکه از آنها تعریف و تمجید کنید و از زحمات شان تشکر و قدردانی کنید. 3- اگر هم در مواردی حق با شماست، در برابر سخنان و گفته های آنها سکوت همراه با احترام داشته باشید. 4- در حضور دیگران از ویژگی های مثبت آنها تعریف کرده و سپاسگزار آنها باشید. 5- هر جا و در هر موقعیتی که نیازمند کمک شما هستند سریعا و با کمال احترام به خصوص در حضور دیگران به کمک آنها بشتابید. 6- از فرد واسطه ای که مورد احترام و نیز مورد اعتماد والدینتان است (نظیر پدربزرگ، مادربزرگ، یا یکی از فامیل دائی، عمو و...) برای ایجاد و افزایش رابطه عاطفی مثبت بین شما و والدینتان تلاش کند مشروط به این که از وی بخواهید والدینتان از این درخواست شما از فرد واسطه اطلاع پیدا نکنند.

موضوع آخر هم که اشاره کردید بسیار مهم است اولا اسلام رابطه با جنس مخالف را (غیر از ازدواج ) نهی کرده واین عمل را گناه بزرگ می شمارد ثانیا افرادی که در دام بوالهوسی های اینگونه روابط غیر مجاز وغیر مشروع افتاده اند زندگی خود را تباه وآبروی خود وافراد خانواده را لکه دار نموده اند بسیار مواظب باشید ودر همه حال به خداوند بزرگ توکل نمائید که موفق خواهید شد

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
سه شنبه 91/9/14 ساعت 3:28 عصر

سئوال48

موضوع : بیش فعالی کودک سه ساله

   با سلام و خسته نباشید من یک پسر 3ساله دارم خیلی شیطونه دقت بالاست و همه چیزو خیلی سریع یاد میگیره ولی خیلی شیطونه و خیلی لجبازه وقتی به او می گویی کارا انجام نده برعکس انجام میده یا اگر بچه ها با او بازی کنند ناقافل یکدفعه بچه ها را کتک می زنه با دختر بچه ها خیلی بد رفتار میکنه لباس خیلی بد میپوشه هرچه خودش دوست داره می خواد که بپوشه اگر بخواد کاری را انجام بده که ما جلوش بگیرم و بگوییم انجام نده آنقدر جیق و داد و گریه می کند که از حال بره و کارش را انجام بده و مرتبا در حال بازی کردنه اصلا یکجا  نمینشینه دائما جون بو جوش داره مدام در حال دویدن و پریدن و دوچرخه بازی است لطفا بگویید پسر من پیش فعال است و باید جگونه با آن رفتار کنم (سمیه )

پاسخ مشاور

سلام علیکم خواهر گرامی ما ابتدا در مورد نشانه های بیش فعالی مواردی را مطرح وسپس به برخی از روش های درمانی آن اشاره می کنیم.

نشانه های بیش فعالی

      "کودک باید کمترین نشانه های ابتلا به اختلال بیش فعالی را داشته باشد، نمی توان هر کودکی که شیطنت دارد را بیش فعال دانست." اختلال نقص یا بیش فعالی شایع ترین اختلال روانپزشکی کودکان و نوجوانان است که به صورت سرپایی با مراجعه به درمانگاه ها، درمان می شوند. این اختلال در میان کودکان و نوجوانان حدود 5 تا 8 درصد شیوع داشته و شامل سه نوع پرتحرکی، کمبود توجه و کم توجهی و رفتارهای تکانه ای می شود." 

- بچه هایی که دچار بیش فعالی از نوع پرتحرکی هستند بچه هایی بی قرار و ناآرام اند، که هیچگاه در یک جا به شکل ثابت نمی نشینند و دائم در حال راه رفتن هستند. این مشکلات در مدرسه نمود بیشتری پیدا می کند چرا که با رفتارهای خود موجب برهم زدن نظم کلاس شده و یا اگر بتوانند خود را کنترل کنند، دائم بر روی صندلی خود در حال حرکت هستند. اصطلاحی که معمولا در مورد این گروه از بچه ها به کار می برند این است که گویا موتوری به پای این کودکان وصل شده که از ابتدای روز تا اواخر شب دائم روشن بوده و خاموشی ندارد. این کودکان از انجام رفتارهای پرخطر لذت می برند و پرحرفی مشخصه  دیگر این گروه از کودکان بیش فعال است.

-"کودکان بیش فعال ،از نوع کم توجه ،کودکانی هستند که دائما در حال رویا پردازی بوده و این موجب  تمرکز  نداشتن در این کودکان می شود که این مشکل هم در مدرسه بیشتر خود را نشان می دهد. این کودکان علاقه ای به انجام تکالیفی که نیاز به دقت زیادی دارد، نداشته و برای درس خواندن مشکل دارند. برای نمونه زمانی که در کلاس درس معلم در حال دیکته گفتن به بچه ها است، کودک بیش فعال ممکن است به سبب نداشتن تمرکز و توجه، کلماتی را که نوشتن آن را هم بلد است، جا بیندازد. در حالی که در خانه،  زمانی که مادر به او متنی را دیکته می کند، به خاطر توجه مادر بر روی او و این که کودک تنها است و کسی در اطرافش نیست به خوبی دیکته را نوشته و نمره خوبی هم به دست می آورد. این کودکان در نوشتن تکالیف در منزل مشکل دارند و با گوشزدهای پشت سر هم پدر و مادر و با تاخیر زیاد تکالیف خود را انجام می دهند." "مشخصه دیگر کودکان بیش فعال نوع کم توجه، فراموشکاری آنان است به طوری که ممکن است دائما وسایل خود را در مکانی گم کرده و یا جا بگذارند. همچنین این کودکان در برنامه ریزی برای کارهای خود مشکل دارند برای نمونه،  اگر قرار باشد سه تا کار را در روز انجام دهد نمی داند اول کدام یک را در اولویت قرار دهد و نمی تواند از پس آن برآید. معمولا پدر و مادر باید برایش برنامه ریزی می کنند و همیشه باید کسی او را در برنامه ریزی برای کارهایش کمک کند". 

- "نوع دیگر بیش فعالی، رفتارهای تکانه ای کودک است و مشخصه بارز کودکان بیش فعال با رفتارهای تکانه ای، این است که صبر و تحمل کمی دارند و میان صحبت های دیگران می پرند و نمی توانند صبر کنند که صحبت های طرف مقابل تمام شود و یا حوصله ایستادن داخل صف در حیاط مدرسه ندارند." "ممکن است که کودکان بیش فعال تمام نشانه های گفته شده  را نداشته باشند، اما این کودکان باید حداقل معیارها را داشته باشند و با تشخیص روانپزشک کودک است که مشخص می شود کودکی طبیعت پرتحرکی دارد و یا دچار بیش فعالی است."

علل بروز  بیش فعالی در بیشتر موارد علت واضحی ندارد اما نکته مهم در این میان ، ژنتیک و عوامل بیولوژیک است که نقش مهمی در بروز این اختلالات در کودک دارد.  نقش تغذیه در بروز بیش فعالی و یا بهبود آن مسئله ای است که هنوز ثابت نشده است و در برخی مطالعات گفته شده مصرف اسیدهای چرب و برخی ویتامین ها موجب بهبود بیش فعالی می شود. اما مطالعات فعلی هنوز آن را اثبات نکرده است و می توان در کنار مصرف داروها برای درمان بیش فعالی از مصرف اسیدهای چرب و امگا3 نیز استفاده کرد و ضرری هم برای کودک ندارد اما نمی توان صرفا از آن برای درمان بیش فعالی کودک استفاده کرد." 

"درمان های دارویی و به کارگیری روش های شناخت درمانی و آموزش فرزند پروری به والدین از جمله روش های درمان بیش فعالی کودک و نوجوان است."

روشهای درمان بیش فعالی

1-    روش رفتار شناختی:

برخی از کودکان بیش فعال برای نظم دهی رفتار خود ناتوانند و همچنین در هدایت توجه خود نیز مشکل دارند. در این روش درمان، کودک می‌آموزد از برخی اظهارات و تصویرسازی‌های ذهنی (تا زمانی که تکلیف را انجام می‌دهد)، استفاده کند. برای مثال، کودک ممکن است در کلاس درس هنگام پریشانی بیاموزد به منظور جلوگیری از منحرف شدن توجه، چیزهایی مانند «تمرکز» یا «تمرکز کن روی تکلیف»! را برای خود بازگو کند.
کودکان بیش‌فعال در پیگیری آموزش و به پایان رساندن تکالیف، مشکلات عمده‌ای دارند. آنها اغلب نمی‌توانند حتی به یاد آورند که باید چه کار کنند

2-  دارو درمانی:

برای درمان کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی که جنب و جوش و بی‌قراری آنها بیش از حد و همه جانبه است، با تجویز پزشک داروهای محرک‌زا موثر است.

3- روش لاک پشتی

     در کنترل بیش فعالی و کاهش حرکات زاید کودکان، شیوه‌های خودآگاهی، کنترل رفتار و حرکات آهسته و آرام به آنها آموزش داده شود. در این زمینه می‌توان از روش‌های متنوعی استفاده کرد. یکی از روش‌هایی که امروزه در ارتباط با کاهش <بیش فعالی» کودکان در امریکا و کشورهای اروپایی مورد توجه و استفاده والدین و مربیان واقع می‌شود، <روش شبیه سازی لاک پشت» است. در این روش به کودکان آموزش داده می‌شود (القاء می‌شود) که بگویند می‌خواهند آرام و با طمانینه حرکت کنند، آرام و آهسته همچون لاک پشت. در این روش با بهره گیری از برنامه‌ای جامع، منظم و هدایت شده که مرکب از فعالیت‌ها و تمرینات گوناگون است، کودک می‌آموزد که رفتار و حرکات زاید و غیرضروری خود را کاهش دهد. حرکت لاک پشتی، آهنگ و هدف مطلوب این روش محسوب می‌شود.
علاوه بر این، در اصلاح رفتار بیش فعالی کودکان، از روش‌های مؤثر و مفید دیگر همچون روش الگویی (الگو قرار دادن رفتار مطلوب بزرگسالان)، خود اصلاحی (کاهش یا اصلاح رفتار زائد و غیرضروری از طریق مشاهده رفتار خود در ویدئو)، ایفای نقش (بازی نقش افراد مطمئن، آرام و باصلابت) و سرانجام تنش‌زدایی (تمرینات انبساط روانی عضلانی) را می‌توان نام برد. برخی از پژوهشگران عقیده دارند مؤثرترین درمان بیش‌فعالی ترکیبی از درمان دارویی و درمان رفتاری است.

نکات پایانی

در پایان این نکته حائز اهمیت است که اعمال هر نوع رفتار پرخاشگرانه و تنبیهی بخصوص تنبیه بدنی، در برخورد با این قبیل کودکان، نه تنها در اصلاح پایدار رفتار ایشان مؤثر واقع نمی‌گردد، بلکه موجب تشدید رفتارهای زاید و اختلال بیشتر می‌شود.

بنابراین، برای این که کودکان ما بیش فعال و بی قرار بار نیایند، سعی کنیم:
1. نیاز به توجه، محبت و مهربانی آنها را ارضا کنیم، تا آنان به خاطر این نیاز، بی‌قراری نکنند.
2. امنیت روانی را برای کودکانمان فراهم کنیم تا احساس عدم امنیت، آنها را بی قرار نگرداند.
3. سعی کنیم روابط دوستانه با کودکان خود داشته باشیم تا آنان راحت‌تر مسائل و مشکلات خود را با ما در میان بگذارند.
4. توقع بیش از توان کودکان از آنها نداشته باشیم و کارهایی که از عهده` آنان می‌تواند برآید به آنها واگذار کنیم و وقتی آن را تمام کردند، آنها را مورد تشویق قرار دهیم.
5. به هیچ وجه کودکان خود را در موقعیت اضطراب قرار ندهیم.
6. با ایجاد سرگرمی مناسب، اوقات فراغت آنها را پُر کنیم.
7. هیچ وقت آنها را تحت فشار قرار ندهیم.
8. آنان را همان گونه که هستند و بدون قید و شرط قبولشان کنیم و به آنان دلگرمی بدهیم.
9. پدر و مادر باید تضادهای انضباطی را کنار بگذارند و یک نوع انضباط و برنامه داشته باشند تا تکلیف برای کودک روشن باشد.
10. باید از تشویق‌ها و تنبیه‌های نابجا جدا خودداری کنیم.


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
دوشنبه 91/9/13 ساعت 3:49 عصر

سئوال47

موضوع : چگونگی ابراز احساسات به همسرخود

      سلام . من خانمی 22 ساله هستم که به تازگی نامزد کرده ام مشکل اصلی من اینه که به هیچ وجه نمیتونم احساساتمو به همسرم ابراز کنم و این موضوع بحث همیشگی ما شده.با توجه به اینکه همسرم با اینکه مرد هست اما از ابراز احساساتش هیچ ابایی نداره و همیشه حتی توی جمع های خانوادگی و دوستانه با صدای بلند و خیلی واضح احساساتشو ابراز میکنه و جمله دوستت دارم اصلا از دهنش نم اففته اما من حتی قدرت گفتن کلمه عزیزم رو هم ندارم و ایم اونو خیلی ناراحت میکنه و مدام بهم میگه چرا به من نمیگی دوستم داری؟البته از اون اوایل خودمو عادت دادم که از این کلمات استفاده نکنم اما الان که باید بگم اصلا نمیتونم یعنی هم روم نمیشه هم یادم میره.بیشتر همون روم نمیشه یعنی اعتماد به نفسشو ندارم که بگم دوستت دارم و ..... باید چکار کنم؟ چطور احساساتمو راحت ابراز کنم؟(مینا)

پاسخ مشاور

 زندگى زناشویى، تشکلى است که بر پایه محبت، بنا نهاده شده و این امر، نقشى حیاتى را در آن بازى مى کند؛ عنصرى که خداوند متعال از آن به عنوان نشانه اى از خود نام برده است. اگر چه اندکى از این سرمایه را خداوند در ابتداى زندگى زناشویى به زن و مرد عطا فرموده، ولى باید آن را چون نهالى دانست که لازم است حفظ و بارور شود  محبت، انسان را به سوى همشکلى و همسانى با همسر مى کشاند و این علاقه که در اعماق جان انسان است، باعث مى گردد تا محب به صورت محبوب در آید. همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد. اگر در انتخاب همسر، محور، ایمان و حب پروردگار باشد، مى توان امیدوار بود که این ازدواج، منجر به زندگى اى شود که هدف و شالوده آن، رسیدن به قرب الهى است و این که زن و مرد، هر دو تصمیم بگیرند که این عشق و علاقه زمینى را نردبانى سازند براى دست یافتن به رضاى پروردگار    »  .

اکنون به چند روش براى ابراز محبت و افزایش مهر و عطوفت بین همسران، اشاره خواهیم کرد  :

زن مطیع، فرمانرواى قلب شوهر است

   یکى از مهم ترین و حیاتى ترین حس هایى که مردان به آن علاقه دارند، حس مالکیت و مدیریت است  .از سوى دیگر، براى حفظ کیان خانواده، لازم است زنى که به زندگى و شوهر خود علاقه مند است، از شوهر خود اطاعت کند و بداند که اگر در تمام شئون زندگى، مطیع او باشد، مهرش چنان در دل مرد نفوذ مى کند که حاضر است براى زن و زندگى اش، هر فداکارى و ایثارى انجام دهد و بهترین حس ها را به همسر خود بدهد و بدین ترتیب است که هم مرد راضى است و هم زن  .

افراد به کارهاى کوچکى هم که همسران برایشان انجام مى دهند، امتیاز مى دهند

   اغلب چنین تصور مى کنند که باید کارى بزرگ و حیرت آور براى همسر خود انجام دهند تا مورد تحسین و قدردانى او واقع شوند و این تصور، باعث مى گردد تا ایشان دست به کارى نزند که خشنودى همسر را برانگیزد؛ مگر زمانى که بتواند کار بزرگى انجام دهد؛ در حالى که آنها براى کارهاى به ظاهر کوچک همسران نیز امتیاز قائل هستند   براى مثال، یک مرد یا زن مى تواند براى سالگرد ازدواج یا تولد همسرش، یک متن محبت آمیز بنویسد و یا هدایاى کوچکى مانند عطر، شکلات یا شیرینى مورد علاقه همسر و یا گل تهیه کرده، به همسرش بدهد و آن گاه معجزه این کار خود را در ایجاد و افزایش علاقه بین خود و همسرش، به تماشا بنشیند  .

محبت، مانند سیم برقى است که از وجود محبوب به محب وصل مى گردد و صفات محبوب را به وى منتقل مى سازد و این جاست که انتخاب محبوب، اهمیت مى یابد. به نظر مى رسد که همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد

اسم همسرتان را نیکو و به بهترین حالت صدا بزنید

    به خاطر داشته باشید که اسم یک شخص براى او، شیرین ترین و مهم ترین کلمات در تمام زبان هاست. اشخاص به قدرى به اسم خود علاقه دارند که مى کوشند به هر قیمت که شده، در خاطرها بماند  . یکى از موجبات جلب محبت، نام بردن اشخاص با عناوین احترام آمیز و اسم هایى است که طرف مقابل آنها را دوست دارد  . بعضى همسران به اشتباه فکر مى کنند از آن جا که با همسر خود صمیمى هستند، لازم نیست اسم او را به احترام صدا بزنند؛ در حالى که باید به خصوص در بین افراد دیگر، اسم همسرتان را به نیکى ببرید. این کار، یکى از راه هاى جلب محبت همسران مى باشد  . پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نیز در حدیثى یکى از راه هاى جلب محبت افراد را صدا کردن و خواندن آنها به محبوب ترین نام هایى که دوست دارند، دانسته است  .

آقایان، پیام هاى دیدارى را دریافت مى کنند و خانم ها پیام هاى شنیدارى را دوست دارند

مردان، زنانى را دوست دارند که به سلامت و زیبایى خود اهمیت مى دهند. زنان باید سعى کنند با برخى فعالیت هاىجسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش، بر سلامت و زیبایى طبیعى و خدادادى خود بیفزایند تا بیشتر مورد توجه همسران خود قرار بگیرند. باید توجه داشت که اگر زنى، خود حس خوبى نسبت به خود نداشته باشد، همسرش به طبع نمى تواند حس خوبى نسبت به او داشته باشد؛ پس زن، باید زیبایى را از درون خود بجوید؛ صرف نظر از این که چقدر تلاش مى کند تا زیباتر به نظر آید. همواره این را باید به خاطر داشت که زیبایى، از درون تراوش مى کند. هنگامى که از درون، احساس خوبى داشته باشید، خوب از خودتان مواظبت کرده، عزت نفس زنانه تان را بیشتر مى کنید و یقیناً این در بیرون نیز نمایان مى گردد  .

در مقابل، زنان، پیام هاى سمعى را بیشتر دوست دارند؛ مثل این که همسرشان به آنها بگوید تا چه حد آنها را دوست دارند و از آنها حمایت مى کند. پس مردان باید سعى کنند محبت نهفته در دل خود را با گفتن جمله «دوستت دارم» به همسرشان، آشکار و عیان سازند .

زنان شاد، خرسند و سرزنده، روشن کننده دل هستند

با خودتان تعهد کنید که باور داشته باشید در جایگاه خود، فرد قابل احترام و مهمى هستید. اگر عزت نفس نداشته باشید، به احتمال فراوان، هیچ کس دیگر هم به شما احترام نمى گذارد. عزت نفس، از صادق بودن با خود سرچشمه مى گیرد. ممکن است در ابتداى زندگى، ویژگى هاى جسمانى از اهمیت بیشترى برخوردار باشند؛ اما پس از مدتى، این اهمیت رنگ مى بازد و آن چه مهم و ضرورى است، ویژگى هاى شخصیتى زن است. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند. ناخرسندى و همواره از همه چیز شکایت کردن، مرد را خسته کرده، شور و نشاط زندگى را از او مى گیرد. یکى از راه هاى مهرورزى به مرد، این است که زن، دست از شکایت دائمى از زمین و زمان بردارد.

تمرین کنید وبه همسرتان روزی یک جمله محبت آمیز بگویید

همان گونه که مردان مى توانند با جمله دوستت دارم، قلب همسر خود را تسخیر سازند و او را صاحب حسى خوشایند کنند، زنان نیز مى توانند با گفتن جملاتی مثل «من در کنار تو آرامش مى یابم» یا «خیلى خوشحالم که مى توانم به تو تکیه کنم»، مرد را سرشار از عشق و محبت کنند و او را بیش از پیش، به خود علاقه مند سازند.

- محبت به صورت انجام وظیفه در مقابلهمسر، وظیفه زن در مقابل مرد:

سه وقت است که خانمها باید مراقب باشند :

اول: 15 دقیقهاولی که مرد وارد خانه میشود .

دوم: وقتی که مرد در مورد مسائل فرزندانصحبت می کند .

سوم: هنگامی که حرف مرد به عنوان قانون ، فرمان ، دستوریصادر می شود برای شکسته نشدن ابهت مرد گوش دادنش لا زم است .( 24)

امام باقر ( ع ) میفرماید :« زن باید چند وظیفه را نسبت به شوهرش اعمال بکند :

نخست: در مقابل شوهرش شیک ترین لباس را بپوشد

دوم: ازاسرار زندگی تا لحظه آرامشبرای مرد چیزی نقل نکند مثل مشکلات زندگی .

سوم: نسبت به آنچه که شوهرش بهآن می پردازد وحالت تهاجمی دارد احساس صبوری از خود نشان دهد.

چهارم: کوتاهینکردن در تمکین همسر جز در شرایطی که شرع مشخص کرده است.

- محبت به این صورتکه : درمقابل خشمش به اندازه ای سکوت کند که او را خشمگین تر نکند و به اندازه ایحرف بزند که اورا خشمگین تر نکند

- لیستی از جملات وکلمات محبت آمیز را بنویسید ودر غیاب همسرات تکرار کنید

- سعی کنید در هر روز دفعات وتکرار این جملات را در مقابل همسراتان افزایش دهید

- در عمل به همسرتان محبت کنید

- سعی کنید با همدیگر زیاد صحبت کنید

- برای خرید منزل با هم به بازار بروید

- از تفریح غافل نشوید

- هر از چند گاه باهم بیرون از منزل غذا بخورید

- از هدیه دادن غافل نشوید

 


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
نویسنده: موسی مباشری
دوشنبه 91/9/13 ساعت 3:9 عصر

سئوال46

موضوع: خود ارضائی

     سلام من مادر دختری مجرد و 28ساله ام متاسفانه مدتی است که شک کردم دخترم استمنا می کندمیخوام کمکش کنم شنیدم روانشناسا ازروی چشما میفهمن چطوری؟میخوام اول مطمین بشم بعدابرم سراغ درمان چطور میشه فهمید مگه چشما چه تغییری میکنن؟ ممنونم (س ساروی)

پاسخ مشاور

    یکی از آسیب های جدی ای که امروزه برای جوانان عزیز به خصوص در وضعیت فعلی جامعه و دشوار بودن امر ازدواج به وجود آمده است، عادت به خودارضایی است. در زمینه درمان این عادت ناپسند، باید عرض کنیم که تنها راه درمان واقعی آن, ازدواج است. همانگونه که عالمان اخلاقی مطرح نموده اند، هر روش درمانی در اخلاق و خود سازی، مبتنی بر طی کردن سه مرحله "علم، حال و عمل" است، ولی چون مرحله حالت (پشیمانی و ندامت) به صورت انفعال در انسان پدید می آید و در حقیقت بازتاب آگاهی است، این مرحله به صورت یک روش مستقل مطرح نمی شود؛ بنابراین برای خارج شدن از این مشکل، دو روش درمانی "شناختی و رفتاری" پیشنهاد می شود. وظیفه ما دادن آگاهی و شناخت است و کاری که خود شما باید انجام دهید یاد دادن التزام عملی به دستورالعمل ها و به کار گیری دقیق روش های رفتاری ای است که در ذیل ارائه می شود.

خود ارضایی یک انحراف عملی است و باید با عمل و رفتار با آن مقابله کرد و راه درمان آن جز با رعایت دقیق دستورالعمل محقق نمی شود, ولی چون هر عملی نیاز به دانش و اطلاعات خاص خود دارد, بنابراین راه کنترل و درمان این بیماری و عادت زشت نیز بدون کسب آگاهی میسر نیست . آگاهی, ازطریق مطالعه در آثار و اطلاعاتی که در این زمینه وجود دارد، بدست می آید. زمینه های مطالعه عبارتند از:

1- اینکه این عمل به لحاظ شرعی حرام و از نظر اخلاقی گناه محسوب می شود و هر گناهی نور ایمان را تضعیف می کند و باعث تاریکی و آلودگی روح انسان می شود. نوری که انسان بدان نیاز فراوان دارد و در اثر فقدان آن، در قیامت دچار عذاب و حسرت خواهد شد.

2-  مطالعه در پی آمد ها و عواقب سوء آن.

3- آشنایی با روش پیشگیری و درمان.

 کسب آگاهی در موارد یاد شده باعث بیداری انسان می شود و زمینه "توبه, پشیمانی و کنترل آن" را در او فراهم می آورد.

به طور قطع "خود ارضایی" یکی از "گناهان " است . در این زمینه برخی از عالمان دینی و اخلاقی نسبت به کبیره بودن آن نیزتاکید نموده اند. از میان ایشان خصوصا مرحوم شهید آیه الله دستغیب در کتاب خویش" گناهان کبیره" فصلی را گشوده و بر بزرگی آن تاکید نموده است .

از نظر شرعی، ملاک کبیره بودن یک عمل، وعده عذاب از جانب پروردگار می باشد. در این زمینه امام صادق (ع) و در ضمن روایتی از عذابی دردناک برای فاعل آن خبر داده است. آن حضرت(ع) فرموده است: «سه دسته از مردمان اند که خدای متعال در روز قیامت به ایشان نگاه رحمت نمی افکند،  آنها را تذکیه نمی نماید و عذابی دردناک برای ایشان فراهم نموده است: کسی که موی سپید خود را می کند، کسی که با خود نکاح (استمناء) می نماید و کسی که مفعول واقع می شود».

نشانه های خود ارضایی

     این بیماری ضررهای جسمی بسیاری دارد و می‌توان گفت کم‌تر بیماری مثل آن باعث این همه زیان در جسم انسان می‌شود. نمونه‌هایی از بیماری‌های جسمی را که برآمده از خودارضایی است، و تحقیقی که روی 400 نامه از طرف نوجوانان به عمل آمده را بررسی می‌کنیم  .
زیان‌های خودارضایی زیاد
زیان‌های جسمی
  1  / وجود حلقه سیاه و ضعیفی در زیر دو چشم فرد مبتلا؛
  2  / ناآرامی چشم همراه دردهای ملایم در آن و اشک و آلوده بودن پی در پی آن؛
  3  / کف دستان آن‌ها غالباً عرق کرده است؛
4/ضعف، بی‌حالی و بی‌رمقی؛
5/ خواب‌آلودگی و اضطراب؛
6/ رنگ‌پریدگی چهره؛
7/ غمگین و افسرده؛
8/ تمایل به عکس‌العمل‌های مالیخولیایی و وسواسی دارند و مدام از ناراحتی معده و قلب و چشم و گوش گلایه می‌کنند؛
9/ اغلب آن‌ها تنبل و بی‌حال هستند؛
10/ عصبی، تندخو، و زودرنجند؛
11/ بیشتر وقت‌ها در خود فرو می‌روند؛
12/ اعتدال ندارند؛
13/ روی دستگاه تناسلی آن‌ها جای خارش دیده می‌شود؛
14/ شور و نشاط برای بازی و جنب و جوش در آن‌ها دیده نمی‌شود؛
15/ خودخواه، خودبین، عبوس و کم‌رو هستند؛
16/ از اجتماع خود بدبین بوده و قدرت سازش در آنان کم است؛
17/ برای کسانی که ضعیف‌تر هستند لرزش دست و ضعف چشم پدید می‌آید؛
18/ از رؤیا وحشت دارند؛
19/ از دختران گاهی چیزی مانند عفونت ترشح می‌شود (اینگونه دختران به خاطر استمنا و دستکاری پی در پی پرده بکارت خود را از دست داده‌اند)؛
20/ ریزش زود رس موی سر و نازک شدن مو.
البته نشانه‌های این افراد بیش از این تعداد است و بروز دیر یا زود این نشانه‌ها بستگی به توان فرد و نوع غذا و تعداد دفعاتی که این کار ناپسند را انجام می‌دهند دارد. در ضمن این علامت‌ها غالبی است و امکان دارد کسانی هم به طور مادرزادی این خصوصیات را داشته باشند؛ یا یک بیماری دیگر باعث بروز یک یا چند تا از این نشانه‌ها شده باشد؛ از این رو نمی‌توان این نشانه‌ها را یقینی فرض کرد و هرگاه کسی چنین ویژگی‌ای داشت گفت از همین بیماری است


    محل درج سئوال از مشاور -------(پاسخ سئوال پس از یک هفته روی سایت قرار می گیرد) ( )
   1   2   3   4   5   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این سایت
  • سئوال 62 - ارتباط با مادر شوهر
    پرسشنامه ها
    رمز پیروزى مردان بزرگ
    تکنیک خاموشی
    مشاوره رهنما
    سئوال 61 : لجوج وخودرأی بودن همسر
    معرفی کتاب
    آموزش خانواده
    وقتی کسی را دوست دارید
    آیین همسرداری
    مشاوره اینترنتی
    مشاوره مجازی
    سخن روز
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • parsiblog
  • درباره من

  • لوگوی سایت

  • پیوندهای روزانه

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در سایت

  •  
    یاحق
    خدانگهدار